داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

پدرم دوست دخترمو کرد

سلام . به همه انجمن کیر تو کس ها . این داستان رو که تعریف میکنم . مربوط به دوست دختر قبلیم هست . که دیگه رابطمو باهاش بهم زدم .
من اسمم هادی و قدم ۱۷۲ و سفید و خوشقیافه هستم . و همیشه سعی میکنم خوشتیپ باشم . الانم ۱۹ سالمه .
یه رفیقی دارم که با دختری به نام ساناز دوست بود . و چند باری هم باهم دیگه ۳ نفری رفته بودیم کوه و یکی دو تا پارتی تو کردان . رفیقم .چند وقتی بودکه با ساناز به هم زده بود . و ساناز بعد چند وقت گیر داد به من و منم باهاش طرح دوستی ریختم و به دوستم هم نگفتم.
که با دوست دختر قبلیت دوست شدم .
خلاصه بگم که باهم خوش بودیم . بیرون میرفتیم ،کوه و رستوران میرفتیم . و خیلی راحت بودیم .
و مال .هم دیگه رو تو سینما میمالیدیم .
و تو کو ه هم چند باری ساناز برام ساک زد و ابمو دراورد و بهم حال میداد با ساک زدنش .
منم چند باری هی ازش میخاستم که بزاره از پشت بکنمش .
و اون هی ناز میکرد و پا نمیداد .
چون از رفیقم شنیده بودم که ساناز رو میکرده .
خلاصه یه روز براش یه مانتو خریدم . بیرون بودیم و باز بهش،پیشنهاد دادم . و اون این سری قبول کرد . و قرار شد هر موقع خونمون کسی نبود بیارمش خونه .
واین رو بگم که . (من مادر و پدرم از هم جدا شدن . پدرم مغازه کیف و کفش داره . و مادرم هم تو شرکت دولتی حسابداره . )
و من با پدرم زندگی میکنم . و خونمون معمولا کسی نیست .
خلاصه با ساناز روز شنبه ساعت ۳،قرار گذاشتم خونمون .
و ساناز اون روز اومد با یه شاخه گل رز دستش خونمون . و منم با هیجان و از شوق سکس . حسابی تحویلش گرفتم . و اوردمش طبقه بالا و کیرم حسابی سیخ شده بود و از تو شلوار کاملا معلوم بود . ساناز گفت : معلومه خیلی دلت میخاد . گفتم ؛اره ساناز جون . بیقرارتم عزیزم .
وساناز رو نشوندم رو مبل و شروع کردم بوسش کردن . و بعد مانتو شو در اوردم . و شومیزش رو باز کردم و شروع کردم سینه هاشو خوردن . و شلوارشم خودش در اورد . و گفت ؛هادی کسمو بخور .
منم شورتشو در اوردم و دیدم . حسابی کسشو برق انداخته . و پاشو دادم بالا و شروکردم کسشو لیسیدن . صداش در اومده بود و بلند بلند اه اه میکرد . و اب کسش جاری شده بود و رو مبل هم خیس شده بود .
بعد شلوارمو در اوردم . و کیرمو از تو شورت انداختم بیرون و گذاشتم جلو صورت ساناز و رو لبش فشار دادم . گفتم بخور .
و ساناز هم شروع کرد به ساک زدن . و چند دقیقه ای خورد . بعد گفتم :دیگه نخور ابم میاد . بعد گفتم :ساناز داگی شو . ساناز گفت : هادی اروم بکن . گفتم باشه .
وازلین رو زدم به سوراخش و شروع کردم انگشت کردن . و ساناز شروع کرد به اه و اوه کردن و عشوه اومدن .
بعد کیرمو اسپری زدم . و گذاشتم در کونش و با فشار اروم . کیرم راحت رفت تو . بعد گفتم ؛ ساناز چه راحت کیرم رفت تو . حسابی کون دادی قبلا انگار .
بعد گفت : هادی هادی در ار تو رو خدا . خیلی درد داره . و من تکون نمیدادم . بعد گفتم . چیه چرا ادای تنگا رو در مییاری .
خلاصه . چشمتون روز بد نبینه . هنوز هیچ کاری نکرده بودم و تلمبه نزده بودم . که یه دفعه در باز شد و بابام بود .
و قلبم داشت وا میستاد و رنگم قرمز شد و داشتم از گرمای صورتم میمردم . و کیرمم تو کون سا ناز بود . کامل خشکم زده بود .
ساناز خودشو کشید جلو و سریع مانتو شو انداخت روش .
منم خشکم زده بود و نمیتونستم تکون بخورم .
پدرم گفت ؛ پدر سگ خودتو جمع کن . چه گهی داری میخوری .
خونرو کردی جنده خونه . و اومد یه محکم زد زیر گوشم . منم . لباسامو ورداشتم و از در رفتم طبقه پایین و زود لباسامو پوشیدم و دسپاچه و شرمنده از خونه رفتم بیرون . و رفتم تو پارک نشستم .
هی خودمو لعنت میکردم که این چه کاری بود کردم . و ابروم پیش بابام رفت . تا شب تو پارک بودم . روم نمیشد برم خونه . مجبور شدم رفتم خونه مامانم .
شبم بابام به مامانم زنگ زده بود که . هادی اونجاست . مامانم هم گفت اره . بعد قطع کرد .
تا صبح حالم خیلی بد بود و مامانم هم هرچی پرسید . گفتم هیچی .
صبح شد و مامانم رفت سر کار . و من هم گفتم به ساناز زنگ بزنم ببینم چی شد .
زنگ زدم به ساناز و ساناز جواب نمیداد . تا اینکه بلاخره برداشت . گفت که خواب بود . گفتم چی شد . گفت بهت زنگ میزنم .
چند ساعت بعد زنگ زد . و گفت : (از اینجا به بعد رو از زبان ساناز که برام تعریف کرد براتون تعریف میکنم .)
هادی تو که رفتی . بابات یه کم منو نگاه کرد و چیزی نگفت . و رفت برام یه لیوان اب اورد . و داد به من و من هم خوردم . و گفت اسمت چیه . گفتم ساناز .
گفت :از کی با هادی دوستی . گفتم :چند ماهی هست .
گفت نترس . کاریت ندارم . از تو ناراحت نیستم . از اون پسر عوضیم و کسکشم ناراحتم .
بعد کتشو در اورد . اومدم شلوارمو بردارم . خم شد و شلوارمو داد دستم . و شورتمم برداشت بده بهم . دستمو دراز کردم که بگیرم . دستشو برگردوند . و شورتمو بو کشید و مالید به صورتش و گفت .ساناز چه شورت خوشبویی داری . ادمو مست میکنه . دیدم که شورتمو مالید جلو شلوارش و داد بهم . دیدم که کیرش سیخ شده واز شلوار کاملا معلومه .
بعد پیرهنشو در اورد و نشست کنارم و گفت کاریت ندارم . و زیر پوش رو هم در اورد . منم حسابی ترسیده بودم و رنگم شده بود عین گچ و دست و پاهام سرد شده بود .
بعد بابات دستمو گرفت . و گفت چقدر سرده . بعد نزدیک تر شد ومنو بقل کرد و بلند کرد گذاشت رو پاش . گفت ؛میدونم کار خلافی کردی و نباید این کار رو میکردی . جوانی و برای هر کسی امکان داره پیش بیاد .
کمی بقلت میکن که کمی اروم شی . بعد اضطرابت کم شد برو خونتون .
منو برگردوند و سرمو گذاشت رو سینه پشمالوش . و سکوت بود . کم کم ضربان قلبم اروم شد و احساس ارامش کردم . و بهم لذت امنیت میداد بقل بابات . و اونم اروم نوازشم میکرد .بعد بابات دستشو اورد رو شکمم و شروع کرد مالش دادن و اروم و کم کم دستشو اورد بالا وسینمو تو دستاش گرفت . و شروع کرد به نرمی مالیدن . .
خیلی لذت بردم واحساس ارامش میکردم تو سینه مردونش و با اون دستهای بزرگ وقویش. که منو میمالید.
کیرشم از زیر به رون پام فشار میاورد . و یه دفعه شروع کرد . گوشمو خوردن . و نرمی گوشمو کرد تو دهنش و میخورد و منم هیچی نمیگفتم . و بعد دستش ا ورد ومانتو که رو پاهام بود رو زد کنار و دستشو گذاشت رو کسم و شروع کرد مالیدن و اب کسم را افتاد . گفت . دخترم ناراحت که نیستی . با سر گفتم نه . بعد دستشو اوردبالا و گرفت جلو دماقش و بو میکشید . هی میگفت . کست چه بوی خوبی میده . و این حرفا هی منو حشری تر میکرد . بعد منو گذاشت کنارش و بلند شد و جلوی مبل زانو زد و یه نگاه کرد بهم . و سر شو تکان داد و منم چیزی نگفتم . داشتم حال میکردم . تا حالا تواین سن کسی بقلم نکرده بود و نوازشم نشده بودم . هم سن خدا بیامرز بابام بود .
پاهامو باز کرد و سرشو اورد جلو کسم . و منو کمی کشید جلو و همش کسمو بو میکرد و و چشماشو میبست و با ولع بو میکشید . بعد زبونشو در اورد و شروع کرد کسمو خوردن و چنان کسمو لیس میزد که صدام در اومده بود . و اب کسمو لیس میزد و میخورد و هی میگفت . چقدر خوش مزه است .
چنان با هیجان و عشق کسمو میخورد . که تو اسمونا بودم . . و یه دفعه لرزیدم و ارضا شدم . و بیحال شدم . بعد بلند شد و نشست کنارم . و منو کشید رو سینش و بقلم کرد .
منم شل شدم و نمیدونم چقدر تو بقلش خابم برد .
فکر کنم نیم ساعت یا یک ساعت خابم برد و بعد که بلند شدم . گفت اروم شدی و خوب خابیدی . .
گفتم اره. گفت حالا پاشو برو . دیگه هم با هادی کار نداشته باش . از دلم نیومد تو سکس بودی . سکس تو خراب کنم و تا اخر عمر خاطره بد از سکس یادت بمونه و ترس واضطراب تو وجودت بمونه . خاستم لذت بهت بدم و ارضا بشی بعد بری .
بعد بلند شدم که اماده بشم و لباسامو بپوشم که برم . . اما خیلی دوست داشتم که دوباره بقلش کنم . انگار برام خاب ویا رویا ی شیرینی بود …یه کم لفتش دادم . که بابات چیزی بگه . اما چیزی نمیگفت . بعد گفتم ببخشید . اجازه بدید دست تون رو ببوسم.
گفت نمیخاد . گفتم پس بقلتون کنم . و دستشو باز کرد ومن رفتن توبقلش . و محکم بقلش کردم . هنوز کیر بابات سیخ بود . دلو زدم به دریا و کیرشو گرفتم تو دستم .و هیچی نگفت . بعد چند دقیقه گفت ؛
بهت خیلی خوش گذشته . با سر گفتن اره . گفت بازم میخای . گفتم اره .
و کیرشو محکم فشار میدادم . بعد بلند شد و کمرشو باز کرد . و شلوارشو در اورد . یه شورت ابی پاش بود و کیرش از تو شورت معلوم بود کلفته . . بعد گفت شلوارتو دربیار . منم سریع شلوارمو در اوردم و شورتمو کشید پایین . و شومیزمو هم خودم در اوردم . منو نشوند رو مبل و شروع کرد کسمو بو کردن و دوباره شروع کرد کسمو لیس زدن . اب کسم دوباره در اومد و من به اه و اوه افتادم . و داشتم از لذت منفجر میشدم . تا حالا اینقدر لذت نبرده بودم .
بعد بلند شد و گفت الان چی میخای . دستمو انداختم به کیرش و اونم شورتشو کشید پابین . کیرش یه وجب میشد و کلفت بود . پشماشم زیاد بود و معلومه خیلی وقت بود نزده بود و پشمای کیر و خایش بلند بود .بعد دستمو گرفت . برد تو اتاق . و دراز کشید رو تخت ومنم کشید رو خودش . و شروع کرد منو مالیدن و خوردن لب و گردنم .
تو اوج لذت بودم . بعد منو چرخوند و اومد روم . و کیرشو انداخت لای پام و رو کسم فشار میداد . و شروع کرد سینمو خوردن و لیسیدن بین سینه هام .
بعد گفت ساناز چی کارت کنم . مثل هادی بزارم تو کونت .
گفتم ؛ نه بزار توکسم .
گفت مگه پردتو زده هادی . گفتم نه هادی نکرده . تازه اولین بار بود میخاست منو از پشت بکنه .
یه دوست پسر دیگم . یه بار منو از کس کرده .
گفت این کار رو نمیکنم . گفتم مشکل نداره من پردم حلقه ایه پاره نمیشه .
خاهش میکنم . دارم دیونه میشم .
گفت . باشه . بعد بلند شد دوباره شروع کرد کسمو خوردن و لیس زدن . بعد پامو بلند کرد . کشید طرف خودش و خودشم رو دو تا زانو هاش نشست . و کیرشو میمالید رو کسم .
منم گفتم بکن . اما یه کمم میترسیدم . و خودمو جمع میکردم .
اما شهوت داشت منو میکشت.
بعد اروم کیرشو گذاشت رو سوراخ کسم و اروم داد تو .
عجب کیر داغ و سفتی داشت . و بعد گفت تکون بدم .
و شروع کرد تکون دادن و عقب جلو کردن .
دیگه صدای بابات در اومده بود .
بعد کم کم تلمبه زد . بعد چند دقیقه بلند شد منو به پشت برگردوند و من رو شکم حالت کج خابیدم .
پامو کمی باز کرد ویه دفعه کیرشو چپوند تو کسم . که من دادم در اومد . . و گفت ببخشید . و شروع کرد تلبه زدن .
و حین کردن گفت . ساناز تا حالا ساک زدی . گفتم اره . خیلی
… گفت خوبه .
گفت . من مدلم اینه که بعد از اینکه ابم اومد. باید برام ساک بزنی . باشه .
منم گفتم .خوب باشه .
و صداش اروم اروم بلند شد و یه دفعه کیرشو کشید بیرون . و منو برگردوند و ریخت رو سینم .
و دراز کشید .
و گفت ؛حالا ساکتو بزن . و منم شروع کردم خوردن . اول از بوش خوشم نیومد .کمی مکس کردم .
گفت بجم تا کیرم نخابیده .
بعد سرمو گرفت و کیرشو کرد تو دهنم . و منم شروع کردم خوردن و ته مونده ابشم مییومد تو دهنم .و من خوردم .
تا کیرش شل شد .
بعد پا شد و منو خابوند و دوباره شروع کرد کسمو خوردن .
که من هم دوباره تنم لرزید و ارضا شدم .
و بعد لباسامو پوشیدم و خودمو مرتب کردم . و خداحافظی کردم . و باباتم . دست کرد تو کتش و ۲۰۰ هزار تومن بهم داد و گفت . دیگه با هادی کاری نداشته باش .
بعدکه ساناز اینارو تعریف کرد و هم خیلی ناراحت شدم و هم یه جورایی خوشم اومد و فکر کردم دیگه بابام باهام کاری نداره .
فرداش بابام بهم زنگ زد و گفت بیا خونه . فقط دفعه اخرت باشه با این جور دخترا دوست میشی . ادم با هر کسی دوست نمیشه . منم معذرت خاهی کردم . و فرداش اومدم خونه .
دیگه با ساناز رابطه نداشتم و اونم به من زنگ نمیزد و منم فهمیدم که ادم سالمی نیست . و به دوستمم گفتم و اونم گفت که اره . ساناز دختر سالمی نیست و برای زندگی بدرد نمیخورد .
تقریبا یک ماه بعد . یه سر رفتم مغازه .
که دیدم ساناز اونجاست و یه دست کیف و کفش برداشته . وبابام هم تا منو دید . گفت . خانم کارت خانمون کار نمیکنه . میخاهید بعدا بیارید .
واونجا فهمیدم که ساناز با بابام دوست شده .

ببخشید سرتو ن رو درد اوردم . فقط خاستم بگم . هیچ وقت با دوست دخترتون تو خونتون قرار نزارید . و حتما طرف رو کمی زیر نظر بگیرید بعد باهاش دوست بشید .

نوشته: هادی

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها