داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

از عشق تا از دست دادن بکارت

سلام داستانی ک میخوام تعریف کنم کاملا واقعیه ولی سکسی نیست.
الان میخوام رازی رو بگم تو عمرم ب هیچکس نمیتونم بگم.
این قضیه برمیگرده به چند سال پیش حدودا سال ۹۴

اواخر تابستان بود
فقط ۱۹سال داشتم.
یکسالی بود درگیر یک رابطه شده بودم که واقعا عاشقش بودم و جونمم براش میدادم
یادمه از روز اولی ک اومد سمتم گفت برای ازدواج و یک عمر زندگی میخوامت
تو این یکسال همش قول این ماه و ماه اینده رو میداد
دیگه خسته شده بودم کلافه بودم و تمام خاستگارامو رد میکردم بخاطرش.
اون یک پسر ۲۹ساله بود با موهای بور و چشمای عسلی دقیقا مثل اروپاییا.خیلی برام جذاب بود .صداش عطرش و بوی تنش بجز اون هیچ چیزو نمیدیدم‌حتی تو خیابون ک میرفتم خیلیارو شبیه اون میدیدم میدونم احمقانه هست ولی من عاشق شده بودم.و اون میدید اینطور میخوامش خیالش راحت بود ک ولش نمیکنم‌.پس هر طور دلش میخواست رفتار میکرد‌ .یک جلسه خاستگاری هم اومده بودن. ولی خب ب دلایلی مث فوت اقوامشون و چن تا چیز دیگه هی این قضیه ما عقب میوفتاد.وقتی میدیدمش بهش میگفتم امید اگر منو نمیخوای بهم بگو تا برم از زندگیت میگفت نه من تورو میخوام فقط بهم فرصت بده تا یکماه دیگه تکلیفت رو روشن میکنم.منم صبرمیکردم
زنگ میزدم میدیدم یکساعت خطش اشغاله میگفتم با کی حرف میزنی میگفت با دوستم مثلا. میفهمیدم داره خیانت میکنه خودمو زده بودم ب خریت.
بچه بودم خب.
رابطه داشتم باهاش در حد لاپایی و معاشقه.
تا اینکه ی روز موقع سکس یکم سر کیرشو فشار داد جلو کسم ولی زود کشید عقب و ارضا شد
من خیلی استرس گرفته بودم همون روز رفتم دکتر زنان
بعد از معاینه‌ گفت پردت سالمه و از نوع حلقوی و از جنس ارتجاعی هست گفتم یعنی چی گفت یعنی پاره نمیشه و فقط کش میاد.
منم خیالم راحت شد برگشتم خونه.
ی عصر جمعه ک تنها بودم تو خونه بهش زنگ زدم گفتم امید بیا میخوام باهات حرف بزنم گفت باشه الان میام.اومد پیشم هیچی ارایش نکرده بودم.
همیشه دهنش بو مشروب میداد
گفتم تا کی میخوای اینجوری ادامه بدی
چرا همش امروز فردام میکنی نمیبینی چقدر دارم اذیت میشم چقدر گریه میکنم شبا. دلم نمیخواد پنهانی رابطه داشته باشم باهات. عذاب وجدان دارم همش.
گفت سارا تو دختر نیستی گفتم هستم بخدا. بیا بریم پیش هر دکتری ک تو میگی.
گفت این حرفا چرت و پرته دکترا الکی نامه میدن.گفتم هرجا تو بگی میریم. گفت بهم ثابت کن دختری من نامردم اگر تا هفته دیگه عقدت نکنم.من اینقدر احمق بودم ک نمیدونسم نباید بهش اعتماد کنم و این چیزی نبود ک بخام بهش ثابت کنم
اینقدر احمق بودم ک بازم باورش کردم
گفت باشه الان من از جلو میکنم اگر خون اومد و دیدم دختری نامردم اگر تا هفته دیگه عقدت نکنم.
منم از خودم مطمن بودم
گفتم باشه.
دراز کشیدم شلوارمو در اورد بدون اینکه لخت بشه یا کمی تحریکم‌کنه
کیرشو در اورد خوابید روم کیرشو گذاشت جلو کسم و یهو کیرشو محکم فشار داد
جیغ کوتاهی کشیدم
کیرشو در اورد ولی کیرش خونی نبود
از جاش بلند شد گفت دیدی حالا
دیدی زن بودی
بهم بگو ببینم کی اینکارو کرده؟ گفتم بخدا هیچکس گریه میکردم. گفت نکنه تو بچگی بلایی سرت اوردن گفتم نه شورتمو پوشیدم همینطور ک داشتم گریه میکردم و قسم میخوردم حس کردم خیسم نگاه کردم ب شورتم دیدم خونی شده.
شورتمو در اوردم نشونش دادم گفتم نگااااا کن
دیدی دختر بودم دیدی خون اومد
هیچی نگفت عصبی از خونمون زد بیرون.
زنگش زدم گفت لاشی دیگه بهم زنگ نزن
تعجب کردم دیدم شد ی ادم دیگه…
سریع ب مامانم زنگ زدم بهش گفتم ک اینطور شده
مامانم سریع خودشو رسوند خونه هیچوقت اشکای مادرمو یادم نمیره.
بهم میگفت چرا اینکارو کردی؟چ اشتباه بزرگی کردی بدبخت شدیم.
حس خیلی بدی داشتم اون شب واسم صبح نمیشد حالم بد بود
زیر دلم درد میکرد
صبحه زود رفتیم‌پزشک قانونی امیدم اومد
فقط منو مامانم از این جریان خبر داشتیم‌.
نامه پزشک قانونی اومد مشخص شد ک من اولین رابطم بوده و پردم اسیب دیده.
امید جواب تلفنام نمیداد.خیلی سرد بود باهام خطش مدام خاموش میکرد.میگفت نمیخامت.
منم مونده بودم چیکار کنم. اشتها نداشتم اصلا خواب نداشتم اگرم خوابم میبرد سریع از خواب میپریدم.پشیمون بودم حسادت میکردم ب همه ی دخترایی ک پرده دارن.با خودم میگفتم چ چیز با ارزشی از دست دادم.
تا اینکه اومدن خاستگاریم. شب خاستگاری با ی لباس خیلی معمولی اومده بود.حتی ی نگاه هم تو صورتم ننداخت.
اون شبم گذشت مامانش گفت ک منتظر خبر شماهستیم ک بفرستیمشون ازمایش خون‌. خبر نداشتن ک پردمو زده.
نشسته بودم یهو ی فکری زد ب سرم.درمونده بودم داغووون بودم.همه ی ارزوهام خراب شده بود.داشتم ب عشقم میرسیدم ولی ب چه قیمتی؟آینده ی خوبی نمیدیدم باهاش.دیگه بعد از اون بار ک پردمو زده بود باهاش دیگه رابطه نداشتم اصلا.
تلفنو برداشتم زنگ زدم به ۱۱۸
شماره هرچی دکتر زنان و زایمان بود گرفتم.ب تک تکشون زنگ زدم میپرسیدن عمل ترمیم بکارت انجام میدین؟ همشون میگفتن نه. تا اینکه یکیشون گفت بله.ادرس گرفتم و رفتیم پیشش
وقتی معاینم کرد گفت پردت اسیب دیده بعضی جاهاش.اما مشخصه ک فقط یبار رابطه داشتی.برات میدوزم عین روز اولش بشه. همون شب زنگ زدیم بهشون گفتیم که جوابمون منفیه.
خلاصه نوبت بهم داد واسه چن روز بعدش. رفتم و ترمیم کردم هزینش دو میلیون و نیم شد.
دیگه قیدشو زدم. وقتی دید ولش کردم واقعا.دوباره میومد طرفم ولی دیگه هیچوقت محلش نذاشتم‌.تا اینکه طولی نکشید شنیدم ازدواج کرده.
روزای سختی رو میگذروندم تا اینکه ی پسر خوشتیپ و خوشکل اومد خاستگاریم خیلی زود ازدواج کردیم و الانم باهاش خوشبختم ولی همیشه ی حس خیلی بدی دارم نسبت ب اون روزا و اون ادم عوضی. هنوزم اثارش تو زندگیمه من ی زن خیلی سرد مزاج شدم از نظر جنسی. با اینکه شوهرم‌خیلی خوبه تو سکس ولی من حسی ندارم و دلیلش رو فقط خودم میدونم. چون ضربه خوردم و تو روحیم تاثیر گذاشته.
ببخشید داستانم سکسی نبود.
فقط خواستم دخترایی ک میخونن حواسشون باشه بلایی ک سر من اومد سرشون نیاد.البته خودمم مقصر بودم.

نوشته: شاپرک

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها