داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

دانلود فیلترشکن پرسرعت و رایگان برای گوشی های اندروید

آب کیرم کف دست خواهرم

آب کیرم کف دست خواهرم اسم من امیره و 15 سالمه و اسم خواهرم سحراست و 21 سالشه .و یه دختر خیلی مهربون است و خیلی بهم اهمیت میده . همیشه تو درس هام بهم کمک می کنه و نمی ذاره از چیزی ناراحت باشم خواهرم خیلی باهام شوخی می کرد و بچه که بودم و مامانم مشغول آشپزی بود کیرم را از رو شلوار می گرفت و فشار می داد و می گفت: اینجا چی داری پسر؟ بعد تخم هام را می گرفت و باهاشون ور می رفت و می گفت: این دو تا توپ چیه اینجا داری ؟ بعد تا مامانم می اومد دستش را بر می داشت و می گفت: به کسی نباید بگی . یه روز که تو خونه تنها بودیم و من 12 سالم بود گفت: بیا باهم کشتی بگیریم و برای این که راحت باشیم فقط با لباس های زیرمون کشتی بگیریم . بعد خودش بلیز و شلوارش را درآورد و به من گفت: پس چرا لباس هات را در نمیاری ؟ این اولین بار بود که خواهرم را با شورت و سوتین می دیدم . پاهاش خیلی سفید و ناز بودند . نمی دونم چرا از پاهاش خوشم اومد . بعد لباس هام را درآوردم . اون موقع کیرم شق نمی شد ولی برآمدگی کیرم از رو شرت آبی ام پیدا بود . دیدم فقط داره به برجستگی کیرم نگاه می کنه و لبخند می زنه . گفتم: چی شده ؟ گفت: هیچی . لباس زیر تو که آبیه و لباس زیرای من هم صورتی . پس من رنگ قرمز و تو آبی . بعد یه تشک پهن کرد و رفتیم دولا شدیم و دست های همدیگرو گرفتیم و شروع کردیم و یه مدت که گذشت کیرم و تخم هام را با هم از رو شورت گرفت . نمی دونم چرا یه دفعه بدنم شل شد طوری که تونست من را روی تشک بندازه . خودش هم روی کمرم دراز کشید و من هم صورتم را به سمت راستم آوردم و دیدم داره همینطور که بهم نگاه می کنه کیر و خایه هام را محکم تو دستش فشار می ده .
گذشت و گذشت تا این که یه هفته پیش که تو اتاقم داشتم نوشتنی هام را انجام می دادم سحر اومد تو اتاقم و گفت: بابا و مامان رفتن بیرون . تو داری چی کار می کنی؟ گفتم: دارم این مسئله ها را حل می کنم . اومد پیشم و یه کم بهم کمک کرد و سریع همش را تموم کردم . گفت: کار دیگه ای که نداری؟ گفتم: نه. گفت: می شه یه لحظه بیای تو اتاقم ؟ گفتم: باشه . باهم رفتیم تو اتاقش . در رابست و قفلش کرد و اومد روبه روم . یه جوری تو چشم هام نگاه می کرد . بعد دستش را گذاشت رو لپم و نوازش می کرد و یه کم دسش را پایین آورد و شروع کرد دکمه های پیرهنم را دربیاره . بعد از این که پیرهنم را درآورد شلوارم را هم سریع درآورد و کش شورتم را تو دستاش گرفت و این کار را که کرد کیرم یه دفعه شق شد . بعد آروم شورتم را پایین کشید و خوب به کیر لختم نگاه می کرد و بعد دستش را نزدیک کیرم آورد و گفت: خیلی نازه . خیلی کیرت را دوست دارم . بعد دستش را آروم گذاشت رو کیرم . کیرم را که لمس کرد خیلی خوشم اومد . کیرم را تو دستش گرفت و برام می مالوند و بهم نگاه می کرد و من هم داشتم لذت می بردم . با اون یکی دستش از رو میز یه شیشه مایع چرب کننده برداشت و ریخت تو دستش و کیرم را حسابی باهاش چرب می کرد وعقب جلو می کرد و بعد اون یکی دستش را گذاشت رو بیضه هام و فشار می داد و انگشت وسطش را تو کونم می کرد . یه دفعه حالش خیلی بیش تر شد و بهم نگاه می کرد . یه کم که گذشت یه دفعه فشار و سرعت دستش را بیش تر کرد و کیرم را محکم تو دستش بالا و پایین می کرد و اون یکی دستش را از رو تخم هام برداشت و گذاشت جلوی کیرم که یه دفعه آب کیرم اومد و ریخت تو دستش و خیلی حال کردم . سحر همین طور که کیرم را تو دستش عقب و جلو می کرد لبخند می زد و من از شدت لذت آه می کشیدم . سحر هر چی آب تو کیرم بود و ریخت کف اون یکی دستش و با لبخند شادی که رو لبش داشت گفت: حال داد نه ؟ گفتم: خیلی حال داد . هیچ وقت این قدر حال نکرده بودم . بعد لبم را بوسید و گفت: عزیزم الهی قربونت بشم . حالا راحت بخواب . من هم خوابیدم و این بهترین خواب زندگیم بود . پایان

نوشته: امیر

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها