داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

زن نامرئی 240

اینو که گفتم یه نگاهی به سمت اونایی که پشت کامپیوتر بودن انداخت و سریع گفت با من بیا .. بیا از این طرف … فکر کنم منو با خود به سمتی برد که مونا حرفامونو نشنوه  .. آخه  من می دونستم در این شرایط باید چه کاری انجام بدم و چه جوری بزنم به نقطه حساس . همین که شنید من یک زن مطلقه عاشق سکس ضربدری هستم دیگه حسابی وسوسه شد و گرم افتاد می دونستم که خیلی دلش می خواد که با من باشه و منو به جای همسرش جا بزنه .. این حسو داشتم . برای من چه فرقی می کرد . ولی خوشحال بودم که گره از مشکل کسی باز کنم و بتونم قدم مثبتی در این راه بر دارم . و در واقع گره از کار خودمم بر می داشتم . خیلی حال می داد این جوری . هر چند اگه یه دور دیگه می زدم سطح شهر پر بود از آدمایی که  بخوان سکس کنن . ..
-ببخشید این قسمتا هم سیستم نصب کردین ;
 -ببین گفتی از سکس ضربدری خوشت میاد ;
 -نه اون وقتا که شوهر داشتم .
-حالا چی ;
 -حالا کسی دور و برم نیست . شوهر ندارم . دوست پسر ندارم . اصلا چرا دارم این چیزا رو با شما در میون می ذارم . شما قصد دارین واسه من دردسر درست کنین ; چون از وی پی ان حرف زدم ;
-نه موضوع وی پی ان رو فراموش کن . مثلا می خوای وارد چه سایتی شی ..
خودمو خیلی ساده نشون داده گفتم سایت های هیجان انگیز چه حالی میده !
-خودت  دوست نداری حال کنی ;
-تو منو چی فرض کردی پسر
 -خواهش می کنم عصبانی نشو .. ببین یه پول خوبی هم بهت میدم ..
 -من از اون زنا که گفتی نیستم . اشتباه گرفتی منو . تو هین نکن .
-ببین هواتو دارم . مگه تو نگفتی به خاطر عشقی که به سکس ضربدری داشتی زندگیت خراب شده ..
 -آره همین طوره .
-من می خوام تو نقش همسر منو بازی کنی و با هم بریم سکس ضربدری . با یک زن و شوهر .. طوری هم باید نقش بازی کنی که شوهر طرف به هیجان بیاد . بی خیال زنش شه . زنش با این که میگه شوهره دوست داره سکس ضربدری کنه و عاشق این سکس هاست ولی تا حالا تجربه شو نداشته . یه حرفی می زنه که درش می مونه . من نمی دونم چیکار کنم .. تو باید جای همسرم باشی . حسابی فیلم بیای خیلی حرفا رو بهت میگم . در مورد مسائلی که اطلاع نداری چیزی نگو .. اصلا سوتی هم نده ..  مهران شوهر مونا رو به طرف خودت بکشون و اونوبه هیجان بیار که اون اگه ده تا زن هم داشته باشه راضی شه که همه اونا رو بده به من و تو رو بگیره . اوخ جون چه شود !
-من نمی دونم تو چی میگی .. مونا کیه .. مهران کیه .. تازه من که موافقت خودمو اعلام نکردم .
 خلاصه واسه این که زیاد لفتش ندم و حوصله کل کل های بی خود و صرف انرژی رو نداشتم قبول کردم . دو تایی مون رفتیم سمت مونا .. منم اسم اصلی خودمو گفته بودم ..
 -مونا جون اینم همسر من نادیا که تعریفشو می کردم .. مثلا خودمو کمی متفکر نشون داده و گفتم :
-سعید  جان مونا خانوم ایشونن ; پس آقا مهران کوشن ;
 یه دستی به مونا دادم .. خیلی خوشگل بود ..
-سعید جون این روزا خیلی دور و بر خوشگلا می پلکی ..
سعید : عزیزم مونا جون شوهر داره و  خودشم شاهده اصلا من دست از پا خطا نمی کنم ..
 -من هنوز آقا مهرانو ندیدم که ببینم سلیقه ام می گیره یا نه ..
مونا : اون تا یک ساعت دیگه میاد این جا که منو ببره خونه ..
من و سعید با خودمون قرار گذاشته بودیم که من از مونا دعوت کنم که شامو بیاد پیش ما . ازش پرسیده بودم پسر تو  با خونه مجردی چه طور می خوای سر این دو نفر حداقل سر مهرانو شیره بمالی که ما زن و شوهریم . آخه خونه مجردی مشخصه و خونه متاهلی هم مشخص . اونم در جواب گفت که باباش اینا تا سه روز دیگه هستن سفر و اونم حسابی خونه رو ردیف کرده ..  مونا گفته بود که قراره مهران بیاد به دنبالش .
 -مونا جون اگه موافق باشی شامو از بیرون می گیریم و با هم میریم منزل ما
 -فدات شم من خیلی دلم می خواد باید ببینم مهران چی میگه .. من و اون راستش با هم تا حالا به خیلی از این سایت های سکسی سر زدیم و یه بار هم قرار سکس ضربدری رو با دو نفر گذاشتیم ولی اون در آخرین لحظه ضد حال زد و نیومد .
-ولی حالا وضع فرق می کنه . اونو از همین جا می بریمش . دیگه راه فرار نداره 
-وای نادیا جون فدات شم اگه این کارو بکنی که خیلی عالی میشه ..
 -کاریت نباشه . فقط هر وقت که مهران اومد منو در جریان بذارین که حسابی بتونم ردیفش کنم . یه وقتی نکنه حس حسادتت گل کنه ها و بپری وسط نقشه من . اون وقت خودت ضرر می کنی ..
 خلاصه همون طوری که فرض می کردم  مهران خیلی خوش تیپ و خوش اندام بود .. باید ردیفش می کردم .. همون اول باید می رفتم سمت اون .. قبلش یه دستی به سر و گوش خودم کشیدم .
 -مهران خان اگه ایرادی نداره چند کلام حرف با هاتون داشتم ..
من و اون رفته بودیم به یه پستویی و خلوت کردیم . دو تا از دگمه های بلوزمو باز کرده و نصف سینه هامو که  درشت تر از سینه های زنش بود رو نشونش دادم .. . مهران از اون هیزا بود ولی کمی هم دست و پا چلفتی نشون می داد چون هر وقت سرمو بالا می گرفتم اون نگاهشو از رو سینه ام بر می داشت . … ادامه دارد … نویسنده … ایرانی

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها