داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

دانلود فیلترشکن پرسرعت و رایگان برای گوشی های اندروید

دختری به اسم اکبر

وارد کلاس شدم
داشتم با یه دانشجوی بازیگری حرف میزدم از تجربیاتمون میگفتیم
دیدم چندتا دخترو پسر وارد کلاس شدن
بعد عید ،اولای حضوری شدن دانشگاه بود
یهو یه صداهایی میومد هعی به یه کسی میگفتن اکبر اکبر
توجهم جلب شد که کیو این همه صدا میکنن ،دیدم دارن به یه دختر با یه قدی کوتاه ۱.۶۰ سانت و یه قیافه معمولی البته چون یه ذره صداشم بد بود و البته عینکی ،دیگ بچها دست گرفته بودن مسخره میکردن
اونم داشت جواب اینارو میداد
یه جا یه پسری گفت چه بد یه دختر برا ازدواج پیدا نمیشه
رفیقشم گفت چرا که نه اکبر هست که
پسره گفت من همجنسگرا میشم ولی دیگ اینکارو با من نکن(این حرفو بهم نزن)😂😂
منم داشتم میخندیدم یهو به خودم اومدم یه نگاه بهش کردم دیدم چقد ناراحت شده سرش رفته پایین
ولی واقعن خیلی زشته یه دختری با سن ۲۰.۲۱ مسخره کنن غرور ادم می‌شکنه
واقعا حس تلخی بهم دست داد که جلوی ۲۵.۳۰ نفر ادم این همه تحقیر شدن چه حسی داره
چون خوده منم قبلا به خاطر لکنت زبونم توی دوران راهنمایی مسخرم میکردن (بهم میگفتن لال) ولی الان خوب شدم ، بیشتر درکش کردم

این باعث شد با یه اکانت دخترونه برم بهش پیام بدم
از گروه درسی واتساپیمون
با یه شماره‌ای رفتم که رو گوشیم نبود خطش
چون با اکانت خودم میرفتم نمیدونستم چه واکنشی نشون میده

بهش سلام دادم اونم جواب داد
بهش گفتم یکی از همکلاسی هاتم نمیخوام مشخص بشم
یکم باهاش حرف زدم ،یه کاری کردم یه ذره بهم اعتماد کنه
گفتم چرا اینکارو با خودت کردی ،نباید وارد جوی میشدی که پرو باشن اینقد خارو خفیفت کنن
گفت ، ارع همش تقصیر خودمه ،ارزویه مرگ میکنم
بهش راهه حل دادم
گفتم سر هر کلاسی که رفتی برو میزای جلو بشین
و ازشون دور باش باهاشونم حرف نزن
اونا هم اومدن سمتت گفتن داشتیم باهات شوخی میکردیم محلشون نده چون دوباره همونکارو باهات میکنن

گفت باشه خداحافظی کردم
منم سرکلاس هایی که باهاش داشتم فهمیدم که داره عمل میکنه به حرفام

بعد از ۲ هفته اومد بهم پیام داد بعد یکم دردو دل گفت ازت ممنونم ،دختر تو یه فرشته‌ای
گفتم مطمعنی دخترم😂
تعجب کرد
گفت نهههههه
خیلی کنجکاو شد ،مگه پسرا هم میتونن خوب باشن؟😐
گفتم ،حالا که شده

گفت بهم بگو کی هستی ،منم گفتم شنبه توی کلاس با یه پیرهن قرمز میام میفهمی کیم
گفت ،میمیرم از کنجکاوی نمیتونم صبر کنم
گفتم ،خودانی،خدافظ

نمیتونم خودمو معرفی کنم چون ممکنه بچها دانشگاه منو بشناسن ببخشید😂
ولی قدبلندو خوش هیکلم وچهرم معمولی

اونم تیپ زده بود باسن خودنمایی میکرد اومد نشست
یه نگاهی به سرتاسر انداخت من که اخر کلاس بودم منو دید ،منم یه چشمک زدم بهش ،چشماش برق زد

تا اخر کلاس منو رفیقام داشتیم کص کلک بازی میکردیم ،استادو دس مینداختیم

اخر کلاس داشتم میرفتم پایین از پلها اومد کنارم
گفت :مرسی که بهم کمک کردی
گفتم قابلی نداشت ،ولی جبران میکنی اخر ترم تو درس😂
خندید گفت حتما
گفتم ،شناختی خیالت راحت شد؟ ،فک میکردی من باشم؟
گفت نه ،فک میکردم یکی از این ادم اروماست که درس خونه
گفتم، دیگ دیگ ،دوست داشتی رفیق بشیم بهم بگو چون به رفیق دختر نیاز دارم😂
گفت ،باید فک کنم ،میدونستم داره ناز میکنه ،گفتم باشه خدافظ

بعد دو روز با با جواب مثبت برگشت

گفتم با بچها میریم مافیا بازی کنیم نزدیک پارک لاله انقلاب توی یه کافه میای؟ مافیا بلدی
گفت اره چه جورم
خوشحال شدم ،بازی کردیم خیلی خندیدم تا حد غش کردن😂😂
اخر سر پاره رفتیم خونه😂😂خودم تا دو روز فکر میکردم خندم میگرفت

سرکلاس باهم میشستیم باهم حرف میزدیم مشورت میکردم کمک
میکردیم به هم ،حتی شوخی های یکم سکسی
حسمون بهم قوی شده بود

بهم پیشنهاد داد باهم رل بشیم منم قبول کردم چون میدونستم دختر پاکیه و معلوم بود باکره ست

یه بار تو پیاماش معلوم بود حشری شده
گفت اونکارایی که رلا میکنن باهام نمیکنی؟
گفتم چه کارایی؟
گفت بهم وصل میشن ادما یکی میشن
خندیدم😂😂
حشرت زده بالاها گفت ارع چه جورم
ولی متاسفم من نمیتونم اینکارو باهات کنم
حتی اگ خودت بخوای

گفت چرا؟؟
گفتم :الان نه ولی بعدن پشیمون میشی چون ممکنه من برم دنبال علایقم و پیش عموم کانادا
وتوهم اینجا سرت بی کلاه بمونه

هنوزم باهمیم و بیشتر بهم علاقه پیدا میکنیم
و کلی با بی پولی با رفیقام میخندیمو شادیم🥲

بچها همه چیز سکس نیست،بعضی وقتا باید خیلی بیشتر از خودت به طرفت اهمیت بدی مخصوصا اگ ادم خوش قلبی باشع♥️
کسیو به خاطر خودتون جنده نکنید♥️

میدونستم یه ادم احساسی و فوق العاده مهربونیه
من هرگز نمیتونستم باهاش اینکارو کنم چون میدونستم بعدن ممکنه با یه کس دیگه‌ای ازدواج کنه و عذاب وجدان بگیره

بیشتر بحث اموزشی بود♥️

نوشته: آریا

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها