سلام دوستان این جریانی که تعریف میکنم عین واقعیته فقط تو اسامی تغییر ایجاد کردم
اسم من بردیا 22 سالمه و اسم پسرخالم آراد که با هم هم سن هستیم
خونه آراد با خونه ما نیم ساعت پیاده فاصله داره و تا پارسال تقریبا هر روز همدیگه رو می‌دیدیم یا قرار میزاشتیم گیم نت
از خودم بگم قد من 170 و پوستم سفیده و کون تپلی دارم چون خوشگل هستم و پوستم سفیده از بچگی همه دنبالم بودن و این رو خانوادم هم میدونستن و نمیزاشتن زیاد بیرون برم جز با آراد که پسر خالم بود
آراد یه تولیدی مانتو داره که در اصل مال مامانشه و خواهرش ولی خودش همه کاراشو انجام میده و کلید انبار و دفتر دستشه همیشه
تو بچگی چند بار با هم حموم رفتیم چون آراد سیاه بود من هیچ علاقه ای بهش نداشتم ولی اون همیشه به من چشم داشت
هرجا هم تنها بودیم تو خونه همیشه میگفت بیا بشین رو پاهام از رو شلوار بمالونه منو و من هم بدم نمیومد ولی نمیذاشتم انگشت کنه همش میگفتم از رو شلوار فقط
یکبار تو سن 16 سالگی هی اصرار کرد که منو بکنه ولی من قبول نمی‌کردم چون کیرش واقعا کلفت بود طول کیرش 16 سانت بود ولی اینقدر کلفت بود که من با خودم مقایسه میکردم خجالت میکشیدم
بیار با هم تنها شدیم تو خونه گفت لباستو عوض کن راحت باش برام شلوارک آورد و من پوشیدم همش سر بحث باز کرد که کون میدی بهم
منم میگفتم نه
خلاصه به هرروش راضیم کرد لباسامون در آوردیم ولی وقتی کلفتی کیرشو دیدم دوباره پشیمون شدم گفتم نه اونم قول داد فقط لاپایی منم قبول کردم و منو خوابوند و یه بالش زیرم گذاشت شروع کرد لاپایی و آبشو ریخت روی سوراخ کونم
من بدم نیومد با کیرش آبشو پخش کرد باید کونم و همش میگفت دیدی درد نداشت و خوشت اومد ، منم ازش تشکر کردم که سر قولش بود و تو سوراخم نکرد
هفده هجده بار دیگه منو میبرد خونه یا انبار اول ساک میزدم ارضا میشد یه نیم ساعت بعدش لاپایی میکرد و همیشه عادت داشت بریزه رو سوراخم یا رو صورتم
یه شب ساعت 12 شب زنگ زد گفت بار پارچه اومده میای کمک من انبار خودم برت میگردونم ، منم قبول کردم چون دوست و رفیقم بود
اومد دنبالم رفتیم انبار تو راه دیدم همش با گوشی آس ام اس میده پرسیدم کیه این موقع شب ؟گفت مشتری مانتوعه قراره بار بفرستیم براش
رفتیم انبار ولی خبری از بار نبود گفتم پس کو بار؟ گفت کسکش بار کجا بود آوردم بکنمت
من که جا خورده بودم گفتم من که دیروز بهت دادم لاپایی
گفت نه یه فیلم دیدم میخوام مثل اون بکنمت
یه میز برش پارچه بزرگ داشت لخت شدیم گفت برو بالای میز
با تیکه پارچه هر دست و هر پامو به یه پایه میز محکم بست منم
می‌خندیدم که این چرا اینکارو می‌کنه
از روی مبل انبار به کوسن آورد گذاشت زیر دلم که سوراخم بیاد بالا
یجوری بسته بود دست و پامو که نمی‌تونستم تموم بخورم و از اون طرف سوراخم تمام و کمال در اختیار آراد بود ولی قول داده بود فقط لاپایی و من از کیرش وحشت داشتم ، خودش میگفت که زن بگیرم باید یه فکری برای کلفتی این کیر بکنم که زنه فرار نکنه
من که دست و پام بسته بود و نمی‌تونستم دستمو نگاه کنم فقط دیدم آراد با کمربند اومد بالای میز هفت هشت تا محکم زد رو کونم ، بهش گفتم این چه کاریه حیوون دردم میاد گفت فقط خفه شو که از ۱۴سالگی تو نخ این کونم و امشب عروست میکنم .
بهش قسم دادم که این کارو نکن ولی هیچی حالیش نبود کونم سر شده بود اینقدر محکم زده بود
گفت حالا وقتشه اومد نشست رو کونم تف انداخت سر کیرشو آروم گذاشت رو سوراخم داشتم پاره میشدم فقط قسم میدادم که تا ته نکن ته کیرش اندازه مچ دستم بود گفت اشکال نداره عوضش گشاد میشی دیگه راحت میدی ، کیرشو تا خایه کرد تو کونم ، کونم پاره شد و گریه میکردم همش میگفتم آروم تورو خدا آروم ولی لج میکرد اینقدر محکم تلمبه میزد پایه میز برش صدا میداد
خودم حس میکردم سوراخ زخم شده بهش گفتم خون آوردی کونمو
گفت اینطوری نمیشه خیلی زر میزنی کیرش درآورد من فکر کردم تموم شده ، از میز پرید پایین منم که صورتم خیس اشک بود گفتم بیا دست و پامو باز کن کونم جر خورده
نگو رفته چسب ۵ سانتی بیاره اومد بالا شورت خودمو خواست بکنه تو دهنم که مقاومت کردم و با کمربند ده تا شلاق زد رو کونم و از درد مجبور شدم باز کنم و صورتمو کرد دهنمو با چسب بست
دوباره نشست رو کونم و گفت خون اومده ولی زود خوب میشه
بازم تف انداخت و کیرشو جا کرد همش میگفت زن میخوام چیکار تا وقتی تو هستی و اینقدر تلمبه زد تا آبش اومد و دیدم تو کونم داغ شد
از میز اومد پایین ولی دست و پا و دهنمو باز نکرد
منم همون حالت هیچ کاری نتونستم بکنم همون‌جوری مونده بودم که گوشیش زنگ خورد گفت الان باز میکنم
درو باز کرد دیدم ۲تا از رفیقاشو آورده اونا تا منو دیدن زدن زیر خنده که مادر این بدبختو بالاخره گاییدی
آراد هم گفت بهتون گفته بودم که پلمپش خودم باز میکنم
آراد گفت بچه ها دیر وقته لخت شید مشغول بشین تا من سیگار بکشم
نفر اول بابک اومد بالا دنبال کاندوم بود که آراد گفت نداریم
بابک گفت از این کون نمیشه گذشت و بزار برام ساک بزنه آراد گفت دهنش باز بشه داد میزنه فقط بکن پارس کنه
بابک نشست روم سوراخمو دید گفت آراد گناه داره پاره شده
گفت تو فقط بکن گناهش با من
بابک هم کیرشو کرد و نیم ساعت تلمبه زد و ریخت تو کونم
منم فقط درد میکشیدم
نوبت سینا شد خیلی حشری بود و کیرش خیلی بزرگ بود
من داشتم میمردم زیر کیر فقط خودمو تکون دادم که بسه دیگه
آراد اومد دوباره چند تا کمربند بهم زد و گفت آروم باش آقا سینا کارشو بکنه
کونم زخم شده بود و چسبی و آراد اینقدر با کمربند زده بود کل کونم کبود شده بود
سینا اومد و تف انداخت اینقدر گشاد شده بودم تف رفت تو سوراخم
دوباره تف انداخت و سر کیرشو فرو کرد داشت تلمبه میزد آراد اشاره کرد بهش که محکم بکنش تا درس عبرت بشه براش
اونم جوری تلمبه زد که دل درد و کمر درد و کون درد با هم گرفتم بعد ده دقیقه آبشو خالی کرد تو کونم
تو کونم اندازه نصف بطری آب کیر بود
منی که فقط لاپایی میدادم و انگشت می‌رفت تو کونم دردم می‌گرفت نو یه شب به ۳ تا کیرکلفت با دست و پا و دهن بسته کون دادم
دوستای آراد خدافظی کردن و رفتن
ساعت ۳ صبح آراد دست و پامو باز کرد و دهنمو باز کرد
اومدم بلند بشم از کونم آب میومد
آراد فیلم منو گرفته بود روی میز و تهدیدم کرد باید هر موقع خواست من زنش بشم
الان ۲ سال گذشته و تقریبا هر شب زن آراد هستم و حالت بدنم تغییر کرده چون هر شب دارم بهش میدم
نوشته: بردیا