داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

زن جوان بهتر از دختر پیر 4 (قسمت آخر )

-شماخوبید لیلا خانوم; چه خبر; مادرم; گفته بود; شما برگشتید خونه قبلیتون. ولی شرمنده; اصلا وقت نکردم بیام و عرض ادبی داشته باشم; خدمت شما و مادرگرامی. لیلا به قد و قواره و هیکلم نظری انداخت و با خنده گفت: چیکار کردی; آقا رضا. چه بزرگ شدی; یادته بچه بودی; چقدر کوچولو بودی. همیشه می رفتی و تو قفس مرغها قایم میشدی; مامان; خدابیامرز همیشه میگفت; این پسره; رضا; عقب افتاده است. با تعجب پرسیدم: مگه خاله نرگس(مادر لیلا) مرد; برای چی; اون که سنی نداشت;یاد زمان کودکیم افتادم. اون موقعها; خیلی با خانواده فتحی رفت و آمد داشتیم. من بیشتر شبها; خونه اونا می خوابیدم. آشپزی مامانش خیلی بهتر از مادر من بود. غذاهای خوشمزه ای می پخت که من عاشقش بودم.تو حیاط یکدونه تاب بسته بودند; که من و لیلا; نوبتی بازی می کردیم. خونه خودمونم; حیاط داشت. ولی نمی دونم; درست کردن یک تاب چه قدر زحمت داشت که بابام; هیچوقت اینکارو برام نکرد. هر وقت مامانم میومد که منو ببره خونه خودمون; فرار می کردم و تو قفس مرغها قایم می شدم. مادرم از اولش رفتارش با من و خواهرم خیلی سرد بود. با پدرمم همینطور بود. مادرم بدش نمیومد; من خونه خاله نرگس بمونم. هر یکی دو روز میومد ومثلا میخواست منو برگردونه خونه; ولی تا خانم فتحی اصرار میکرد که بذار بمونه; زودی رضایت میداد و می رفت. رسما بچه خانواده فتحی شده بودم. لیلا یکسالی از من بزرگتر بود و اون موقعها هفت; هشت سالی داشت. شبا تو اتاق لیلا می خوابیدم. حتی با مامانش و خودش; سه نفری حمومم می رفتیم. خاله نرگس موقع شستن من; شورتمو در می آورد ولی هیچوقت پیش من; شورت خودش یا لیلارو در نمی آورد. خوب که ما دو نفرو می شست; یک سفره پهن می کرد; کف حمام و دراز می کشید. به ما می گفت حالا نوبت شماست که منو بشورید. من و لیلا هم دوتایی حسابی کف مالیش می کردیم و تمیز می شستیمش. بعضی شبا; موقع خواب لیلا; با دودول من بازی میکرد ولی هیچوقت خودشو بدون شرت ندیدم. شبا من و لیلا دو تایی; پیش هم می خوابیدیم. به قول لیلا; مثل زن و شوهرا. …لیلا نگاهم کرد و گفت: آره مامان نرگس هم مرد. یکسال پیش تموم کرد. البته نه سال تموم زمینگیر بود. اینقدر عذابم داد که مجبور شدم; خودم بکشمش. ولش کن; خودت چطوری; ازدواج کردی یا هنوز مجردی; گفتم: بیچاره خاله نرگس.خیلی دلم براش تنگ شده بود. کاش زنده بود و می دیدمش. آره; منم ازدواج کردم. الان یکسال و خرده ای میشه که زن گرفتم.خندید و گفت: دو تا گرفتی یا یکی; اون خانم خوشگله که چادر عربی سرش می کنه; خانمته; یا اون شاسی بلنده; موقع صحبت کردن; خیلی نزدیک به من ایستاده بود. تقریبا چسبیده بودم به ماشین; تا ازش فاصله بگیرم. می ترسیدم. همیشه از این جور زنا می ترسیدم. بوی بدن و ادکلنش دقیقا توی صورتم بود و با وقاحت;تو خیابون; دستشو گذاسته بود رو سینه ام و یقه لباسم رو مرتب می کرد. جاذبه وحشتناکی داشت. سعی می کردم; هر طور شده از دستش فرار کنم. جک و لاستیک رو بهونه کردم و گفتم: اجازه میدی اینارو جمع کنم. بعد بدون اینکه منتظر جواب بشم; لاستیکو گذاشتم پشت ماشین. وقتی برگشتم; رفته بود….بعد از ظهر که از سر کار برگشتم; فرزانه داشت آشپزی می کرد. ماه رمضونا یکساعت زودتر تعطیل می شد و امروز اولین روز این ماه مبارک بود. زودی یک چایی ریختم و سیگارمو روشن کردم. فرزانه خندید و گفت: اول یه لقمه غذا بخور; بعد سیگار بکش. زخم معده میگیری جوجو!تی شرت بلند تنش کرده بود با یدونه شرت سفید. چیز دیگه ای تنش نبود.از پشت بغلش کردم و کیرمو به باسنش چسبوندم. یک دستمو گذاشتم روی سینه ودست دیگمم رسوندم به کسش. دستم خورد به نوار بهداشتی. همیشه نوار بهداشتی نازک میگذاشت.حتی زمانی که عادت نبود. بیشتر وقتها از شورتای رنگ روشن استفاده میکرد و اگر نوار نمی گذاشت; شورتاش زود بر اثر عرق و ترشحات; رنگش عوض می شد و مجبور بود عوض کنه. گردنشو بوسیدمو گفتم: پریود شدی خانم خوشگله; جواب داد: نمی دونم. یخورده لک دیدم از صبح; ولی شک دارم. روزه هم هستم ولی نمیدونم بخورم یا نه;-از کی تا حالا مسلمون شدی;تو که پارسال اصلا روزه نمی گرفتی; نمازم میخونی یا فقط روزه میگیری;عین گربه ها خودشو به بدن من می مالوند و خودشو لوس می کرد. گفت: راستش با خودم فکر کردم و دیدم; من که صبحونه نم خورم. از صبح تا بعد از ظهرم که تو اطاق شیشه ای نشستم; شونصد تا چشم به دهن منه. نمیشه چیزی بخورم. این دو سه ساعتم تا اذان; صبر میکنم و یکدفعه افطاری میخورم دیگه…بوسیدمش و یه کوچولو با جی جیاش بازی کردم و گفتم: البته اگه من بذارم تا افطار; روزه ات سالم بمونه!!…یکساعت مونده به اذان دیدم داره شله زرد میخوره. پرسیدم: چی شد پس;سرشو تکون داد و با خنده شعر میخوند: آخ داراخ راخ داخ راخ داراخ راخ. بدبخت شدی رضا جوونم. تا یک هفته نمی تونی کاری کنی. گفتم: اگه منم; کارمو می کنم. یه قولی به من داده بودی; الوعده وفا. ضرب المثل معروف رو که یادته; خدا گر ز حکمت ببندد; دری. ز رحمت گشاید در دیگری….نمیدونم واقعا سکس با زنی که عادت شده; برای زن یا مرد ضرر داره یا نه; یا اگر ضرر داره; این مسئله چه مشکلاتی رو می تونه; برای اون زن پیش بیاره. واقعا کسی وجود نداره تا این سوال رو از اون بکنیم . همیشه همینطوره. مراجع ما; یک چیزی رو بیان می کنند; که بر اساس قرآن یا تعالیم اسلامیه. صدا و سیمای ما; وزارت فرهنگ ما و وزارت علوم ما; فقط اجازه دارند; به چیزهایی مجوز پخش بدهند که بر طبق گفته های مراجع باشد. چرا راه دور برویم; همین روزه گرفتن ماه مبارک را مثال می زنم. نزدیک به ماه رمضان که میشه; صدا و سیما چندین پزشک رو دعوت میکند تا در مورد محاسن روزه گرفتن برای بدن صحبت کنند. حال شما در ماهی غیر از رمضان از یک پزشک سوال کن که: می خواهم در گرمترین روزهای سال به مدت یکهفته از ساعت پنج صبح تا هفت شب; هیچ مایعی ننوشم و غذایی نخورم. شک نکن که آن پزشک پاسخ خواهد داد که تو دیوانه ای و با این کار کلیه و قلب و کبد و مغز را در معرض خطر قرار خواهی داد. در مورد بحث خطرات احتمالی نزدیکی در دوران پریودی هم چنین چیزی صدق می کند. به منابع پزشکی داخلی که ابدا نمیتوان استناد کرد. چون چیزی جز ضرر جسمی و جنسی برای طرفین نمی نویسند و اگر بنویسند; اجازه چاپ نخواهند گرفت. منابع مستند خارجی هم که زیاد در دسترس نیست. حالا واقعا خارج از مسائل شرعی; نزدیکی در این دوران رفتار پر خطریه; کاری که من و فرزانه کردیم و هیچ مشکل خاصی هم برای ما پیش نیامد!!….ادامه دارد ..نویسنده : looti-khoor نقل از سایت انجمن سکسی کیر تو کس…

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها