داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

از هر دست بدی از همون دست میگیری

سلام خدمت دوستان انجمن کیر تو کس
بنده ساسان هستم دوستان ساسی صدام میکنن، داستان بیشتر ازینکه سکسی باشه آموزنده است.من دوره دانشجویی عاشق دختری شدم که بعدا شد زنم به نام رها. زندگی کاملا عاشقانه ای داشتیم مجردهای اطراف ما وقتی ما رو میدیدن دلشون میخاست مثل ما نیمه گمشده خودشون رو پیدا کنن متاهل ها از خوبی رابطه منو رها حسودیشون میشد. بگذریم. متاهل ها میدونن بهترین رابطه ها هم بعد از مدتی تکراری میشه و اگه مدیریت نداشته باشی به چالش میخوری. نمیدونم از کی و کجا بعد۲ سال یهو به مشکل خوردیم رها دیگه مثل قبل نبود نه توی سکس نه اخلاق و بیشتر اوقات دعوا داشتیم ،من خیلی ادم هاتی هستم و از کمبود سکس خیلی داشت بهم سخت میگذشت. من به واسطه شغلم توی این دوران با زنی آشنا شدم چند برابر از خانومم زیباتر خوشگلتر به اسم زهره همون اول فهمیدم متاهله ولی متاسفانه بیخیال نشدم یه کرم اومد سراغم که برو جلو حالا یباره، زهره واقعا اینکاره نبود اینو از زمانی که نشست تو ماشینم فهمیدم قشنگ رنگش مثل گچ شده بود دستاش میلرزید جلسه اول با حرف زدن اینا تموم شد جلسه بعدی بازم تو ماشین یه حاله نصفه کردیم، ازینکه مکانی نداشتم حالم خراب بود نمیشه این حوری رو نگام. به هر دری میزدم واقعا درهارو خدا بسته بود نمیذاشت وارد گناه بشم من احمق سماجت سماجت تا اینکه یکی از همکارام که خیلی باهاش راحت بودم فهمیدم خانومش رفته تهران خونه پدرش،بهش گفتم کلید خونتو میخام،قبلا عکس زهره رو نشون همکارم دادم، هرچی اصرار کرد منم میام گفتم نمیشه بلاخره به هزار بدبختی همه چی جور شد، آقا من همش فکر میکردم این یباره و دیگه تموم میشه ،بخاطرش رفتم یه قرص که نمیخام تبلیغ بد بشه انداختم بالا و بعدش سیدنافیل و خوردم که کیرم کلفتر و بزرگتر بشه به زهره لوک دادم سریع اومد اون روز توضیح نمیدم چقد گاییدمش چون ادامه داستان سکسی تره وقت دوستان رو نمیگیرم فقط اینو میگم از گاییدن من چنان به ذوق و سرحال اومده بود که دیگه بیخیالم نمیشد اگه میگفتم شب بیا سکس میخام،یجور همسر بیچارشو می‌پیچوند که من به عنوان یه مرد نمیتونستم این کارو کنم من زهره رو جا نبود که نکرده باشم، محل کارم، اطراف شهر، خونه اکثر آشناها یا رفقا و دیگه واقعا منم از همسرم بریده بودم من یه شغل آزاد بجز َشغل دولتی خودم زدم که مجبور شدم ماشین زیر پامو بفروشم اینطور کمتر میرفتم خونه و تا دیر وقت مشغول شغل دومم بودم یه همکار مجرد داشتم که از بچگی رفیق بودیم آقا این خیلی تو کف بود. البته ناگفته نمونه من توی این دوران دوستی با زهره با چند نفر دیگه هم رابطه داشتم اما موقتی بودن همشون ولی زهره همیشه بودش حتی بارها مچمو گرفت اما منو بیخیال نمیشد، آقا من بخاطر نبود ماشین مجبور شدم با ماشین همین هنکارم سه نفری بریم خارج شهر، وسط جاده من رفتم عقب کمی با زهره ور رفتم اونم شل شد،همون جلو علی لختش کردم و شروع کردم به گاییدنش علی هم خودشو زده بود به بیخیالی و در حین رانندگی بود کیرمو با تمام توان وارد کس زهره میکردم و زهره افتاده بود نفس زدن اولاش خجالت می‌کشید و صداشو پایین آورده بود ولی بعد چند دقیقه بیخیال حضور نفر سوم جیغ میزد و حرفای سکس مثل تندتر بکنم و منو جر بده و… منم دیدم زهره بیخیاله همون عقب ماشین چند مدل گاییدمش و یهو دیدم یه دست وسط سینه زهره است و فهمیدم علی تحمل نکرده منم حرفی نزدم دیدم زهره هم یا تو باغ نیست یا اونم داره حال میکنه بهش گفتم زهره دوس داری با علی دو نفری بکنیمت حرفی نزد از خجالت، گفتم علی یجا تاریک وایس اونم اینقد حشرش زده بود همون لحظه وایساد زهره رو برگردوندم رو خودم من زیر بودم زهره رو کیرم در عقب باز شد علی گفت زهره کرم داری اونم اولش کمی ناز کرد ولی بعدش بهش داد با کرم زهره علی کیر خودش بعد کون زهره رو چرب کرد با ی فشار زد تو کونش، زهره دادش رفت هوا التماس میکرد درش بیار جیغ میزد درش بیار علی بی وجدان هی میگفت تحمل بکن الان دردش کمتر میشه آقا چند دقیقه ایی نکردیم فقط وایسادیم زهره بیخیال بشه و نشد ولی علی شروع کرد تکون دادن کیرش تو کون زهره منم از زیر کار خاصی نمیتونستم بکنم بجز کمی تکون تو کوسش زهره گریه اش گرفته بود از شدت خر کیری علی و شایدم به خاطر وجود دوتا کیر، صورتش بخاطر ریختن ریمل با اشک سیاه شده بود علی بعد چند دقیقه همون داخل کونش ارضا شد و منم بعد از چند دقیقه ارضا شدم. این مدل سکس دیگه ادامه داشت البته تکی میکردیم داخلش چون نمیتونست تحمل کنه من واقعا اینقد زهره گاییده بودم و تمام کارای جدیدو باهاش انجام دادم ازش خسته شده بودم ولی اون بیخیال نمیشد میومد محل هردوتا کارم و واقعا نمیذاشت زندگیمو کنم بارها بهش گفتم بسه دیگه نمیخام این رابطه رو ولی اون بد جور چسبیده بود، تا اینکه یروز مسموم شدم و نتونستم برم سر کار و بعد چند ساعت دوباره برگشتم منزل و دیدم خانومم حمومه و گوشیش مدام زنگ میخوره گوشی رو نگاه کردم دیدم اسم دوستش مهسا افتاده برداشتم بگم حمامه یهو صدای مردی پشت تلفن اومد قلبم اومد تو دهنم گفتم شما ولی اون حرفی نزد بعد هول شد گفت ببخش اشتباه گرفتم من سریع رفتم تو پیام ها چون رمز گوشی منو همسرم یکی بود دیدم هیج پیامی از سمت خانوم من نیود فقط طرف نوشته بود عزیزم لطفا شرت مشکیتو بپوش اینبار بهت رحم نمیکنم من قبل اینکه رها از حموم خارج بشه سریع رفتم مخفی شدم تو اتاق بعد چند دقیقه درومد مستقیم رفت سر گوشی معلوم بود داره به کسی زنگ میزنه ولی طرف برنمی‌داشت معلوم بود مرده ترسیده بود فکر میکرد منم دارم بهش زنگ میزنم،من از اتاق خارج شدم بهش گفتم مهسا دوستت پیام داده سفارش داده شرت مشکی رو براش بپوشی قراره بهت رحم نکنه، جا خورد گفت تو اینجا چکار میکنی گفتم از بدشانسی دوتامون من اینجام حالا برام توضیح بده فلانی کیه البته گوشی رو از دستش قاپیدم که چیزی پاک نکنه اینقد سوال جوابش کردم که آخرش فهمیدم داستان چیه و بهم مدام میگفت غلط کردم منو نکش آبرومو نبر منم گفتم کاری بهت ندارم حتی به خانوادتم نمیگم فقط لطفا سریع گورتو از زندگیم گم کن بعد یماه طلاق گرفتیم و تو این یماه رها رفت خونه پدرش و هرکاری کرد دل منو رحم بیاره نتونست‌. میدونم یه عده الان میان میگن تو خودت اینکارو کردی خب رهارو می‌بخشیدی ولی باور کنید هر کاری کردم که با خودم کنار بیام نشد بارها به خودم گفتم زدی در مردمو حالا که زدن در خودتو زورت اومده فکر کردی خیلی زرنگی فکر کردی خیلی جذابی فکر کردی سر خدارو هم میشه کلاه بزاری من نمیدونم بین من یا رها کدوممون اول خیانت کرد ولی میخام به زوج های عزیز بگم خدایی نکنید یروز دیگه خدا بیخیالت میشه و بیچاره میشی تا خدا رسوات نکرده برگرد فراموش نکن از هر دستی بدی از همون دست میگیری

نوشته: ساسی

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها