داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

منو نامزدم و هیزی لات های شوش و جر خوردنش

تو تولد لات محلمون ک صدبار منو کرده و واسش لباسای مامانمو میپوشیدم، نامزدم رو هم بردم…فقط عکساشو دیده بود… ب نامزدم گفتم زن و مرد جدا هستن… ی نیم تنه قرمز ک سوراخ ناف و تتوی دور نافش رو همه میتونستن ببینن و از بالا چاک سینش نصفش بیرون بود…نیم تنه دوتا بند چرم نازک داشت ک دور گردنش مس قلاده چرم بسته شده بود… ی دامن چرم تنگ و چسبون ک تا زیر لپ باسنش بود…واس اینکه باسنش از پایین دامنش بیرون نیفته ،هی می‌کشید پایین ولی خب از بالا چاک باسنش با بند شورت لامباداش میزد بیرون…تتوی رو رونش و ساق پاش هم تو چشم بود…ی صندل پاشنه بلللند بندی ک دور ساق پاهاش پیچ میخورد… من میدونستم فوقش یکی دوتا جنده شیشه ای ک مس مردا چهرشون خشنه و میان ک بکشن و جندگی کنن اونجا هستن…نامزد منم با این تیپ ک انگار لخت بود جلوی پنج شیش تا خلافکارای محل و کاسبای شیشه و دوسه تا جک و جنده باید میرفت…دل تو دلم نبود…روش ی مانتو حریر ک انگار هیچی نداشت پوشید و با ماشین رفتیم اسلامشهر خونه ای ک محل جشن بود…پیاده ک شدیم تو کوچه و دم در داشتن شیشه می‌کشیدن و قشنگ میدیدن نامزدم چی تنش کرده… از این تیپ لختی سارا چشاشون چارتا شده بود و بدون توجه ب حضور من داشتن قشنگ و حریصانه مس گرگ تشنه نیم تنه تنگ و سکسی نامزدمو با تمام جزئیات حتی بند نیم تنه شو دید میزدن… یجور نگاه میکردن ک انگار علنا بهم میخاستن بفهمونن ک جلوی خودت نامزدتو بزور لخت میکنیم و جندس ک اینجوری لخت اوردیش بیرون…خیلی تابلو بدن لخت سارا رو میدیدن و زیر لب فحش میدادن  وبا چشم میگاییدنش.نامزدم گفت عزیزم اینا چرا یجورین…جاییم معلوم میشه مگه?گفتم چرا این مانتورو پوشیدی.گف فک کردم شبه کسی نمیبینه.گفتم اتفاقا مانتوت بیشتر تحریک میکنه…همه جات معلومه.گفت ینی اینا هم میبینن زیرش چی پوشیدم? گفتم اره دیگه قشنگ معلومه نیم تنه پوشیدی و تقریبا لختی…ی لحظه ب سارا نگاه کردم دیدم مانتوش با وزش ی باد کوچیک میره عقب و فقط ی نیم تنه کوچیک و دامن تنگش تنش دیده میشه… ناف و سینه هاش و رون و کس و کونش رو با هر قدم میدیدن…یهو گف عزیزم این اقاهه فحش داد…گفتم چی گف.گف ولش کن .اصرار کردم گف اون اقاهه ک ٣ نفری نشستن گفت مث سگ بگامت…تا اینو گف بدجور حشری شدم.گفتم ولش کن اینا خطرناکن یهو میگیرن میبرنمون…گف وااای ایکاش لخت نمیوممدم.ن…تا رفتیم تو سارا خشکش زد.
من میدونستم اونجا کیا هستن و میخاستم نامزدمو تو عمل انجام شده بذارم… چون میدونستم واس کم نیاوردن اونجا میمونه و هرچی پیش بیاد نمیذاره بره…خبری از زن و مرد نبود…داشتن تو خونه می‌کشیدن و میرقصیدن و قمار میکردن ک مارو دیدن چشماشو خیره شد اینور…دوتا جنده با مانتو بودن ک اونام تاب تنشون بود اما با شلوار…سارا رو ک دیدن همه گردن کلفتا و دوستم ناصر جلوی من سارارو با چشم لیس میزدن و اونجا بود ک همه کینه گاییدنش رو کردن… سارا مانتوی جلوباز حریرش رو انداخت رو روناش و نشستیم رو مبل…گف چرا نگفتی اینا بی کلاسن و اینجوریه مهمونی…منو لخت لخت برداشتی آوردی ک چیکارکنم اینجا؟ اینهمه خلافکار و هیکلی و معتاد…اینارو ک می‌گفت کیرم راست میشد…داشت خودشو لخت لخت بین اینهمه بکن تصور می‌کرد…رژ کاکائویی و خط چشم غلیظش خیلی اونو شبیه جنده ها کرده بود…ک یهو گف اگه اتفاقی بیفته چی میشه؟؟؟؟ منم گفتم نباید بدرفتاری کنی چون اینا با این هیکل منو ک میزنن تورو هم… ک گف منو چی؟؟؟؟؟ گفتم خب نیم تنه ای ک پوشیدی انقد تنگ و نازکه ک تا دست هیکلی شون بهش بخوره جر میخوره …لخت لخت اومدی خب طبیعتا فقط می‌خورنت و میگانت…با تعجب و خماری گف اونوقت تو میذاری نامزدتو جلوی چشمات لخت لخت کنن و دونه دونه کیراشونو بکنن تو حلقم و تا صب پاس بدن منو ب همدیگه؟؟؟؟ از تصوری ک کرد تو ذهنش راست کردم و گفتم عزیزم یجوری با ولع تعریف کردی ک انگار الان دارن جرت میدن…اینا دوستای دوستم ناصرن…ناصر همون کچله هیکلیه اونجا نشسته تیشرتشو درآورده اونه…بدنش تتو داره.
اوه اوه اون دوست توعه؟؟؟؟ چن سالشه؟؟ چقد هیکلش گندس سینه هاش اندازه کله توعه…بازو هاش اندازه رون من میشه؟؟؟ چقد بدنش پر پشمه… این گولاخ چجوری دوستته؟؟؟ گفتم عزیزم مربی بدنسازی من بوده ی مدت ک ول کردم باشگاه رو اما میدیدمش.ادم با مرامیه…مامانمم میشناستش…یهو پرید تو حرفم ک مثلا تحقیرم کنه گفت نکنه مربی مامانتم ناصر بوده ک همچین باسنی داره؟؟؟؟ ب تیکه گفتم چیه نکنه میخای ناصر مربی توام باشه ک اینقد واس تزریق باسنت ک اینجوری تو دامن جا نمیشه و افتاده بیرون هزینه نکنی؟؟؟؟ با حرص گف اصن شاید دوستت همچین هیکلی واسش کمم باشه؟؟!!!هرچی باشه سه برابر توعه عشقم…داشتم میترکیدم ک اینقد بی پروا منو با اون گولاخ کیرکلفت مقایسه میکرد…من میدونستم ناصر چقد حشری و خشنه…قوی و کیرکلفت و بددهن و بی اعصاب…شهوت تو اون خونه بیداد میکرد…نامزدمم با دیدن اون ۶ ۷ تا کیرکلفت و دیده شدن بدن لختش توسط اونا جلوی من، حشری شده بود…دوس داشتم حرفای تحریک کننده مو ادامه بدم و گفتم ک عکستو پس زمینه گوشیم دیده بود خبرنداشت نامزدمی…ناراحت شد ک بی‌خبر و اینا…و واس همین دعوت کرد بیایم… یهو سارا گف عکس من؟؟چرا گذاشتی ببینه اصن؟؟ گفتم بابا خودت برداشتی اون عکسای داغون رو گذاشتی پس زمینه گوشیه من…اول ک دید کلی حرف زد دید ناراحت شدم فهمید نسبت داری باهام.معذرت خاهی کرد کلی…میدونستم کنجکاو میشه… پرید تو حرفمو گف چ حرفی زده؟؟؟گفتم هیچی بابا…یکم خشنه فحش داد ک معذرت خاست…یهو سارا با جدیت گف فحش داد؟؟چی گف میگم بگو عه!!! گفتم والا بعد باشگاه لباس عوض میگرد گوشیمو دراوردم چک کنم عکسی ک با تاب و شلوارک کوتاهه ک پاره پاره پوشیده بودی رو گذاشته بودی دید…گف پسر چ کسیه این جنده خانم…کونش انگار تزریق شده…یا از کون گاییدنش… واای چی میشه تا خایه تو کونش بکنم تخمام بخوره ب کسش…حیف…حیف…ک با ناراحتی گفتم نامزدم ساراس گف عه عه شرمنده داداش و این حرفا…ک گفتم من نذاشتم عکسو…
خودش گذاشته …ک گف خود نامزدت عکس لختیشو گذاشت رو گوشیت؟؟؟؟ خب لابد عاشق دیده شدنه…از تتوهاش معلومه…چرا نیاوردی من بزنم؟؟ ک گفتم ایشاله دفه بعد اینارو پیش یکی دیگه زده… آخه ناصر تتو هم میزد واس رفیقاش… حواسم ب سارا بود ک از حرفام لذت برده…اما ک تابلو نباشه گف بی‌شعور عوضی از سنش خجالت نمیکشه…ب اون چه؟؟اصن دوس دارم عکسم رو گوشی نامزدم باشه و همه ببینن چ نامزد خوشگلی داری… گفتم اره عزیزم این آقا ناصرم نمیدونس ک تو نامزدمی…سارا گف اهاااااا…مگه تتومیزنه راستی؟؟ گفتم اره بابا حرفه ایه… نگا نکن شیشه میکشه هم ورزشکاره هم تتوکار هنرمندیه براخودش…اصن میخای یبار بیایم پیشش بزنی؟؟؟ گف پاهام و ناف و رونم داره جایی نمونده ک…گفتم رو کونت یا بالای کونت بزنی  خیلی کسس میشی… وقتی میکنمت میخام مس جنده ها باشی…با حشریت تمام گف خیلی دوس داری مس جنده ها تیپ بزنمو رفتار کنم وقتی دارم کس میدم؟؟؟؟؟منم خیلی حشری شده بودم و گفتم آره دوس دارم وقتی لخت لخت داری زیر کیر جر میخوری مث جنده ها باهات رفتار بشه و از کس و کون جر بخوری و جیغ بزنی و اشکت دربیاد و فحش  و کتک بخوری چون چهرت با آرایش غلیط مس وحشیا میشه…یهو گف وایسا ببینم!!!چرا اسم خودتو نمیاری وقتی میگی زیر کیر نمیگی زیر کیرم؟؟ یا میگی جرمیخوری نمیگی جرت میدم؟؟؟گفتم عزیزم خیلی جزئی نگر شدیا… بعدش سارا گف الان با این لباسای ک تنمه اینا فک میکنن عاشق لخت گشتن هستم و دوس دارم گاییده بشم؟؟؟؟ حتی وقتی تو پیشمی؟؟؟ گفتم من اگه نامزد دوستمو اینجوری میدیدم خب طبیعتا همش دوس داشتم زیر کیرم باشه… ک یدونه زد پس گردنم و با خنده مرموزانه ای گف ای کسسسسکش مامانتم پس ب اینا کس و کون میده ک از بابات جدا شد و اینقد کس درست کرده خودشو…کم کم  یهو دوسه نفر پاشدن برقصن…شلوار شیش جیب گولاخ و ریش بلند و پشمالو…اون دوتا جنده ها مانتو درآوردن  و با تاپ و شلوار جین لای دوسه تا دوستای ناصر میلولیدن…ناصر اومد پیش ما نشست ی گوشه…با سارا خوش و بش کرد و سارا یکم خشک جواب میداد…ک ناصر گف چن تا دود بگیرین راحت باشین سارا خانم…بعد بمن گف داداش راحت باش ب نامزدتم بگو ک من چجور آدمیم…گفتم سارا جون عزیزم ناصر رک و بی پرواس…چشم سیره…ک سارا گف اره عکسمو دیده بود فهمیدم…ک ناصر ب من چن تا دود داد و گف سارا خانم نشناختم خب…
تتوهاتونم ب جز یکیش خوب بودن…ازین ببعد بیاید خودم میزنم چرا غریبه آخه…سارا گف حالا ببینیم چی میشه من بدنمو دست هر کسی نمیدم روش کار کنه…البته رو بدنم تتو دارم ک با دست ساق پاش و رونشو اشاره کرد ک تتو داره… ناصرم یهو انگشتشو برد سمت ناف نامزدم و انگشتشو کرد تو سوراخ نافش ک مثلا بگه تتوی قشنگیه رو ناف زدین… و یکم انگشتشو چرخوند و سارا با تعجب و لذت منو نگا کرد منم یهو از دهنم پرید و گفتم البته گفتیم جای دیگه هم میتونیم بزنیم ک من دوس دارم… ناصر گف کجا دوس داری داداش گلم؟؟؟ گفتم اقا ناصرحیف ک ساراخانم تازه باسنش رو تزریق کرده وگرنه میخاستم رو باسن طرح بزنیم…یاصر یهو گف اتفاقا عالی میشه…حتی یادته ک گفتم این باسن تزریق شدس ک گفتم اره داداش…سارا با تعجب گف انقد حرفه ای هستین ک تشخیص دادین؟؟ ناصرم با تیکه گف اره چون تو عکس ساپورتتون نازک بود و سفیدی و اندام باسنتون رو میشد دید راحت فهمیدم دوس دارین باسنتون گنده و تو چش باشه…اگه تزریق نمیکردین با برنامه ورزشی ک پیش من انجام میدادین هم انقد گنده میشد دراورد…رسما داشت راجب کس و کون نامزدم نظر میداد…سارام گف اگه کارتون عالی بود بعدا هم تتورو میزنیم هم میام پیشتون تمرینم بدین…ناصر گف مشکلی ندارین ک واس تتو چ لباسی باشه؟؟؟ من گفتم شما چ لباسی راحتتره برات؟؟ سارا گف لباس باز زیاد دارم…ناصر گف پس زیاد سخت نگیرین و واس حین کار ی شورت لامبادا کفایت میکنه… سارام گف پس اون لامبادا مشکیه ک عزیزم تو واس تولدم گرفتی رو میپوشم ک بندش نازکه ی مانتو بلندم میپوشم ک اینجا دربیارم…ناصر فک کنم راست کرده بود ک هی جابجا میشد…گفتم عزیزم توراه ی موقع مانتو بالا پایین میره میبینن لختی زیرش همه ک…گف نبابا تو ماشینم دیگه…تازه پیاده شدنی هم بدوبدو میام اینجا…گفتم بدویی ک بدتره…اینجام شلوغه بده…سارا گف باشه اون جوراب شلواری مشکی توریه رو هم میپوشم…بخودم گفتم اونجوری که سکسی تره با ساپورت توری نازک… ک ناصر گف بابا بذار هرچی بخاد بپوشه…بعد مستقیم خیلی محکم تو چشای سارا نگا کردو گف هرجور بیاین بیاید اینجا قراره لختتون کنم دیگه… سارا گف لختم کنین؟؟ ناصرم الکی گف اره منظورم اینه ک با همون لامبادای مشکی ک لای باسنتونه من روتون کار میکنم ک مزاحم نباشه…فقط دقت کنین بند شورت دقیقا لای باسن پنهون بشه ک بنظر بیاد اونم نپوشیدین…ک سارا گف اره یدونه دارم قشنگ میره لای باسن اما خیلی ظریفه میترسم پاره بشه…ناصرم بدون توجه ب من گف ی لحظه پاشین…سارا پاشد دامن کوتاه چرمش بالا رفته بود و پایین کونش بیرون بود و درستش کرد…ک ناصر با دست ب باسن نامزدم زد و گفت چون با کوچکترین ضربه میلرزه حواسم هست ک دستم ب بند شورتتون نخوره ک یموقع پاره نشه ازین لخت تر بشید…  سارا نشست و  تاحالا شیشه نزده بود…گل و مشروب میزدیم اما شیشه بار اول بود…ناصر دوسه تا دود عمیق گرف سارا اوق زد معلوم بود رفته تو مخش…نرم شد…ناصر منو هل داد برقصم ک خوردم ب دوستاش نزدیک بود پرت شم…دست سارا گرفتم بیاد بامن برقصه ک دیدم عه مانتوی نازکش افتاد کف خونه و رونا و کونش تو اون دامن کوتاه چرم داشت جر میداد…بند شوورتش افتاده بود بیرون بالای باسن…ناف سکسیش تو چش بود…همه داشتن میخوردن با نگاشون…ناصرم اومد وسط و ۷ ۸ نفر شدیم جانبود…سارا نعشه شده بود…من عمدا دست گذاشتم رو باسنش و مثلا اتفاقی دامنشو چفت میکردم دوسه بار محکم زدم ب باسنش تقققق صدا داد…ناصر خندید و گف مس دخترا میزنی چرا…یهو گلوی سارارو گرفت برعکسش کرد سارا کم بود پرت شه…یهو زد زیر باسن نامزدم و سارا داد زد آیییییییییی قرمز شدم و باسنش مس ژله لرزید و گفتم مگه دعوا دارین شما دوتا…
سارا نشست و ناصر اومد از نزدیک داشت تتوهاشو نگا میکرد ونفساش میخورد ب بدن نیمه لخت نامزدم… تتوی دور نافش و ساق و روناش رو دید…گف داداش بدن نامزدت چون سفییییده و گوشتیه تتو میشینه بهش…ایندفه خودم بدن نامزدت رو سکسی تر میکنم… سارا حشری بود تابلو بود…بدن سفید و گوشتی و بدون ی تار مو خودشو زیر بدن هیکلی و پرپشم ناصر تجسم میکرد…دوباره شیشه کشیدیم…من تو آسمونا بودم…یکی از اون جنده ها اومد پیش ما…صداش کلفت بود چهره خشن مس ارباب ها…ب سارا شیشه میداد سارا با لبای پروتزیش می‌گرفت اونم هی عقب جلو میکرد پایپو انگار داره ساک میزنه…آب خوردم تهش یکم بود ریختم رو سارا…فک نمیکردم عصبی شه…چاک سینش آب رفت تا نافش خیس شد…دوس داشتم کرم بریزم بیشتر لخت شه…ناصر دستمال برداشت خشک کنه…تا دستمال زد ب قفسه سینش یهو سارا ناخودآگاه دستشو پس زد کنار…ترسید انگار تو حال خودشم نبود هی خودشو باد میزد…گفتم داداش ناصر ببخشید ک یهو ناصر با دستاش یقه سارا رو گرف کشید نیم تنه ای پوشیده بود زاررررت دو تیکه شد  و جر خورد و سینه هاش افتاد بیرون یهو همه خشکشون زده بود سارا ی جیغی زد و با حشریت تمام و عشوه گف کسکش چرا جر دادی  تاپمو…سینه هام رو میبینن همه…بعد رو کرد ب من گف
یچی ب اقا ناصر بگو دیگه تاپمو جر داد…سوتین هم ندارم لختم کردی چرا کسکش؟؟؟؟ناصر گف بامنی کسکش؟؟؟؟؟ کسکش این نامزدته(منو گف) ک الان قراره توعه جنده خانم رو زیر کییییر من ببینه جرمیخوری…یهو ی سیلی ب صورت سارا زد و گلوشو گرف و دوسه تا سیلی پشت سرهم زد رو سینه هاش…نوک سینه هاش قرمز شده بود… سارا چشاش گیج میزد یهو سارارو بلند کرد ی تف رو صورت و تو حلقش کرد و اوردش انداختش وسط دوستاش…رفتم جلو ناصر گف نامزدت دوس داره مردم کس و کونشو ببینن و حشری شن و بمالنش جلوی تو و  لختی بیاد بیرون…گفتم چطور؟؟؟؟ یهو دامنشو محکم کشید پایین کون سارا افتاد بیرون…دیدم واااای شورتش همونیه ک سوارخ کونش فقط با ی بند و کسش با دونه های مروارید پوشونده شده…سارا افتاد رو زانوش و همه سیلی میزدن ب کونش…سارا تو چشمام نگاکرد و  و بهم با نگاش میگف اخرش منو جنده کردی بین این همه گرگ کیر کلفت منو مس ی جنده لخت آوردی انداختی وسطشون مجبورم هرچی میخان بگم چشم… واااای چرا اینجوری شدم؟؟؟ منو لخت لخت آوردی پیش دوستای خلافکارت…دیدی گفتم اینا کیراشونو تو حلقم میکنن عزیزم؟؟؟؟دوس دارم همشون منو بکنن جرم بدن کسسسس بدم تا صب…
اولین بار بود سارا انقد جنده میشد و رک حرف میزد…اون دوتا زنای جنده هم لخت شدن در کمال تعجب کییر داشتن…دوجنسه بودن…دیدم چهرشون خشنه اما سکسی بودن و جنده ی ناصر بودن اما الان ناصر اونارو مهمون کرده بود واس گاییدن نامزد من…سارا تخم و کیر و خایه همرو ب ترتیب لیس میزد‌…ناصر تو گلوش فشار میداد ومیگف کیرم تو نامزدت…جلو چشات داریم کس و کونشو میگاییم… جوووون جنده بخور کیرمو…آرایش سارا پخش شد و عین جنده ها شده بود…ناصر کیرش دوبرابر من بود…یکی از زیر تو کسش کرده بود ناصرم تا خایه تو کون نامزدم کرد…انقد تلمبه میزد و سیلی میزد ب کونش ک قرمز شده بود…سارا تو حال خودش نبود هی نگام میکرد و میگف کسسسکش زنتو دارن میگان…نامزدت رو عمدا آوردی ک جننده کنیش؟؟؟ دوس داری من جنده باشم عزیزم؟ دوس داری سینه و ناف و همه جامو بندازم بیرون وقتی باهات بیرون میرم؟؟؟؟؟ بعد منو بمالن؟؟؟؟ یا خفتم کنن جلوی چشمات جرررم بدن؟؟؟؟؟ اوووووف دوستت ناصر داره نامزدت رو مس وحشیا میکنه…منو جنده کردی…از همون اول ک لختی پوشیدم هرکی منو دید با این وضع کنار تو، دوس داشتم منو بماله…وقتی اومدیم تو خونه حس کردم خیلی لختم و امشب منو بزور میگان…دوس دارم گروهی عزیزم…

منم داشتم کیرمو می‌مالیدم و گفتم عزیزم تو جنده ی منی…دوس دارم لختی ببرمت بیرون همه بمالنت و بکننت…
تا صب سارارو گاییدن و مانتورو همونجوری با دامن پوشید…نیم تنه پاره شده بود و سینه هاش لخت بودن…اومدیم خونه ما، مامانم ارایشگاش بود…ی سوتین و تاب دادم پوشید بردمش خونه خودشون…

نوشته: امیر بی

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها