داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

دانلود فیلترشکن پرسرعت و رایگان برای گوشی های اندروید

دختری که اول نمیخواستم

سلام به همه دوستای گل چندسالی میشه داستانای اینجارو میخونم گفتم منم بیام یکم بنویسم
آمارو غیرواقعی مینویسم محظ احتیاط.
نیازی هم ندارم بیام اینجا شر و ور بگم برای یه عده که جق بزنن همش راسته.
من علیم 19 ساله این داستان برمیگرده به دوسال پیش قدم 183 وزن 60 لاغر خوش قیافه و آدم آرومیم.داشتم تو تلگرام چرخ میزدم که یهو یه پیام اومد برام پیام نصیحت مدلی بود. ردش کردم. دوباره فردا یکی دیگه اومد زیاد برام مهم نبود گفتم بذار ببینم چشه این ازش خواستم معرفی کنه یکم ادا درآورد و گفت مهم نیست و اینا بعدش اونطور ک میگفت خودشو یه پسر 18 ساله معرفی کرد درحالی که دختر بود. یکم باهم دوست شدیم عکسشو گرفتم. من معمولا خیلی فیلسوفانه طور و مث دانشمندا و آدمای درست حسابی و با شخصیت حرف میزنم تو برخورد اول با کسی. گویا اونم خوشش اومده بود. بعد دو روز گفت من بهت یه دروغ گفتم گفتی چی؟ یجوری نصیحتش کردم ک کار درستی نیس و اینکارا و نکن گفت راستش من دخترم. من چندین و چن سال بود که سینگل بودم زیاد ناراحت نشدم چون بقیه دوس دخترام مجازی بودن و اولین دختری بود که همشهری بود با من و بالاخره یه رابطه واقعی. اما جوری وانمود کردم ک ناراحت شدم. شبش بش زنگ زدم وباهم حرف زدیم ناز می‌کرد و میخندوندمش با حرفام. بعدش فهمیدم از این دخترای خیلی مذهبیه نمازش ترک نمیشه دینش قوی بود. ولی هر روز بیشتر وابسته ترم میشد. یه مدت همینجوری چت میکردیم تا اینکه اصرار می‌کرد منو ببینه. منم آدرس محلمون بهش دادم و اومد اینجا با اتوبوس. رفتم دنبالش و رفتیم یه پارک نشستیم یکم حرف زدیم من خیلی خجالتی و توی همه دورهمی های دوستانه هم ساکتم ولی اینجا دیگه جاش نبود واقعا کص گفتن برام سخته ولی سعی کردم یکم حرف بزنم ک جو گرم شه. یه چندبار دیگه اینطوری دیدمش تا اینکه یه روزی دعوتش کردم بریم سینما. جوری عاشقم شده بود که منو میدید میلرزید یه دختر 17 ساله که حتی نمیتونست تو چشام نگاه کنه وقتی نگام می‌کرد شل میشد حتی بعدا عشقش به دینش غلبه کرد. رفتیم سینما فیلم سلام بمبعی بود نشستیم نگا کردیم جاهای احساسی دستای همو می‌گرفتیم، تا اینکا دیدم دلش میخواد یکم شروع کردم به مالیدن کصش از رو شلوار البته. شل شده بود چشاشو می‌بست باز می‌کرد ولی خب اون کاری نمی‌کرد چون دختری بود که سیاه و سفید ندیده بود و ساده اولین پسری بود که میرفت بیرون باش من بودم. چندبار رفتیم پارک یکم درس یاد من بده و همو ببینیم. خر خون بود برعکس من.رتبشم شد 3 رقمی کنکور پارسال که داد. خلاصه بعد این مدت یکم سکس چت میکردم منم میخواستم حرفای داغ بزنم بش هی میگفتم ولش میگف نه بگو. گفتم آخه سنت کمه به دردت نمیخوره حالت شیطونی وار و عصبی گفت بت میگم بگو منم یکم چرت و پرت سکسی گفتم ک داغ کرد و گفت سری بعدی نشونت میدم. چراغ سبز سکس رو نشون داد بم. ولی خب مکانی نداشتیم از شانس بد. نزدیک پارک خونمون که پشت خونمون بود یه دستشویی بود که در طول روز شاید دو نفر میرفتن توش محله ماهم بیرون از شهره 5 کیلومتر و به خاطرهمین یکم خلوت تره دستشویی که سه تا ظرفیت داره وهمیشه یکیشم بزرو پره، وحتی اگه ما توش باشیم کسی دیگه ای ک میاد میتونه بره اون یکی. تصمیم گرفتم ک بریم همونجا رفتیم تو دستشویی شروع کردم به مالیدن سینه هاش سینه های بزرگی نداشت خیلی ریز بودن چشاشو می‌بست و میرف تو حس شروع کردم به خوردن گردنش و گوشاش دیگه کامل شل شده بود. لخت شدیم. دستشویی نسبتا بزرگی بود 5 تا آدم جا میشدن تقریبا و میشد حتی نشست توش. اگه خواستید عکسشم میذازم بعدا. شق کرده بودم یکم از جلو مالیدم به کصش داغ بود هیچی نمی‌گفت رو هوا بود رو به دیوارش کردم یکم کیرمو مالیدم به کونم و لاپایی میزدم بش دیوونه شده بود. مونده بودم چطوری این کیر کلفتو بکنم تو کونش کیرم 17 سانته زیاد دراز نیس ولی چون ترکم خیلی کلفته چهار تا بند انگشت کنارهم کلفتیشه. نیازیم ندارم کص بگم بماند. کم کم سعی کردم فشار بدم تو کونش. لپای کونش هی میوفتاد رو کیرم و نمیذاشت سوراخ ریزش پیدا کنم. بهش گفتم با دستاش لپای کونشو بگیره تا بزنم جا کم کم دادم تو هی در میومد از کونش. چشاشو بسته بود و هیچی نمی‌گفت نمیتونست جیغ بزنه چون مکانش نبود. نصفش رفت اون روز نتونستم تا ته جا بدم توش چون نمیخواستم خون بیاد و جوری بشه که تجربه تلخی بشه براش. تلمبه زدم 10 دقیقه بعد با تمام فشار ریختم توش حالتمون یجوری بود چسبیده بود به دیوار منم چسبیده بودم بش سکسمونم کامل ایستاده بود. خودشو جمو جور کرد لباساشو پوشید. هوا واقعا سرد بود 8 شب بود 13-14 دی بود یخ بود با بدن هم دیگه خودمونو گرم میکردیم واقعا تجربه قشنگی بود. رفتیم تو راه برگشت بودیم که بریم سوار اتوبوس بشیم داشت شیرین بازی می‌کرد برام که یهو پاش گیر کرد خورد زمین یه دیوونه ی احساسی و بی منطق که منم بعدا دیگه فقط به خاطر سکس نمیخواستم عاشقش شدم و بعدشم پردشو زدم با رضایت خودش، چون هدفمون ازدواج بود. اگه خواستین اونم میذارم براتون . بعد اون بار تا دو سال بعد هفته ای دو یا سه بار سکس داشتیم که بعد یه سال وضعیت کاری خوانده من جوری شد ک تونستم بیارمش خونه اگه خواستید میذارن براتون. مرسی

نوشته: Antimage

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها