داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

وقتی نامزدم فهمید که کونی هستم (۱)

اون شب ساعت هشت بود که  به نامزدم اس ام اس دادم و نوشتم که از فردا تا دو روز خونه مون خاليه و ازش خواسته بودم برنامه هاش روطوری جور کند که طی مدت این دو روزلحظاتی باهم باشیم بعد چند دقیقه جواب اس ام اس اومدو قرارشد فردا ساعت دو اینجاباشد.
فرداش ساعت حدود یک ربع به دو  قبل از اومدن بهاره رفتم حمام خیالم بابت اومدنش  راحت بود چون کلید داشت،،،،،  هنوز چند دقیقه نگذشته بود که پشت در حمام آروم در زد   
  –  امید… امید …                                              
-سلام، عزيزم. کی اومدی؟ لباساتو در بيار بيا تو که منتظرت بودم.
-باشه…                                                             
بهاره رفت سمت تخت که درست رو به روی حمام بود. در باز بود و ميتونستم تماشاش کنم  آروم لباساش  رو در آورد، فقط سوتين و شرت رو گذاشت .
برگشت سمت من… با چشمای پر هوس داشتم تنش رو نگاه ميکردم.
-اونا رو هم در بيار ديگه… تو با شرت و سوتين ميری حمام؟
درحاليکه موهاش رو جمع ميکرد و به سمت حمام ميامد گفت: نه و با صدای حشری ادامه داد
-ميخوام تو لختم کنی عزيزم… 
و خودش رو تو بغلم رها کرد. تنم خيس بود و ازش حرارت بلند میشد وتن اوکمی سرد بود و از برخورد پوستمون حس خوشی به من دست ميداد و خیلی حال میداد. چند دقيقه بدون هيچ حرکتی فقط اورا  در آغوش گرفته بودم،،،،،،،،بعد او را
کمی از خودم جدا کردم و درحاليکه با نگاهی پر از هوس و التماس به چشمانش نگاه ميکردم گفتم:
-دلم واست تنگ شده بود بهاره. دوستت دارم و
لبانم رو گذاشتم روی لباش و يه بوسهء طولانی و آروم ازش گرفتم. زبونامون رو به هم ميزديم… ميدونستم که من اين کار رو خيلی دوست دارد. بی اختيار چند بار ناله کرد. نوک زبونامون رو روی هم ميکشيديم
داخل لبانش رو ميليسيدم و زبونم رو روی دندوناش ميکشيدم. نفسش داغ شده بود. چند بار هم زبونش رو توی دهنم گرفتم، بعد سرش رو ميکشيد عقب و زبونش رو با لبام آروم لمسم ميکردم. بعد لبام رو به لباش چسبودم و دهنش رو با حرکت زبونم باز کردم و زبونم رو داخل دهنش کردم.او هم زبونم رو مک ميزد و همينجوری رفتيم زير دوش… هيچوقت به نظرم هيچ لب گرفتنی به اندازهء زير دوش مزه نميده…
بهاره را به خودم فشار ميدادم و هنوز در حال بوسيدن لباش و مک زدن زبونش بود، من عاشق لب گرفتن بودم و سير نميشدم… دستام رو بردم توی موهاش و گيرهء سرش رو باز کردم. موهاش مثل آبشار ريختن روی شونه هاش. با دستم موهاش رو نوازش ميکردم تا قوس کمرش، به قوس کمرش که ميرسيدم او را به خودم فشار ميدادم. کيرم سفت و بزرگ شده بود و به شکمش ميخورد.
دستم رو بردم زير موهاش و سوتينش رو باز کردم…
و در حالیکه لبانش رو میخوردم گفتم                
-دوستت دارم عسل من… تا حالا چيزی به شيرينی لبات و زبونت نخوردم ملوس. و او را  به طرف خودم کشيدم و
لبانم رو به سمت پائين حرکت دادم چونه اش رو مک میزدم و رفتم به سمت سينه هاش. ميبوسيدم و ميرفتم پائين. هر دو سينه اش رو توی دستم گرفته بودم و باز اومدم بالا و لباش رو میبوسیدم… و آروم سينه هاش رو ميماليدم.
بعد يکی از سينه هاش رو به دهن گرفتم و شروع کردم مک زد. سینه اش  داغ شده بود و با حرص و ولع مک ميزدم.امممممممممممم-دوست دارم بهاره من…
-اممممممممم منم دوست دارم عزيزم…
موهام رو نوازش ميکردو من هم سينهء او رو مک ميزدم و گاهی هم ليسش ميزدم. سرم رو آوردم بالا. لباش رو بوسيدمو دوباره رفتم سمت اون يکی سينه اش. بوسيدمش  ليسش زدم و بعد آروم شروع کردم مک زدن… با اين کارم ديوونه اش ميکردم.
همينجور که مک ميزدم دستم رو بردم به سمت شکمش و اروم از روی شرت کسش رو نوازش کردم.
-آااه
-قربون ناله هات که حشری تر ميکنه منوتن توبچسبون بهم.
ايستادم و او رو به خودم چسبوندم. بزرگی کيرم را روی شکمش حس ميکرد، دستام رو دور کمرش حلقه کرده بود و بدون هيچ حرکتی سرش رو روی شونه ام گذاشته بود و آروم تکون ميخورديم.بعد چند لحظه
نگاهی بهم کردو نشست جلوی پام. شرتم خيس بود و به کيرم چسبيده بود. دستش رو روی کيرم گذاشت و
کمی از روی شرت کيرم رو ماليد و بوسيد، بعد شرتم رو با دندوناش و کمک دستش کشيد پائين. کيرم رو که سفيد، بلند، کلفت و  تميزش کرده بودم بود توی دستش گرفت، کمی مالوندش بعد سرش رو بوسيد. يه نگاهی به من کرد، داشتم با چشمای پر هوس به او نگاه ميکردم. براش با لبام بوس فرستادم. همونجور که چشماش به چشمام بود کيرمو گذاشت تو دهنش، چشمام رو بستم و ناله کردم افففففف،، مشغول ساک زدن شد. تخمام رو هم آروم ماساژ ميداد.
حسابی رفته بودم تو حس. و بلندناله ميکردم اففففف ااااخ  و او هم حشری تر ميشدوکيرم رو با ولع مک ميزدو ميليسيد. از زير تخمام رو ميليسيد تا سر کيرم. سر کيرم رو محکم مک ميزدو تخمام رو به پائين ميکشيد، من هم سرش رو به سمت کيرم فشار ميداد و موهاش رو چنگ ميزدم.
يهو به خود اومدم. خم شدم بهاره رو بلند کردم و گفتم:
-عزيزم… اگه اينجوری ادامه بدی که آب من مياد.درحاليکه با کيرم بازی ميکرد.
-خب بذار بياد… آبتو ميخوام.
بدون اينکه منتظر جوابم باشد کيرم رو گرفت و تو دهنش کرد  و مک ميزد. تخمام رو ميماليد و زير تخمام رو آروم با سر انگشتاش نوازش ميکرد. ناله ميکردم و ازش ميخواستم که تمومش کند  امّا  اهميت نميداد.
با صدای حشری و آه و ناله ميگفتم ااااففففف اااااخ خ :
-ملوسم تمومش کن… آبم مياد
-بهاره با فریاد میگفت آب ميخوام امید، آبتو ميخوام… دلم ميخواد مزه اش کنم، آب بهم بده… آب کيرتو بده
و مک ميزد کيرم رو… ، یهوکيرم سفت تر شد  و ميدونستم که هر لحظه آبش مياد. کيرم رو تا ته کردم تو دهنش و سرش را بخودم فشار میدادم او هم   محکم مک ميزد تا انزال شدم و  همهء آبش رو خالی کردم  تو دهنش درحاليکه  نگاهم به بهاره  بود کمی از آب کیرم رو از دهنش ريخت روی لباش و چونه اش بعد ليسش زدو قورتش داد.
-نوش جونت عزيزم… خوشمزه بود؟
با حرکت سرش بهم گفت آره و خم شدم بلندش کردم، توی بغلم گرفتمش و لبانش رو بوسيدم و آب خودم رو از رو لباش ليس زدم. زبونش رو مک ميزد مو بعد چونه و بعد گردنش رو. لبانم رو به سمت گوشش حرکت دادم و توی گوشش آروم زمزمه کردم:-دوستت دارم بهاره…
کمی که حالم جا اومد رفتم توی اتاق تا بهاره  دوش  بگيره. از اتاق میدیدم که زیر دوش شرتش رو دراورده و کسش رامیشوره فهمیدم که زیادی خیس کرده بوده وقتی اومد بیرون هنوز حوله تنم بود،بهاره رفت سمت ميز توالت، کيف آرايشش رو دراورد و کمی خود را آرايش کرد. موهاش رو با حوله بالای سرش بسته بود نگاهی به صورت خود توی آينه انداخت، برایش گفتم
-بيا بغلم ميخوام يه چيزی بهت بگم…
اومد کنارم نشست برایش گفتم-خيلی هوست رو کردم جيگرم…
همون طور که نشسته بود به طرفم خم شد و دستش رو برد روی کمر حوله ام و کمربندش رو باز کرد. او را کشيدم روی خودم و لباش رو بوسيدم… زبونمو ميکردم توی دهنش و با دستم کمرش رو نوازش کردم و بعد هم کونش رو ماليدمو به خودم فشارش ميدادم. کيرم دوباره سفت شده بود  حسابی حشری شده بودم .
نشست روی شکمم و حوله اش رو از دور بدنش باز کردم و انداختم روی صندلی جلوی ميز آرايش بعد هم حوله ای که به موهایش پيچيده بود رو دراوردم. خم شد و لبهایم رو بوسيد و کسش رو به شکمم ميماليد و ناله ميکرد. روی ديوار پشت سر من يه آينهء قدی بود.  بهاره چهار دست و پا روی شکمم قرار گرفته بودو کونش رو داده بود بالا و ميتونستم از بين بدن هر دومون کس و کونش رو از پشت توی آينه ببينم
همون طور که به کس و کونش نگاه ميکردم و کيرم رو ميماليدم گفتم:
-تو کس سکسی منی بهاره… کس خيس و خوشگلمی…
بااین حرفهام دیدم دستش رو از زير برده لای پاهاش و کسش رو ميماليد، گفتم -اممممممممممممم بهاره داری کس خودتو ميگائی جيگر…بهاره بیشتر تحریک شد
انگشتش رو کمی فرو کرد تو کسش و نالهء شهوت انگيزی کرد بعد انگشتش رو در آورد و گرفت جلوی دهنم انگشتش  رو ليس زدم  و مک ميزدم و کيرم رو ميماليدم  با اين حال هنوز حواسم به کس و کونش تو آینه بود و با صدای پر از شهوت گفتم بهاره جونم.
-کسده… ميدونستی خيلی مامانی… کس طلای منی تو. کيرم ميخوادت عزيزم…،،،،،،،،بهاره که سرش لای پاهام بود و داشت کیرم رو میخورد وساک میزد من بدن لختش رو قشنگ تو آینه میدیدم برایش گفتم :
-جون… بخورش. کير خورمی. همش مال تو… همش رو بکن تو دهنت قشنگم… لبای خوشگلتو دورش حلقه کن. ساک بزن کير خور من… کسده ساک بزن
خيلی حشری شده بودم و با حرفام خيلی تحريکش کرده بودم. دست از ساک زدن برداشت، نگاهم کرد و پرسيد:-کسمو دوست داری؟
-مستشم، ديوونه شم… کست مال منه کس طلا…
برگشت و کسش رو از پشت گرفت جلوی صورتمم؛کسمو بخور لیسش بزن عزیزم اااااافففففف جوووووون
-آخ چه کس آبداری داری… چقد خيس شده اين کس… کس منی جندهء من
خيلی حشری شده بودم. کسش رو به صورتم فشارمیداد  ومن مشغول ليس زدن کسش شدم.
از چوچوله تا سوراخ کونش رو ميليسيدم و مک ميزدم …با ناله میگفت: بخور کسمو… کسم مال توئه… ليسش بزن. مکش بزن.افففففففففففففف.
تا بند انگشتم رو آروم کردم  توی کسش و عقب و جلو ميکردم. حسابی حشری شده بود میگفت مواظب باشی کار دستمون ندی …چشم عزيزم خیالت راحت… حالا کيرم رو توی دهنش گرفته بود و همون طور که مک ميزد تخماو سوراخ کونم رو هم ميماليد.
آروم انگشتش رو روی سوراخ کونم ميکشيد و من هم  محکمتر کسش رو مک ميزدم و  از اينکه با سوراخ کونم بازی میکردخوشم اومده بود و آروم ناله میکردم.
او هم لبانش رو زير تخمام کشيد و سوراخ کونم رو بوسيد و آروم شروع به ليس زدن سوراخ کونم کردو کيرم رو ميماليدم.،،ازشدت هیجان ولذت
ديگه کسش رو نميخوردم فقط باانگشتانم با کسش ور ميرفتم و حالا بلند ناله ميکردم.
بليس منو عزيزم… وای چقدر ناز سوراخ کونم رو ميليسی، عين يه بچه گربهء ملوس… زبونتو فشار بده روش عزيزم… کس طلای من ميخوای منو بکنی؟
-آره ميخوام… آمادگيش رو داری؟
-من هر کاری بخوای بکنی هميشه آماده هستم.
برگشت طرفم، لبانم رو بوسيد و با کيرم بازی ميکرد. بعد من بغلش کردم و غلت خورديم، حالا او زيرم بود و من روش بودم… لبانش رو بوسيدمو بعد رفتم سراغ سينه هاش و مشغول ليسيدن و مکيدنشون شدم.
نوک سينه هاش رو توی دهنم گرفته بودم و محکم مک ميزدم. و با انگشتم کسش رو نوازش میکردم…
-وای چه حالی ميده… انگشتم که ميکنی خيلی حال ميکنم…حال کن عزیزم…‌‌
پاهایش  باز کرده بودم  و انگشتهایم همه جای کسش رو لمس ميکرد.
بعد اومدم بالا لبهایش رو بوسيدم  و برگشتم  و کونم رو گرفتم به طرف بهاره او هم که دید از ور رفتن به کونم لذت میبرم رو کونم دست میکشید …اوه امید …این کون سفیدت عین کون دخترا میمونه وهمه قسمتهای کونم را دست میکشید و میبوسید
از کمرم تا زير کونم رو با هر دو دست میماليد و ميبوسيدو حالا ميدونست که از اينکه کونم رو ببوسد و بلیسد لذت ميبرم. کمرم رو قوس داده بودم و پاهام رو کامل باز کرده بودم، جوری که سوراخ کونم مقابل چشمانش وکيرم بين سينه هاش قرار گرفته بود و خيلی هم داغ و سفت شده بود. مشغول ليسيدن و ماليدن تخمام شد و هم زمان با انگشتش روی سوراخ کونم ميکشيد. یهو از توی آینه دیدم که از روی ميز کنار تخت يه دستکش لاتکس برداشت، دستش کرد و بعد با کرم چربش کرد. بعد نوک انگشتش رو گذاشت رو سوراخ کونم و باصدای بلند پرسید چی میخوای؟؟؟چیزی نگفتم، بعدبا سر انگشتش دور سوراخ کونم رو لمس کرد.
-ميخوای بکنمت؟
ناله ای کردم و ناخود آگاه گفتم:
-آره بکن منو… انگشتم کن.
باخنده گفت اها شوهر آینده ام کونی تشریف دارند،،
در حالی که از لذت میمردم ، گفتم این چی حرفیه؟زشته عزیزم ،،،باز هم باخنده بلندتر گفت:حالا فهمیدم که کونی عزیزم عیبی نداره  واسه کونت نقشه ها دارم،
گفتم چی نقشه یی ؟،،،،گفت حالا ولش کن خیلی خوشحالم که کونی هستی من عاشق کردن مردهاهستم ،،،،،وقتی دیدم تقریبا همه چیزبخوبی  تموم شده و حالا فهمیده که کونی هستم  و هیچ عکس العملی نشون ندادخیلی خوشحال شدم و سکوت کردم
او هم دستش رو گرفت به کمرم… کمی  من را به طرف خودش کشید ،، حالا  سوراخ کونم راکه مقابل صورتش بود  می بوسيد و زبون میزد. خودم رو از بدنش کمی  بلند کردم و کيرم رو ميماليدم.او هم .
آروم آروم انگشتش رو توی کونم فرو ميکرد و من داشتم  ناله ميکردم و میگفتم
-آه بکن منو… انگشتت رو تا ته بکن تو کونم.
خودم راهنمائیش ميکردم وقتی انگشتش کاملاً رفت توی کونم  کمی صبر کردم  تا دردش آروم بگیره وبعد با اشارهء من شروع به عقب جلو کردن انگشتش توی کونم کرد …اه  اه  بکن منو بکن اه اه تا ته اه اه …بهاره در حالیکه انگشتش تا ته توی کونم بود …میکنمت ااخ نامزد کونی میگامت و انگشتش را با سرعت بیشتری عقب جلو میکرد باعقب جلو کردن انگشتش توی کونم خیلی حشری  شدم
-چه حالی ميده… بکن… بيشتر کمی سريعتر عزيزم… حالا انگشتت رو به طرف شکمم قلاب کن تو کونم… آه آره عزيزم همينطوری.
هر کاری ميگفتم برام ميکرد. بعد ازش خواستم همين کار رو 2 انگشتی برام بکند، …بهاره با صدای سکسی و گرفته به من گفت:
-عزيزم ديگه اينقدر با کير خوشگلت بازی نکن، نميخوام الان آبت بياد.
کمرم رو قوس داده بودم و حسابی از حرکت انگشتایش  توی کونم لذت ميبردم. و شروع کرد م به ليسيدن و مک زدن کسش که حسابی خيس شده بود.
انگشتم تا نصف توی کسش کرده بودم و عقب جلو ميکردم… بهاره خيلی حشری شده بود، از طرفی داشت کونم رو با انگشتهایش ميگائيد  و از طرف ديگه با انگشتم  توی کسش عقب جلو ميکردم و با زبونم چوچولش رو ميليسيدم و گاهی هم مک ميزدم.بهاره نزديک ارگاسم شده بود و شروع به ليسيدن و مک زدن تخمام کرده بود و  سوراخ کونم رو ميليسید و محکم مک میزد و من هم
محکمتر کسش رو مک ميزد م و سعی ميکردم با حرفام تحريکش رو بيشتر کنم
 آبت داره مياد کسدهء من؟ آره… ميدونم که ميخوای به من آب بدی… آب کستو ميخوام عزيزم. تو کسمی، کس سکسی و جندهء منی… جنده آب کستو ميخوام
کمرش رو بلند کرد و کسش رو به صورتم فشار دادو با يه آه و نالهء بلند آبش رو توی دهنم خالی کرد.
-جون چه آب کست شيرينه عزيزم… کست مال منه. تو کس طلای منی
و آروم کسش رو ميماليدم و او هم کم کم آروم شد.
دستاش رو دور گردنم حلقه کرد و لبای خيسش رو روی لبام گذاشت و زبونش رو توی دهنم فرو کرد.
-تو نامزد سکسی منی… جندهء خودمی ملوسم.
-امید دوست دارم. دلم ميخواد هميشه جندهء تو باشم
-هستی کس طلا. تو کس جندهء منی
اره من جنده تو هستم …خم شو عزیزم که جنده ات میخاد کونت رو بگاد بااین حرفش خیلی تحریک شدم و خم شدم با انگشت دست راستش  فروکرد تو کونم وبا دست چپش کیرم را محکم گیریفت و گفت ِلذت ببر کونی و با دو دستش همزمان هم کونم رامیگایید وهم کیرم را میمالید بعد از چند لحظه گفت عزیزم سوراخ کونت دل دل میزند با ناله گفتم اره   اه اه بکن تا ته تو کونم ااااه بکن ااااه و اب کیرم باشدت ریخت روی زمین…اگر دوست داشتین بقیه شوادامه بدم لطفا لایک و کمنت بزارید

نوشته: امید

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها