داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

یکی از بهترین سکس های زندگیم

یه روز از بهترین روزای زندگیم ❤
سلام عزیزان دل خواننده بازم اومدیم که براتون خاطره بنویسیم اونم ازون درجه یکاش…
داستان این خاطره ازونجایی شروع شد که پدر خانم داداشم فوت کرد و اهل خونه همه رفتن شهرستان برا خاکسپاری و خونه خالی شد و بهترین موقعیت برای دیدن عشقم…
منم فرصتو از دست ندادمو از شب قبلش هماهنگ کردم باهاش و فرداش که اینا رفتن ساعتای یک اینا بود که برای خوشگل خانوم اسنپ گرفتم که بیارتش خونمون و بالاخره اونم سوار شده بود و تو راه بودن از شانس گند من آب قطع بود? منم مجبور شدم برم آب معدنی بگیرم با هله هوله و اینجوری چیزا که بخوریم با هم خلاصه رسیدو زنگ زد منم رفتم درو باز کردمو اومد داخل و رفتیم تو خونه …نشست و منم یه سلام و احوال پرسی و نه بقل و بوس که حرصش دربیاد? و رفتم تو اشپزخونه شربت درست کنم و اونم نشست رو مبل و حرف میزدیم تا اینکه درست شدو رفتم مبل بقلش نشستم و باز ادامه دادیم نمیخواستم هیجانی باشه دوس داشتم یواش پیش بره و کنترل اوضاع دستم باشه بگذریم…صحبتو صحبتو صحبت ازین ور ازونور که دیگه رفتم نشستم کنارش و بقلش کردم ولبارو گذاشتم رو لباش اصن این خوشگل خانوم به محض لمس شدن شلو ول میشه نمیدونم چرا? بیخیال و ادامه دادیمو گفتم عزیز بیا روی تشک که البته ناگفته نمونه ما از قبلش قرارمون این بود سکس نکنیم ولی من تشکو برا راحتی خودمون پهن کرده بودم …رفتیم روی تشکو پیچیدیم توی هم و میخوردیم همو و تو بقل هم عشق میکردیم …لباشو گردنشو پیشونیشو چشماشو همرو میخوردم و جایی از قلم ننداختم اونم وول میخوردو لذت میبرد …و حرف میزدیمو بقل هم بودیمو میبوسیدیم همو تااونکه گفتم بزار یه عکس دیوونه کننده بگیرم یادگاری و اونم قبول کرد و وایستاد تا با اون کون محشرش عکس بگیرم
بعدشم که دلم واینمستاد نخورمش باور کنین اگه شمام اون بدن محشر و درجه یک عشقتون جلوتون باشه بالاخره تا یه جایی تحمل میکنین ? … بگذریم و شروع کردم به خوردن وای خدا داشتیم میترکیدیم از لذت از پیشونیش شروع کردمو همینجوری رفتیم تا پایین تا رسیدم به سینه هاش و دراوردمشون اونم کمک میکرد اخه توله خیلی خوشش میاد بخورمشون براش و منم شروع کردم زبونمو مث مار پیچو تاپ میدادم رو سینه هاش و وسطشو لیس میزدمو دور نوک سینه هاش میدون درست میکردم و اونم یواش ناله میکرد و رفتم پایین رو شکمش و بخور که میخوری بوس کوسش داشت دیوونم میکرد و منم تا بالاشو میخوردمو برمیگشتم بالا تا خودش بفرستم پایین و بالاخره رفتم پایینو شلوارشو کشیدم پایین و یه لحظه چشام تار شد توله سگ گفته بود لباس زیراشو عوض نکرده ولی ست تنش بود…
منم چون جفت سوتینو لباسشو باهم دراوردم اول نفهمیدم بعد که اینو تا دیدم شروع کردم لیسیدن از روش جوووووون ینی بوش محشره مستت میکنه میگه بیا منو بخووووووووررررر…
دورشو خوردم روناشو چرخوندمش وای خدا کون نیس که خدای جذابیته چسبیدم بهش دوتا محکم زدم بهش و قربون صدقشون میرفتم اخه خیلی خوبن? ولی شورتشو درنیاوردم و گفتم عزیز نوبت خودته و دراز کشیدم و اونم حشری شده بود مث شیر پرید رومو لبارو درگیر کرد اووووف همچین میخورد که میخورد رفت سمت گوشم خندم میگرفت و رفت گردنو سینه و پایینتر …
تا رسید به شکمم خندم دوبرابر شد اصن نمیتونستم تحمل کنم یجوری میشدم ? و هی میگرفتمش نخوره و هلش میدادم بره پایین توله سگ میگفت نمیخوام به شوخی و منم هی دوباره هلش میدادم و میخندیدیم با هم تا اینکه رفت پایین و دست برد سمتش تا دراورد اینم نیمه راست بود مث یوزپلنگا قبل استارت?? و شروع کرد لیسیدن از بالا تا پایینشو میلیسید تا بالاخره گذاشت دهنش وای خدا… اصن یه حس دیوونه ای میده مخصوصا اون لحظه ای که تو دهنش هی بزرگتر میشه …
من فقط کما بودم اخه توله سگ یاد گرفته بود از بس خورده بود برام و زبونکم میزد تازه ?
اقا بخور که میخوری و همچین درستش کرد بزرگو سفتو سخت برا کون خودش که گفتم عزیز پاشو برو بشور خودتو بیا که کارت دارم …و اونم رفت اینم برا بهداشت سکسمون گفتم وگرنه خودشم اینجوری بیشتر دوس داره تمیز باشه و خدایی نکرده کثیف کاری بشه و اومد وای خدا همه چیو جلوی خودم ازاد میدیدم …و دوباره کشوندمش روی تشکو ایندفه از بالا شروع کردمو سریع رسوندم خودمو پایین یه بسته دستمال کاغذی هم بقل دستم ترشحاتشو بگیرم و شروع کردم شورتشو دراوردم وای خدا اصن تصور میکنم دهنم اب میفته یه کوس ترو تمیز و مشتی به یه سوراخ تنگ و یه کون محشر و درجه یک وای خدا …
تا لبمو گذاشتم روش اهو کشیدو منم فرصت ندادمو شروع کردم لیسیدنو بوسیدنو زبونک زدنو هرچی بلدم انجام دادن…دیوونه میکنمش از بس میخورم اینم بگم از خوردن سوراخ پشتش خیلی خوشم میاد و حتی سراغ اونم رفتم اولین بار بود میخواستم اونم بخورمو زبونمو گذاشتم روش و چرخوندم دورش از صداش معلوم بود اینم دسته کمی از جلوش نداره و ادامه دادم و زبون میزدم و سعی میکردم زبونمو بکنم تو کونش چون داشت تکون تکون میخورد و منم فقط میخواستم سرد نشه و دیوونه بشه از لذت و هی ادامه میدادم تا اینکه چرخوندمش و داگی کردمشو یه بالشت دادم زیرش که کوسو کونش بزنه بیرون و دوباره بخور که میخوری و همینجور که کوسشو میخوردم کونشم انگشت میکردم …یکی و دوتا و سه تا اووووف داشت جا باز میکرد و کیر منم سفت و سفت تر میشد که دیگه گفتم عزیز خیسش کن یه کوچولو سکس کنیم که نه نیاورد گفت عزیز تو نکنی ها قسم خوردیم که گفتم باشه فقط یکم اقا ساک مشتی و پرتفی زدو خیس خیس منم دوباره چرخوندمش و داگی خوابیده و بالشت زیرش و انگشتمو ورداشتمو کیرمو یواش یواش هل میدادم بره تو…
وای خدا تا رسید بهش با یه فشار کوچولو رفت داخل و فقط سرشو میبردم و میکشیدم بیرون …جووووووووون چه حالی میداد اون کون گنده جلوم قلمبه شده بود و اونم کمرشو میداد بالا که کونش بیشتر بیاد بالا و نگو چی مییییییشد.و دستامو اهرم کردم به زمینو دیگه یواش یواش تلمبه میزدم و سرشو میکردم تو تا اینکه یواش یواش هی مقدارشو بیشتر کردم ببینم چیزی میگه یا نه دیدم نه خبری نیس و تا تهش میزدم تو خوشگلمم اون زیر ناله میکرد و لذت میبردیم و منم سرعت دادم بهش و تا ته میکوبیدم کون گندشم مث بالشت زیرش کارو ریتم دار و فنری کرده بود و خیلی راحت بود تلمبه زدن و داشتم میترکیدم خیلی خوب بود تا اینکه گفتم عزیز بیا مدلشو عوض کنیم و اونم قبول کرد ناگفته نمونه توله خر برا اینکه پاهاش مو داشت شلوارش فقط تا زانو پایین بودا ?و رفتم نشستم روی مبل و گفتم بیا بالا از جلو گفت نمیشه گفتم بچرخ از پشت بشین وای خدا تا چرخید و اون کونو اورد سمت کیرم چه صحنه محشری بود و نشست روشو گفتم بالا پایین کن و اونم یواش یواش تلمبه میزد جووووووون منم از سینه هاش گرفتمو کونشو لمس میکردمو باهم ناله میزدیم …تا اینکه گفتم بزار سرعتشو بیشتر کنم و بردمش روی مبل سه نفره و پاهاشو دادم بالا و کوسو کونش زد بیرون وااااای خدا و منم گذاشتم در کونش و بکوب که میکوبی اینم خیلی لذت بخش بود و ریتم خوبی داشت و میزدم که میزدم و باز بعد چند دقیقه داگی کردمشو دوباره گذاشتم تو کون محشرش و باز تلمبه زدم داشتیم دیوونه میشدیم و اینم بگم ازونجایی که من شب قبلش که خبر دار بشیم پدر خانم داداشم مرده یه جرق مشتی با فیلم زده بودم ابم دیر اومد اونم چقد دیر ?و بگذریم اوردمش رو تشک و بقلش کردمو از بقل گفتم عزیز پاهاتو جم کن و کیرمو از بقل همینجوری که پشتش بهم بود گذاشتم تو کون گندش و بکوب که میکوبی جووووون یه دست میزد به کونش و یکیم به سینه هاش بود و از پشتم بو میکردمو لب میگرفتم و صحنه یواش ولی با احساسی بود تا اینکه احساس کردم خوشگل خانوم شل شد و دراوردم و شروع کردم به خوردن لباش و سینه هاش و گفتم خسته شدم چرا اب تو نمیاد اونم میگفت مال تو نمیاد چرا توله خخخخخخ و از نیومدن اب من جفتمون خوشحال بودیم و تا اینکه رفتم پایین دوباره شروع کنم دیدم جوووون اب کوسش روونه شده همونجوری که به بقل دراز کشیده بود از تو کوسش ریخته بود به سمت پایین گفتم بیا اینم اولین ارضای زندگیت گفت خودمم احساس کردم شلو ول شدم پس همینه و عکس گرفتمو بهش نشون دادم و اونم خجالت میکشید ولی میخندید و رفتم کیرمو شستم گفت عزیز بیا بخور حیوونی تازه گوششو عمل کرده بود فکشو نمیتونست زیاد باز کنه و منم خبر نداشتم و هی میگفتم ساک بزنو اونم نه نمیاورد و با ولع میخورد و نشست ساک زدن همونجوری که دراز بود و کیرمو میخورد کونش تو دیدم بود وای خدا که گفت عزیز بیا بکن تا توام ارضا بشی کمردرد نشی و منم اولش گفتم نه من هدفم ارضای شما بود به اونم رسیدم حال خوددم کردم بسه ولی تا کیرمو دراورد دیدم کیرم چیز دیگه ای میگه و گفتم باشه و چرخوندمش و مث پوزیشن اول که خیلی حال داد گذاشتم تو کونش و بکوب که میکوبی جووووون کونش به بدنم میخوردو میلرزید و منم هی بیشتر تحریک میشدم تازه خودشم هی میگفت بکن اقایی بکن اقایی داشتم دیوونه میشدم و هی سرعتشو بیشتر میکردم و داشتم رسما جرش میدادم ابمم نمیومد? و تا اینکه بالاخره احساس ارضا بهم دست داد کشیدم بیرون بریزم رو شکمش دیدم نیومد خخخخخ و دوباره چرخوندمشو دوباره که ایندفه اومد چه اومدنی از بس تحریک شده بودم تو این نیم ساعت یه لیتر رفت ازم و همشو ریختم رو شکمش…و افتادم کنارش و خیلی خوشحال بودیم ازینکه منم ارضا شدم و همو بقل کردیم و میبوسیدیم و چند دقیقه ای همینجوری گذشت تا به ساعت نگاه کردم دیدم نزدیکای سه بود گفتم عزیز کم کم تا کسی نیومده بریم و اونم قبول کرد و رفت خودشو شست و اومد تنش کرد لباساشو و منم رفتم حاضر شدمو موهامو سشوار میزدم که اومد تو اتاق…و بقلو بوسو اینا که منم چون ازپشت دوس دارم بقلش کنم چرخوندمشو کونشو چسبوندم به کیرم و دستمم از جلو بردم سمت کوسش و یه دستمم به سینش و بمال که میمالی که دیدم صداش درومد و ناله میکنه و منم ادامه میدادم و چند دقیقه رفتو دیگه گفتم بسه و سشوارو برداشتم و دوباره شروع کردم درست کردن موهام… که دیدم داره خودشو از پشت میماله به منو تو اینه نگامون میکنه یکم صبر کردم دیدم نه مثکه دلش میخواد باز بکنمش و بش گفتم همین الان کردما بازم میخوای که دیدم خندید و چیزی نگفتم و کارمو ادامه دادم که دیدم خودشو خم کرد کونش زد بیرون و میمالوندش به کیرم منم دیگه سشوارو و شونه رو گذاشتم شورتو شلوارشو با هم کشیدم پایین و یه تف به کیرمو یه تفم به کون محشرش و گذاشتم درش و شروع کردم تلمبه زدن تو همون حالت برپا و کمر دولا بکن که میکنی چشماش چهارتا شده بود فک نمیکرد دوباره بخوام بکنمش? که اومد بالاترو تلمبه زدن منو کیرمو خودمونو نگاه میکرد و لذت میبرد و منم محکمتر میکوبیدمو در کونی میزدم بهش و سینه هاشو میمالوندم میگفتم بازم میخوای و میخندید و منم هی تند تر میکوبیدم جوووووون تا اینکه دیگه خودم یواش یواشتر و در اوردمو یه در کونی محکم زدم و اونم میخندید توله سگ و منم خندم میگرفت و گرفتمشو چنتا بوس محکمو محشر کردمش و بالاخره حاضر شدیمو رفتیم که برسونمش و تو راه هی قربون صدقه هم رفتیمو اقرار کرد فک نمیکرده دوباره جلو اینه بخوام بکنمش? و تا اینکه رسیدیمو گفتم بریم اب هویجو و بستنی رضا بزنیم و اونم قبول کردو جاتون خالی خوردیمو باز راه افتادیم سمت خونشون و سر کوچه بوس و خداحافظی و منم فریاد زنان از خوشحالی به سمت خونه و واقعا چه روز خوبی بود …امیداورم خوشتون اومده باشه ?

نوشته: Reza

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها