داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

کس نکرده نزدیک بود کونمونم به باد بره

داستانی رو می خوام براتون تعریف کنم که شاید تو روزه اتفاق افتادنش از ضد حال ترین روزها بوده ولی بعد از گذشت چند سال جزو خاطرات شیرین شده جوری که هروقت برای دوستام تعریف می کنم کلی باعث تفریحشون می شه. حیفم اومد بعد چندسالی که دارم از داستانای قشنگتون لذت می برم این داستانو تعریف نکنم .شاید شنیدنش خالی از لطف نباشه ولبخند رو واسه چند ثانیه ام که شده گوشه ی لباتون بنشونه
دوران کاردانی بود حدود 4 سال پیش من تو باشگاه بدنسازی یکی از دوستام تمرین می کردم ،علی صاحب باشگاه از دوستای خیلی نزدیکم بود، هر روز باهم می گفتیم و می خندیدیم و تایم زیادی رو باهم می گذروندیم . یاد آوری یه موضوع خیلی مهمه که علی ستاره مسابقات بدنسازی بود اینو گفتم که تو موقعیتهای بعدی با اون ابهت تصورش کنید که چقدر خنده دار میشه .
یه روز بعد تمرین نشسته بودیم حرف میزدیم همینطور که پام رو میز باشگاه بود گفتم : علی دهنم گایده شده چند وقته با پریا بهم زدم والانم شبا بعضی وقتا زوزه می کشم از حشر .
علی ام با خنده گفت من بدتر از تو دهنم سرویس شده یهو یه فکری به ذهنش رسید وگفت که راستی من چند تا دختر پولی می شناسم پایه ای بریم اونجا منم که از خدا خواسته گفتم چرا که نه.
انگار فراموش کرده بودم که این موجود ابله 100تا چاقو بسازه یکیش دسته نداره و همیشه حرفای بی پایه او اساسی میزنه که آدم و تو هچل میندازه اگه بخوای به حرفاش توجه کنی ‏ًًٌٌٌَُُُ‏‎،خلاصه واسه فرداش که قرار بود بریم خودمو آماده کردم اون شب از بس تو تحریک بودم تا صبح نخوابیدم وداشتم پوزیشن های مختلف و تو ذهنم آزمایش می کردم .
شنیده بودم که ترامادول تو سکس خیلی تاخیر میده و اینجا بود که کسخلیم گلللللللللل کرررررررررررد…و داستان از اینجا آغاز شد.زنگ زدم واس یکی از دوستام که میدونستم وارده بش گفتم یه همچین جریانیه اونم بدبخت چون خودش 50 میل می خورد گفت 2 تا بخور .اون تایمی که ترامادول آزاد میفروختن بدون نسخه پزشک ترا 250 به کسی نمیدادن پدرم چون یه عمل جراحی داشت دکتر واسه درد بعد عمل بش داده بود. منم طبق نسخه دوستم 2 تارو رفتم بالااا!
یه راننده اژانس که از دوستای علی بود اومد دنبالمون باهم بریم ،بماند توراه همه مشغول تعریف خاطرات سکسیشون بودن علی هم که بعضی وقتا تفننی تریاک میکشید اون روز همین کارو کرده بود البته خیلی کم پیش می ومد بکشه ،خلاصه ما وارد یه محلی شدیم که اونجا مثلا قرار بود با دخترا سکس کنیم.
قسمت جالب قضیه اینه که اون محل تو استان ما معروفه بارها و بارها قتل اتفاق می افته اونجا و حتی کسی پیگیری نمیکنه ملت علنی تو خیابون مواد میفروشن تخمشونم نیس من وقتی دیدم رفتیم اونجا تو دلم گفتم فکر کنم بگا رفتیم ولی باز خودمو گول میزدم که نه نازی هیچی نیست و ا این داستانا.
یه حس عجیبی بم دس داده بود وقعا سرم سنگین بود ترامادولا بد اثر کرده بود واقعا اون حالم توصیف کردنی نیس وقتی رفتیم تو اون محل یه سری زن دیدم که دم در خونه هاشون ایستاده بودند راننده آژانس جلو یکیشون وایستاد و گفت بچه ها هستن ؟زنه شاکی شد و گفت گورتو گم کن تا نگفتم تیکه تیکت کنن رفتیم جلوتر و بلاخره با هر داستانی بود یکی رو پیدا کردیم طرف گفت نفری 8000تومان با 2000تومان پول خونه قسما جالب قضیه اینه که طرف بد چیزی ام نبود فقط خیلی لحجه داشت ولی هیکلش خوب بود وسن زیادی ام نداشت (شاید دارید فکر میکنید اون موقعه پول خیلی ارزش داشت که اینقدر ارزون بود ولی همون موقعه ام واسه دوستام تعریف کرده بودم از قیمت کف کرده بودن)
خلاصه راننده اژانس موند دمه در منو علی رفتیم تو خونه ،چندتا بچه تو حیاط داشتن بازی می کردن و یه پیرزن که صاحب خونه بود کلی تعارفمون کرد که بفرمایین بفرمایین برید بالا با خودم گفتم بد مصب عجب جاییه میخوایم کس بکنیم تو سرو کلمون نمیزنن که هیچ، مثله جنده خونه های اونر کلی حال وتعارفم میکنن رفتیم طبقه بالا کلی پله داشت وقتی داشتم از پله ها بالا میرفتم سرم بد گیج می رفت تلو تلو میخوردم علی گفت من اول، منم میگفتم نه من اول کلی بحث کردیم که بعد سنگ کاغذ قیچی علی رفت تو اتاق و چون نه صندلی بود نه هیچی منم جلو در نشستم یه ربع گذشت دیدم کم کم صداشون داره میره بالا از تو اتاق صدا میومد:

اه اعصابم خورد شد
یکم صبر کن
بروبابا
چه وعضشه
یهو در باز شد زنه بم گفت بیا تو اتاق این که اصلا مرد نیست ببینم تو چکار میکنی. منم بی خبر رفتم تو و صحنه ای رو دیدم که هنوز جلو چشامه وبعد از چند سال هنوز یادم می اد خندم می گیره دیدم علی با اون هیکلش، اون بازو هاو سر شونه هاش چهار زانو نشسته داره با کیرش ور میره و کیرش آویزونه آویزونه ، زنه گفت : این کیرش بلند نمیشه .
یه پوزخنده فاتحانه به علی زدمو گفتم : هه…!کسخل. حالا نگا کن کردنو یاد بگیر زنه اومد شروع کرد واسم خوردن جوری کیرو خایه هامو می کرد دهنش که می ترسیدم غورتشون بده من همینطور نگاهم به کیرم بود و در عجب که چرا بلند نمیشه سرم واقعا سنگین بود شاید باورتون نشه اما کوچکترین میل جنسی نداشتم بعدا فهمیدم واسه ترامادولا بود زیر چشمی یه نگاه به علی انداختم دیدم همینطور که داره با کیرش ور میره به منم میخنده هی سعی می کردم تمرکز کنم که بلند شه ولی فایده ای نداشت که نداشت زنه 40 دقیقه ای بامون ور رفت وبه هر سازمون رقصید ولی اخرشم بخاری ازمون گرم نشد و دس از پا دراز تر مارو انداخت بیرون .
نمی دونم چی شده بود که راننده رفته بود سر کوچه وایستاده بود علی گفت : این یارو خیلی حرف در آره الکی بگو کردیم خیلی ام خوب بود ،همینطور که دست و پا اویزون وسر بزیر مثله یه شیلنگ تلو تلو خورون راه میرفتیم یه دفعه یه سگ از یه خونه اومد بیرون وپارس کنون انداخت دنبالمون ما با هزار بدبختی فرار کردیم ورسیدیم نزدیک آژانس و دیدیم راننده با چند نفر بحثش شده رسیدیم بهشون دیدم دونفر با تبر وچوب اومدن از خونه بیرون دعوا بالا گرفت ویکیشون با اونطرف تبر که تیز نیست زد به بازوم منم تو اون حالت نئشگی چنان مشتی بش زدم که بعد متوجه شدم مچ دستم در رفت علی هم یکی و بلند کرد کوبید زمین پریدیم تو ماشین در بریم که دیدیم ده پونزده تا موتور با چوب و قمه افتادن دنبالمون با چه بد بختی فرار کردیم هرچند یکی یکم بهمون نزدیک شد وباچوب شیشه پشت ماشین و آورد پایین با هر جون کندنی بود نجات پیدا کردیم وقتی شب رسیدم خونه مثله جسد افتادم تو رخت خوابم هنوز چند دقیقه نگذشته بود که دیدم پایین تنم داره یجوری میشه .
بلههههههههه.کیرم یواش یواش از لاک دفاعی اومد بیرون و از جاش بلند شد.واقعا دوست داشتم با ساطور قعطش کنم .خلاصه این شد قضیه کس کردن ما که کس نکرده نزدیک بود کونمونم به باد بره.این باعث شد تصمیم گرفتم تا عمر دارم سراغ کس پولی نرم زنگ زدم به پریا و اولین جملم این بود پریا اون کست بالای سرم تو حلقم من قدرتو نمی دونستم .پریا هم که واقعا مونده بود یهو ترکید از خنده ودوباره با هم ردیف شدیم

امید وارم خوشتون اومده باشه

نوشته: Duke Danjo

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها