داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

دوست قابل اعتماد

سلام

خاطره من برا همین چن روز پیش هست و خیلی ام براش فکر کردم و استرس کشیدم ولی بالخره این کارو انجام دادم
اول از همه بگم من بایسکشوال هستم و به هر دو‌ جنسیت علاقه دارم ولی خب‌ گی‌ تو اولویت من هست و فاعل بودن رو زیاد تجربه کرده بودم و برام جالب بود که چرا حس میکنم مفعول بیشتر لذت میبره تا من برا همین گفتم حتی شده برا ۱ بار‌ باید مفعول بودن رو امتحان کنم و این فکر ۳ سالی بود که تو ذهنم بود ولی کسی رو پیدا نمیکردم بهش اعتماد کنم که دهنش قرص باشه تا اینکه یکی از دوستام که اسمش محمد هست رو سعی کردم مخش‌رو بزنم که فاعلش بشم ولی اصلا راه نمیداد در همین حین که اجازه این کار‌رو نمیداد ولی کاملا بهم اعتماد داشت ک به زور کاری‌رو انجام نمیدم برا همین هر‌وقت دعوتش میکردم خونمون بدون هیچ بحثی میومد‌ تو این رفت و آمد ها ۱ بار‌ تو کشتی حسابی مالونده بودمش و بعدشم پیرهنش رو درآورده بودم و کلی بوسش کردم و ازش لب گرفتم و لیسیده بودمش ولی همین که خواستم شلوارش‌رو در بیارم نزاشت و مقاومت کرد که باهاش صحبت کردم و وقتی دیدیم دوس نداره و داره نگران میشه منم آرومش کردم و دیکه باهاش کاری نکردم ۱ صحبت دوستانه ای با هم کردیم و بعدش راهیش کردم خونشون و همینطور‌ گذشت تا اینکه به فکرم رسید اینکه دهنش قرصه نتونستم مفعول کنمش حداقل بیارمش فاعلم بشه چون علاقه ای نداره بعدشم پیگیر نمیشه و فکر‌ کردم گزینه خوبیه محمد رو بگم براتون ۱ پسر ۱۸ ساله هست قیافه متوسط داره و کیرشم ۱۴ سانته و کلا بدنشم لاغر ‌اندامه خودمم اسمم رو نمیگم بدن خوبی دارم کونم بزرگه و سفید و اکبند بود تا چن روز پیش و واقعا کون خوبی دارم برا مفعول بودن ولی خب ترجیحم اینه فاعل باشم کیرمم ۱۶ قد و وزنم هم ایده آل چون ورزش میکنم سنم هم ۲۴ هست و قیافم هم متوسط روبه بالا هست .

خلاصه : به محمد پیام دادم و سلام و احوال پرسی کردم و گفتم عید کجا رفتین و از‌این حرف ها بعدش ازش‌ پرسیدم کجایی ک گفت خونشون هست و بهش گفتم ک فردا بیاد خونه ما و اونم قبول کرد منم رفتم بدنم رو آماده کردم ک بیاد فرداش وسایل بهداشتی‌ هم از داروخانه گرفتم و منتظر بودم ک بیاد و البته خونه ما ۹۰ درصد طول روز خالیه خانواده من ۱ صبحونه میخورن بعدش میرن سرکار‌ تا ساعت عصر ساعت ۴ …

روز قرار‌ که رسید بهش زنگ زدم که کی میای اونم گفت الان میام حدودا ساعت ۹ صبح بود و کلی تایم داشتیم خونشون نزدیک بود من تا خودمو شستم و تمیز کردم اونم رسید ایفن زد اومد بالا خونه ما ویلایی هست و بزرگ برا همین دردسر همسایه و این چیزا‌ رو هم نداریم اومد بالا در رو باز کردم سلام و احوال پرسی کردیم و اومد داخل نشستیم و یکم پذیرایی ازش انجام دادم و بعدش رفتیم سراغ ps4 یکم فیفا زدیم و بازی اون از من خیلی بهتره تو فیفا بازی که کردیم یکم بعدش من گفتم شرطی بزنیم اونم قبول کرد و شرط رو گزاشتم رو اینکه هر‌ بازی رو که باخت بدیم باید ۱ تیکه از لباسمون رو در بیاریم ک اون قبول نکرد ولی من اعتنایی نکردم و گفتم شرط همینه میخوای محکم بازی‌ کن تا نبازی اونم که قشنگ منو جر داد تو بازی و منم اول تیشرت و بعد شرت فوتبالی رو دد آوردم و فقط ۱ کشاله بند پام موند من همیشه طبق عادت کشاله بند میپوشم بعدش من گفتم آقا بیخیال اینطوری فایده نداره داری منو لخت لخت میکنی که گفت شرط خودت بود من ک چیزی نگفتم منم گفتم شرط همینه ولی بازی رو عوض کنیم بریم کشتی ک اونم بالجبار‌ قبول کرد رفتیم کشتی و خب من خیلی از اون قوی ترم و راحت زمین میزدمش ک اونم با بی میلی پیرهنش رو در آورد نوبت ب شلوار ک رسید بارو خواست در نیاره که بهش گفتم مگه به من اعتماد نداری که گفت دارم منم با کلی قول راضی کردمش و شلوار‌رو در آورد دوتایی حالا با شرط رو به رو هم بودیم و رفتیم برا کشتی دوباره که باز خوابوندمش ایندفعه به پشت و رو شکمش نشستم و دست هاش رو با دست هام گرفتم و تسلیم شد اونم و بدون حرکت موند منم روش خوابیدم ب شکم صورت هامون روبه روی هم بود که گفتم میزاری چن تا بوست کنم قول میرم اذیت نکنمت که اونم با بدبختی قبول کرد‌ و شروع کردم بوسیدنش آروم با کیرم کیرش رو میمالوندم بعد سرم رو رسوندم در گوشش حس کردم کمی ترسیده و بهش گفتم محمد نگران نباش و ابن حرف ها که آروم تر شد سعی کردم دوباره مخش‌رو بزنم که بازم پا نداد که فاعلش بشم برا همین پیشنهاد دوطرفه بهش دادم که اونم قبول نکرد تا اینکه گفتم من میزارم لای پات تو بزار تو سوراخ که قبول کرد و میدونست من گولش نمیزنم رفتم پایین شرتش رو در آوردم و کیرش رو شروع کردم ساک زدن و براش خوردم تا کاملا شق کرد بعد ۲ دقیقه ای بلند شدم گفتم نوبت تو هست یکم با اکراه رفت سراغ کیرم گزاشت تو دهنش و آروم آروم داشت میخورد و ساک میزد قرارمون این بود اون بیشتر‌ ساک بزنه و حدود چن ۵ یا ۶ دقیقه ای تو دهنش تلمبه زدم و بعد خوابوندمش ب شکم و گزاشتم لای پاش و چن دقیقه ای لاپا زدمش و منتظر ‌ شدم تا بگه ک نوبت اونه و بالخره گفت (من قبل از اینکه بیاد خودمو کمی انگشت کرده بودم ولی هنوزم تنگ بودم و البته کیر اونم زیاد کلفت نبود و قلمی بود ولی خب بازم برا من که آکبند بودم کمی درد داشت ) همین ک گفت من از روش بلند شدم و گفتم به پشت بخوابه و اونم خوابید و ۱ کاندوم کشیدم سرکیرش و حسابی با وازلین چرب کردم دور سوراخم و کیر اونو و خودم آروم نشستم سر کیرش و کم کم تا آخرش رو فرو کردم و گفتم چن لحظه صبر کنه و اونم منتظر موند یکم جا باز که کرد آروم من به پشت خودمو خواباندم بین پاهاش و اون بلند شده حالا دوپاهام رو شونش بود و بهم تسلط داشت یکم خجالت می کشیدم پیرهنم رو انداختم رو صورتم و بهش گفتم شروع کنه و اونم آروم آروم شروع کرد تلمبه زدن خیلی حس باحالی بود که تو کونم ۱ چیزی هی پر و خالی میشد به جر‌ این انگار‌ ۱ لذت جدید ام کشف کرده بودم اخه وقتی تلمبه میزد ۱ لذت خاصی داشت ک نمیتونم بیانش کنم و من رسما رو ابرا بودم و داشتم حال میکردم که کمی تلمبه ها محکم تر‌شده بود و صدای ناله منم در‌اومده بود ولی ناله از‌ روی لذت حدود ۴ دقیقه ای تو این حالت بودیم ک کمرم کمی‌ اذیت بود حالت رو عوض کردیم داگی شدم و اونم اومد دوباره فرو کرد و داشت میکرد و خیلی لذت داشت که کم کم من خوابیدم رو تخت و اونم رو پشتم خوابیده بود و داشت میکرد حدود ۵ دقیقه ای ام تو این حالت کرد که اب‌ من اومد اون پایین و فوقالعاده بود وقتی ۱ کیر تو کونم بود و آبم میومد‌ و خیلی حال میداد که از صدام فهمید ارضا شدم و اونم چن تا تلمبه محکم زد و یهو کیرش رو کشید بیرون و آبش تو کاندوم خالی شد و اومد گذاشتش تو استکان هایی که برا پذیرایی آورده بودمشون جلو چشمم و همینطور روم دراز کشید و ازم تشکر‌ کرد من که قشنگ رو ابرا بودم هنوز و داشتم کیف میکردم همون پشتم مونده بود و باهام حرف میزد و قرار‌ میخواست بزاره برا دفعه بعد که بهش توضیح دادم همین ۱ بار بود و دیگه تمومه که اونم قبول کرد و کمی‌ بعد لباساش رو پوشید و رفت خونشون و تا الان ۲‌ روز ازش این ماجرا گذشته و خبری نیست و چیزی نگفته ولی دلم میخواد بازم باهاش بخوابم فعلا دارم میبینم که دهن قرص هست یا نه که البته دهنش خیلی قرصه و اگه بازم پیش اومد براتون مینویسمش …

مرسی که وقت گزاشتین و امیدوارم برا همتون اون چیزی که میخواین پیش بیاد
عیدتون مبارک …

نوشته: (؟؟؟؟؟؟)

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها