داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

یه کونی منو کونی کرد (۱)

این داستان یه داستان گیه واسه همین الان گفتم که اگه دوست ندارید نخونید. این داستان واسه واسه وقتیه که 21 سالم بود.
من تقریبا از 16 سالگی فهمیدم که در کنار حسم به زنا، یه حسی به مردای سن بالا دارم و یه جورایی دوست داشتم باهاشون باشم و خب چون همیشه ترس از درد دادن داشتم (چندبار با خودم ور رفته بودم و جز درد هیچ حسی نداشت) همیشه سعی میکردم که با مالیدن خودمو جق زدن خودمو ارضا کنم. گاهی هم خب سعی میکردم لباس زنونه بپوشم و خودمو جلوی آینه ببینم که خب اینم خیلی تحریکم میکرد. تا 18 سالگی که رفتم دانشگاه تو یه شهر دیگه تقریبا جز یکی دو مورد ساک و لاپایی با یه سن بالا رابطه ای با کسی نداشتم چون هم واقعا شرایطم سخت بود و هم اینکه وقتشو نداشتم و میخواستم یه دانشگاه خوب قبول شم. وقتی که رفتم دانشگاه دیگه آزادتر بودم و با اینکه از ترم چهارم هم تونستم خونه اجاره کنم که خب خیلی راحت تر میتونستم کیس پیدا کنم و چندتا کیس خوب پیدا کرده بودم برای سافت و دوطرفه که بیشترشون هم سن بالا بودن که اگه استقبال بشه از داستانام سعی میکنم اونارو هم بنویسم براتون.
خب این داستان زمانی اتفاق افتاد که من از دانشگاه برگشته بودم تهران و خب چون تو تهران کسیو نمیشناختم روزی تقریبا نیم ساعت یا یه ساعت وقتی که کسی نبود میرفتم پای یاهوچت و شروع میکردم به نوشتن متن که دنبال یه آقای محترم برای سکس سافتم. تو این وسط هم هزار نفر میومدن عکس کیرشونو واسم میفرستادن که خب از همین عکس فرستادنا میشد فهمید که نمیشه باهاشون کاری کرد.
چندوقت گذشت و من کماکان دنبال یه کیس خوب میگشتم که یه روز دیدم یه آقایی پیام گذاشته سن بالای سافت باتم و دنبال یه سرباز یا کشتی گیر میگردم. خلاصه بهش پیام دادمو کلی حرف زدیمو سنش در حدود 38 سال بود ولی واقعا آدم خیلی خوبی بود و فقط سعی میکرد بیشتر باهم آشنا بشیم و حرف بزنیم. خب عکسشو برام فرستاد که یه آقای نسبتا تپل بود و بدنشم کم مو بود که میگفت نمیتونم موهامو بزنم چون خونوادم شک میکنن و خب منم بهش گفتم مهم نیست و اینکه من کاملا گی نیستم و یه جورایی بایسکشوالم. خلاصه منم عکسامو فرستادم براش و اونم کلی تعریف کرد و ازم خواست که اگه تونستم بکنمش و خب منم گفتم بزار بیام تا ببینیم چی میشه. بعد از حدود دو ساعت حرف زدن ازم خواست که اگه میتونم آخر هفته برم پیشش.
آخر هفته شد و منم رفتم حموم و حسابی خودمو سفید کردمو بعدشم خودمو خالی کردم تا موقع سکس هردومون لذت ببریم چون من خودم از لیسیده شدن سوراخم خیلی لذت میبرم و برای همین همیشه تمیزش میکنم تا بتونیم یه سکس تمیز داشته باشم. از شانس ما خونه اونا تا خونه ما هم راه زیادی نبود و حدودای ساعت 8 شب رسیدم به ایستگاهی که گفته بود. من زودتر رسیدم و منتظر بودم که ده دقیقه بعد دیدم داره میاد. از عکساش یه ذره تپل تر میزد و اینکه قدش هم از من کوتاه تر بود ولی کاامل شیش تیغ کرده بود و یه جورایی حس خوبی داشت دیدنش تو نگاه اول. هنوز یخمون آب نشده بود و همونطوری که میرفتیم سمت خونشون سعی میکرد تا حرف درباره سکس و این چیزا که چند ساله رابطه داری و این حرفا، یخمونو بشکونه. یه خونه نقلی و جمع و جور داشت و وقتی رسیدیم من ازش اجازه خواستم تا برم خودمو بشورم و بیام. وقتی برگشتم دیدم بله آقا با یه شورت هفتی نشسته رو مبل و داره با کنترل ور میره که منم بهش گفتم چه سریع رفتی تو کار که بلند شد شروع کرد به لب گرفتن و مالیدن کیرم. کم کم رفت پایینو شورت و شلوارمو درآوردو با یه جون ریز شروع کرد به خوردن کیرم. کیرم از کیر اون بزرگتر بود و سفت تر هم بود. بعد چند دقیقه خوردن کیرم بلندش کردم و نشوندمش روی مبل و شورتشو دراوردمو کیرشو کامل کردم تو دهنم. از نوک کیرش شروع کردم تا خایه هاشو لیس میزدمو دوباره برمیگشتم بالا و سرشو میزاشتم تو دهنم. یکی دو دقیقه که کیرشو خوردم دیدم برگشت و قمبل کردو گفت بزار توش. نمیدونم چرا ولی اصلا نمیتونستم بکنمش و بهش گفتم بیا فقط سافت کنیم. اونم چیزی نگفت و شروع کرد به ساک زدن برای من. یه جوری کیرمو میخورد که انگار یک ساله کیر نخورده. منو خوابوند رو مبلو پاهامو طاق باز بلند کردو شروع کرد به لیس زدن سوراخم. وااااای تو ابرا بودم که یه دفعه گفت میخوای بکنم توش. اولش خواستم بگم نه ولی انقد بالا بودم که بهش گفتم راستش من تا حالا ندادم و اونم گفت معلومه از سوراخت. نترس آروم میزارم توش و اگه هم نتونستی که ادامه نمیدیدم. از طرفی چون کیرش هم زیاد بزرگ نبود منم دلو زدم به دریا و گفتم باشه. یه کاندوم کشید سر کیرشو یه ذره لوبریکانت زد به کیرشو سرشو گذاشت رو سوراخم. انقد خوب رو سوراخم کیرشو بالا پایین میکرد که ناخودآگاه گفتم بکن توش. اونم یه جون ریز گفت و سرشو آروم کرد تو. یه درد کوچیکی حس کردم ولی خب چون قبل از اون با چیزای مختلف با خودم ور رفته بودم میتونستم تحمل کنم. اونم خیلی حرفه ای بود و تقریبا چند دقیقه فقط سعی میکرد کیرشو تا ته جا کنه و بعدش شروع کنه به تلمبه زدن. بعد حدودا سه چهار دقیقه کیرش تا ته رفته بود تو سوراخم و کم کم شروع کرد به تلمبه زدن. وقتی کیرشو درمیاورد یه لذت عجیبی داشت ولی وقتی تلمبه میزد یه درد کوچیکی رو حس میکردم که لذتش دردشو قابل تحمل کرده بود. بعد دو سه دقیقه تلمبه زدن بهم گفت برگرد. منم به حالت داگی رو مبل پاهامو دراز کردمو اونم دوباره سرشو گذاشت تو که این دفعه دردش بیشتر بود. بهم گفت صبر کن دردش میخوابه ولی واقعا هر لحظه بیشتر میشد و خب واقعا هم تو اون شرایط کاری نمیتونستم بکنم و اونم وحشی تر شده بود و هی تندتر تلمبه میزد و لابلاشم میگفت یه کونی داره میکنتت چه حسی داره و جنده شدی رفت و هر شب باید بیای اینجا. بعد پنج دقیقه التماس کردن جفتمون خیس عرق شده بودیم که دیدم کیرشو درآورد و نشست رو مبل. انقد درد داشتم که اصلا نمیتونستم صاف بشم چه برسه به اینکه بخوام ارضا بشم. به زور چرخیدم و به بغل دراز کشیدم. بهم گفت دوست داشتی؟ گفتم اولش خوب بود ولی داگی خیلی دردم اومد. گفت یه ذره اولش سخته و وقتی دست کشیدم دیدم یه ذره خون هم اومده که گفت طبیعیه نگران نباش. رفتم دوش گرفتم و اومدم دیدم هنوز همونطوری نشسته. اومدم لباسامو بپوشم که گفت آبمون نیومده که. گفتم من آبم نمیاد با این درد که گفت آب منم نیومده. تعجب کردم پرسیدم مگه میشه که گفت من باید بدم تا ارضا بشم ولی وقتی کون تورو دیدم نتونستم جلوی خودمو بگیرم. گفتم حالا باشه یه وقت دیگه و لباسامو پوشیدمو به حالت ناراحتی زدم بیرون. تو مسیر برگشت به خونه چندتا پیام داد که منم سریع بلاکش کردمو تا رسیدم خونه اکانت یاهوشم بلاک کردم. وقتی رسیدم خونه دیدم شرتم کلا خونیه و سریع عوضش کردم. نمیدونم چرا ولی بعد چندساعت که دردش کمتر شد، به دادنم که فکر میکردم خیلی تحریک میشدم. ساعت 3 نصف شب بود و اصلا از جلوی ذهنم پاک نمیشد. گوشیو برداشتمو از بلاکی درش آوردم که دیدم بیست تا اس داده که ببخشید و این حرفا. بهش پیام دادمو کلی بهش بد و بیراه گفتم که نباید ادامه میدادی و اونم کلی عذرخواهی کرد و گفت فردا دوباره برم پیشش که هم دوست داشتم برم ولی خب واقعا درد کونم اجازه نمیداد. اونم ول کن نبود و خلاصه بعد چندروز قرار شد دوباره برم پیشش…
اگه استقبال بشه ادامشو مینویسم

نوشته: فمبوی

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها