سلام به همه جقیای گل، والله تو این بیست و اندی سال که از خدا گرفتم تا حالا کس نکردم.هرچی بوده جق بوده و جق.قصد ندارم از تک تک جق‌هام براتون بگم، چون خودتون کیر دارین و میدونین اوضاع از چه قراره.ولی یکی از جق های خاطره انگیزم رو براتون میگم، چهارده سالم بود و تازه به بلوغ رسیده بودم بدن خوبی داشتم، سیکس پک مارمولکی و مو های کیرم تازه درومده بود، کونم سفید بود و هنوز انگشت هم تو سوراخم نرفته بود،خیلی احمق بودم به جای اینکه قشنگ برم سر توالت بزنم، تو اتاقم میزدم و بعد آبم رو از روی شکمم با دستمال کاغذی پاک می کردم و … خلاصه خیلی کثیف کاری داشت. اون شب خاص بارون میومد.منم خیلی علاقه داشتم با خودم بزنم، یعنی مثلا خودمو تو آینه میدیدم میزدم.از خودم فیلم میگرفتم. چراغ مطالعم رو روشن کردم و شروع کردم از خودم فیلم گرفتن، چراغ اتاق خاموش بود چون می ترسیدم بفهمن دارم جق میزنم.نمیدونم چی خورده بود تو سرم که رفتم دم در کشویی بالکن و شروع کردم به فیلم گرفتن از لخت خودم. بارون میومد رفتم تو بالکن.تابستون بود و احساس اینکه قطره های بارون روی تن برهنم بخوره خیلی لذت بخش بود ولی این احساس حشر و ریلکسیشن خیلی طول نکشید چون فهمیدم یکی از همسایه ها که آپارتمانشون سیصد متر اونورتره داره نگام میکنه.زود برگشتم تو اتاق و در بالکن رو بی احتیاط بستم. خیس بودم و آب ازم میچکید روی موکت. همون لحظه در اتاقم که قفل بود زده شد، مامانم بود صدام میکرد.منم جواب ندادم ولی ول کن نبود.بالاخره بیخیال شد ولی حتما فهمیده بود که دارم چیکار میکنم.ولی هیچوقت به روم نیاورد.
نوشته: جقی