داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

اسنپ هم بد چیز نیست

سلام دوستان.این اولین داستانیه که من دارم مینویسم،و خب خیلی حرفه ای نیستم، پس اگه سبک نگارشم بد بود به بزرگیه خودتون عف کنید.
اسمم مهدی ،ساکن یه شهری که حالا بماند،بعد از این که با هزار بد بختی مدرک دانشگاهیمو گرفتم راهی خدمت شدم.تقریبا ۱سالی میشد که از سربازیم می‌گذشت و من همچنان بیکار.البته نه بیکار بیکارم.ولی خب درآمدم از مخارجم کمتر بود واسه همین بیشتر وقتا بی پول بودم.
از دار دنیا یه ماشین دارم کلا که به پیشنهاد دوستان رفتم تو اسنپ.
راستش خوب نیست ولی برا وقتایی که خیلی بی پولی خوبه، حداقلش اینه دستت جلو کسی دراز نیس.
من هر از گاهی با اسنپ کار میکردم ،چون خب واقعا نمیصرفید.
یروز بی پول و بی اعصاب از خونه زدم بیرون با ماشین و رفتم پارک محل که یه دونخ سیگار بکشم،یه هوایی به سرم بخوره،یه نیم ساعتی گذشت حوصلم سررفته بود،به خودم گفتم بزا اسنپ روشن کنم ببینم اگه خوبه یه چند تا مسافر ببرم.راستشو بخواین من همیشه حواسم هست به موقعیتا،نمیزارم اگه کسی تنش بخواره از دستم در بره واسه همین اسنپم که کلی آدمای مختلف میان و میرن.
ی چند تایی درخواست سفر آمد تا یکیش خوش مسیر بود،قیمتشم بدک نبود.قبول کردم.
دیدم مسافر خانومه(البته از روی اسم و قامیلی که زده بود)
خوشحال شدم و رفتم که برم سر لوکیشن، اینم اضافه کنم اگه ببینم طرف پسره سریع لغو سفر میزنم.
یه پنج دقیقه ای روندم تا رسیدم سر لوکیشن، یه خانم تقریبا ۳۰ساله
سوار شد و خب یه چن دقیقه ای بدون صحبت کردن من به راهم ادامه دادم ، بعد از اون:

_اقا ببخشید من مسیرو دقیق نمیدونم ،راستش مال اینجا نیستم

+مشکلی نیست ،به مقصد که نزدیک شدیم هر جا که میدونید بگید برم

_اره من از خوزستان امدم، یه بسته ای جا گذاشتم دفتر یکی از همکاران
آمدم ازشون بگیرم.اخه امشب بلیط دارم

خلاصه منم دیدم مث اینکه میشه باهاش صحبت کرد،شروع کردم به فک زدن باهاش که اگه بخوام اینجا بنویسم طولانی میشه.خلاصه با حرف زدن و سوال کردن ازش فهمیدم متاهل و یه بچه داره از صحبتاش معلوم بود شوهرش اصلا بهش محل نمی‌ذاره و همش سرش به کارشه.نزدیکای مقصد بودیم که گفت من بعد از اون میخوام برم سیتی سنتر و چقدر راهه،میخوام برم اونجا یه تابی بزنم از الان تا شب دیگه بیکارم،شما میتونید منو ببرید که مقصد دوم بزنم، منم از خدا خواسته گفتم آره حتما
اینم اضافه کنم که خداییش خانم سفتی بود و اصلا بهش نمیومد که بخواد آمار بده.اینم که آمده بود اینجا ماموریت از طرف کارش خورده بود و روز آخری بود که تو شهر ما بود.رسیدیم نزدیکای مقصدکه زنگ زد به طرف گوشیشو داد به من آدرس دقیق گرفتم رفتم پیشش،از ماشین پیاده شد چن دقیقه ای طول کشید تا امد،راه افتادیم و دوباره شروع کردیم به حرف زدن و منم لاب لای حرفا ازش امارشو در میوردم تا رسیدم مقصد دوم،وقتی میخواست پیاده بشه،بهش گفتم :

+راستش اگه مشکلی نیست منم باهاتون بیام
یکم جا خورد ولی سریع قبول کرد.منم روندم به سمت پارکینگ و ماشینو یه جا پارک کردم و رفتیم داخل سیتی.
کلی با هم صحبت کردیم تا تونستم یکم بحثا مثبت ۱۸بکنم.اونم چجوری ,حرف از اینکه چرا سینگلی و خب وقتایی که نیاز داری پس چی؟
آقا ماام سر این حرفا گرفتیم تا به اونجایی رسید که با چرت و پرتا و اینکه ما همیدیگه را نمیشناسیم و همین امشبه ودیگه تو میری شهر خودتونو اصلا شتر دیدی ندیدی راضی شد که باهم سکس کنیم.
منو میگی قند تو کونم شکر میشد از خوشحالی
سریع زنگ زدم به رفیقم گفتم دادا کلیدای خونتون که خالیه را میدی به من یه ۲ساعت.اونم از شانس گفت بیا همین الان بگیر و برو، انگار همه چیز جور شده بود،از استرس و خوشحالی بدنم می‌لرزید.رفتیم کلیدا رو گرفتیم و راه افتادیم بریم سمت مکان.قبل اینکه بریم تو خونه سر راه داروخونه رفتم کاندوم خریدم.اسپری هم خریدم و قبل اینکه برم سوار ماشین بشم در صندوقا دادم بالا و پشت ماشین اسپری رو خالی کردم رو کیرم و انداختمش تو صندوق.نمیخواستم زنه بفهمه که اسپری زدم.رسیدیم در خونه یه زیر انداز از تو صندوق برداشتم و رفتیم داخل.اخه خونه خالی خالی بود حتی یه زیر اندازم اونجا نبود.تازه رنگ و نقاشیش تموم شده بود.
درو بستم رفتم داخل یکی از اتاقا سریع زیر اندازا پهن کردم و آمدم تو سالن.اونم وسط سالن با یه استرس و ترس و هیجان ایستاده بود.اخه قبول دار که نبود می‌گفت نمیتونم خیانت کنم.منم با کلی چرب زبونی راضیش کرده بودم.رفتم سمتش بدون اینکه حرفی بزنم لباشو بوسیدم.بدن جفتمون داشت می‌لرزید.من داغ داغ ولی بدن اون سرد بود.همینجوری بدون مکث کردن فقط لباشو می‌خوردم اونم همراهیم میکرد یه کم ک گذشت دیگ اون حس ترس ریخته بود و جاشو داده بود به شهوت.
دستاشو گرفتم و رفتیم سمت اتاق.دوباره اونجا شروع کردیم به لب گرفتن.گردنشو می‌خوردم.اون سینه های نرمشو از روی مانتوش میمالیدم.دکمه های مانتوشو بارکردم و شروع کردم به لخت کردنش.ولی شرت و سوتینشو در نیوردم.تیشرتمو در آوردم و دوباره افتادم به جون گردن و لباش.سینه های سفید و نرمشو از بالای سوتینش دادم بالا و شروع کردم به خوردن.شهوت تو چشمامون موج میزد.از نوک پاش تا سرشو لیس زدم و شروع کردم به خوردن.لبه ی شورتشو کشیدم کنار و یجوری اون کص تپل گوشتیشو زبون میزدم که صداش رفته بود بالا.دستشو گذاشته بود رو سرم و فشار میداد.صورتم پر از آب کصش شده بود.پاشدم ایستادم شلوارمو و شورتمو در آوردم واوردم کیرمو جلو صورتش.یجوری واسم ساک میزد که باور کنید منم دلم میخواست کیر بخورم.خخخخ.
یکمی که خورد به کمر خابوندمش،پاهاشو دادم بالا سر کیرمو گذاشتم رو کصش و هی بازی میکردم با چوچولش.ناله های رفته بود بالا.التماس میکرد بکنم داخل،کاندوما کشیدم رو کیرم ،سرشو گذاشتم تو،واااای خدا اینقدر داغ بود که حد نداشت.شروع کردم به تلمبه زدن و آروم آروم سرعتشو زیاد کردم یکم که گذشت من خوابیدم و اون نشست رو کیرم.دستاشو گرفته بودم و اون رو کیرم بشین پاشو میکرد.بعضی وقتاش اون خودشا می‌گرفت یکم بالا تر و از این پایین مث یه سگ تلمبه میزدم.
بلندش کردم از روم ،جفتمون بلند شدیم دستاشو گذاشتم ب دیوار و شروع کردم به تلمبه زدن.اینقدر سریع و محکم زدم که ارضا شد.پاهاش میلریز و خم شد بود،منم از پشت محکم بغلش کرده بودم و کیرم داخل کصش یجوری خفت شده بود که دیگ داشت درد می‌گرفت.دستشو گرفتم اوردمش باز روی زیر انداز به شکم خوابوندمش و افتادم روش یه چند تایی تلمبه زدم تا ارضا شدم.همینجوری افتاده بودم روش و قربون صدقش میرفتم.بعد یکی دودیقه پاشدم از روش .و همدیگه را گرفتیم تو آغوش.بعد از یرب، یه راند دیگه کردم، دیگ شب شده بود و ۱ساعت دیگ مونده بود تا راه بیفته.پاشیدیم خودمونا جمع و جور کردیم.زدیم از خونه بیرون.کلی ازش تشکر کردم و رسوندمش ترمینال. نه شماره ای نه چیزی از همدیگه نگرفتیم.اخه قرار شده بود فقط همین یه بار باشه.

پایان

نوشته: Meiti

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها