سلام خدمت دوستان
این اولین داستان منه که مینویسم
این داستان بر میگرده ب ۲سال پیش موقعی که ۱۶ سالم بود
اول از خودم بگم ی پسر تغریبا خوشگل
با ی هیکل ورزشکاری با قد تغریبا بلند
من
تصمیم گرفتم بعد ۲ سال دوباره برم باشگاه
(کیک بوکس)
رفتم اسم نویسی کردم ی باشگاه جدید
چون از باشگاه قبلیم زده شده بودم
خلاصه رفتم تمرین و اینا مربی وقتی دید تمریناتو دارم حرفه ای انجام میدم سریع فهمید قبلا کار کردم ب خاطر همین ی چنتا بچه تازه اومده بودن باشگاه گفت تو بیا مقدمه ای بهشون یاد بده
منم رفتم پیششون همه باهم دوست بودن ۱۲ یا ۱۳ ساله بودن ۵ تا بودن که خدایی همشون خوشگل بودن
خلاصه منم ی کم باهاشون چپ راست کار کردم که یکیشون خیلی ب دلم نشست
اسمش ایلیا بود
ی پسر با مو های تقریبا طلایی بدن سفید دوست داشتنی با چشم های مشکی وای…
ایلیا از همشون ساکت تر بود خیلی هم مظلوم بود
خلاصه هر جلسه که تمرین داشتیم من همیشه پیش اون بودم موقه دویدن یا تمرین های دیگه
خیلی باهم صمیمی شده بودیم
کم کم شمارشم ازش گرفتم
خیلی جاها باهم میرفتیم بیشتر استخر
گذشت تا روزی که ایلیا بی خود کار های عجیب میکرد
(انگشت کردن من یا موقه تمرین موقه مبارزه کونشو میکرد ب من ب شوخی…)
تا ی روز بهش گفتم ایلیا انگار کونت میخاره ها هی میخندید میگفت اره
تا ی روز بعد تمرین که تموم شد گفت بیا کمرم گرفته بیا ماساژ بده منم نشستم روش ماساژ دادم رسیدم ب پایین کمرش گفت برو پایین تر گفتم چرا گفت تو برو منم کم کم رسیدم ب کونش گفت
آی همونجا که برگشت ی چشمک بهم زد
تا شبش که بهم پیام داد خونمون خالیه تنهام بیا پیشم رفتم خونشون دیدم ی شرتک دیوونه کننده پوشیده ی کم ایکس باکس بازی کردیم گفت خسته شدم
رفتیم پا تلویزیون گفت چنتا فیلم سکسی دانلود کردم میخام بزارم منم موافقت کردم
گذاشت فیلمو من حواسشو داشتم خیلی حشری شده بود که حواسم رفت ب فیلمه دیدم دستشو گذاشت رو کیرم هیچی نگفتم دیدم داره هی برام میماله که بلند شدم دستشو گرفتم بردمش تو اتاقش درازش کردم رو تخت شلوارشو در اوردم وای چ کونی…
سریع ی تف زدم ب کیرم گذاشتم لای کونش کیرمو تا سوراخش میبردم بعد برمیگردوندم ی ده دقه ای این کارو کردم بعد ازش چنتا لب کردم چنتا لاپایی محکم زدم ابم اومد ریختم رو کمرش
بعد براش جق زدم تا اب اونم اومد
چنتا از هم لب گرفتیم اون روز گذشت
ما خیلی با هم سکس داشتیم اگه دوس داشتید بقیشو هم مینویسم
نوشته: احساس