داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

سکس با زن عمو جونم که شد عشق زندگیم

سلام بروبچ پویانم دومین داستانیه که مینوسم من 20 سالمه تو تبریز زندگی میکنم زندگی میکنم داستان از اونجایی شروع میشه که من یه عمو دارم همچیش اوکیه 1 بار طلاق گرفته زنش جنده بود یه بچه هم از زن قبلش داره که دختره بعد چون سر کار میره کسی نیست نگهش داره مامان بزرگم هم دیگه توان بچه بزرگ کردن نداره یه پرستار براش گرفتن تا اینجای کار من نه پرستار رو دیده بودم نه اسم ایناش میدونستم از فامیل شنیده بودم گذشت تا گذشت ما شنیدیم من کلا 2 تا عمو دارم که این عمو کوچیکه اس که 35 سالشه و با این پرستار ازدواج کرده کم کم خونه مامان بزرگم میرفتیم اونجا بود میدیدیمش مشخصاتشم بگم اسمش فریباس سنش 28 قدش 162 میشد وزنش هم 60 کیلو یکم چاق ولی از اون چاق های گوشتی توپر سینه های 85 البته بعدا فهمیدم کون گنده بعد ها هم خونه هممون رف و امد داشت با همه اشنا بود فامیل ازش بدش نمیومد بعدا به دلیل این که تبریز دوست نداشتن رفتن به تهران برای زندگی منم موقع دانشگاه رفتنم بود اینا خیلی خونده بودم دوست داشتم تهران قبول شم. خلاصه بعد کلی دعا درس خوندن قبول شدم اینم بگم من اون موقع اصلا حسی به زن عموم نداشتم رفتم تهران خوابگاه بگیرم خلاصه انقدر اسرارم کردن تروخدا بیا خونه ما بمون فلان این مارو راضی کردن خونه عموم زندگی کنم درس بخونم و کمکشون کنم خرید خونه بچه داری این کارا و یه مرد برای خونه باشه در نبود عموم و یه هم صحبت راستی بگم شغل عموم یه طوریه که 2 روز میره 1 روز خونه است برای این زنش تنهاست یکم میترسه خلاصه ما اونجا موندیم درس میخوندیم زندگی میکردیم اینم بگم ما کل خانوادمون نه نماز می‌خونیم نه روزه میگیریم نه پوشش مذهبی داریم زن عمومم عین خودمون بود برای این تو خونه یا جلوی مثلا عموی دیگم یا بابام یا داداشم اینا سر لخت دست و پاها معلوم روبوسی دست دادنم میکرد بعضی وقت ها هم لباسی که میپوشید خم میشد چایی بیاره چاک ممش معلوم بود که اینا تو خانواده ما عادی بود بعض مالی کل خانواده ام متوسط رو به بالا بود تو خونه چه وقتی عموم بود چه وقتی نبود همینطوری که گفتم جلوی ما بود خونه ای که داشتن 3 خواب بود 1 اتاق خودشو عموم 1 اتاق دختر کوچولوی 6 سالش 1 اتاقم خالی که دادن به من ببخشید داستان طولانی شد میریم سر اصل مطلب چون زن عمو جوون بود ما باهم شوخی میکردیم یه سری حرفای 18 میزدیم اینا اختلاف سنمون 8 سال بود کلا یک سری که دختر عموی کوچولوم خونه مامان بزرگش دوست داشت بره 2 روز رفت اونجا بمونه خونه مامان بزرگ مادریش چون زن عموم اصالتا تهرانیه و اون 2 روز روزی بود که عموم هم سر کار بود من از بیرون اومدم لباسام دراوردم با شلوارک رکابی نشستم رو مبل برام عین همیشه آبمیوه کیک اینا اورد تهرانی ها کلا گدا گشنه نیستن بعد صحبت میکردیم اینا یهو گفت پویان چرا تو رل نداری اینا منم گفتم بخدا فرصتشو ندارم درس میخونم نهایت وقت ازادیم با دوستام یه دوری بیرون بزنم و دخترا الان همه لاشی شدن دنبال پول هستن یا قیافه هیکل ماشین خونه یکی از تو بهتر میاد میرینن بهت گفت راست میگی ولی خب نیاز جنسیتو چطور برطرف میکنی اینا یه هم صحبت دختر نمیخوای بقلش کنی بوسش کنی اینا گفتم حقیقتش من حشری میشم حشری نگفتم اونجا گفتم شهوتی خودارضایی میکنم برای بقیه سوالاش گفتم کیه که نخواد ولی دلم میخواد با ادم درستی که دوستش دارم اینکارا رو بکنم اینا بعد یخورده ناراحت شد چهرش از شادی غمگین شد منم فکر کردم از حرفای من ناراحت شده ازش عذرخواهی کردم اینا گفتش بخاطر تو نیست گفتم پس چیه نمی‌گفت گفت ولش خوب میشم اینا با کلی خایه مالی گفت از تو چه پنهون منو عموت عاشق همیم همچیمون اوکیه الا ی چیز گفتم چی گفت عموت با من رابطه جنسی نداره بر عکس من زیاد حشری نیست یا سکس هم بکنه نهایت 15 دقیقه منم بقلش کردم بوسش کردم گفتم درست میشه اینا راستی اینم بگم زن عموم بیشتر از همه با من راحت بود تا بقیه فامیل بعد گفت یه خواهشی ازت دارم من ترسیدم نکنه از من سکس بخواد ولی حدسم درست بود بی پرده گفت میشه با من سکس داشته باشی اینا سر این قضیه با عموت خیلی به مشکل برخوردم تو که دوست نداری زندگی منو عموت خراب شه از یه طرف خیلی ازش خوشم میومد و دوست داشتم کمکش کنم از و عمومم همینطور دوست داشتم از یه طرف داشتم به عموم خیانت میکردم و اذاب وجدان داشتم فریبا داشت گریه میکرد و منم دوست داشتم با این شخص سکس داشته باشم بلاخره قبول کردم محکم بقلم کرد لبمو بوسید اینا گفت 2 روز مال همیم نه دخترم هست نه شوهرم در خونرو پشتیشو انداختیم رفتیم تو اتاق خودشون با لباس پریدیم رو تخت وحشیانه و اروم لب میگرفتیم زبون هم می‌خوردیم تف میکردم بعد من رفتم سراغ گردنش لیس میزدم بوس میکردم یه تیشرت تنش بود دراوردم یه سوتین زرد تنش بود ممه های 85 سفید عالی ای داشت گفتم 85 گفت اره شیطوون بندشو با کرد نوک ممشم سفید بود میخوردم لیس میزدم منم لباسمو دراوردم شلوارک فقط پام بود از دستا و کل شکمشو لیس میزدم یه شلوار تنگ پاش بود دراوردم یه شورت زرد که با سوتینش ست بود پاش بود خیس خیس بود چه بویی میداد از رو شرت مالیدم لیس زدم داشت دیوونه میشد گفت لامصب درش یار دیگه منم کشیدم پایین تا 10 دقیقه میخوردم فقط گفت با اینکه یک بار سکسم نداشتی عالی میخوری داغ داغ بود کیرم درآوردم دادم دستش 17 سانتی میشد با کلفتی معمولی پشمامم خوب شده بود چند روز پیش زده بودم دادم دسته گفت جووون برام از تخمام تا کل کیرمو ساک زد پر تف بعد گذاشتم تا ممه هاش چه حالی میداد دیگه داشت منفجر میشد گذاشتم رو کص کلوچه ای صورتیش کردم تو رگباری تلمبه میزدم بدون کاندوم تا اون ارضا شد من 2 دقیقه بعدش تموم آبمو ریختم تو کصش تو بقل هم بودیم لب می‌گرفتیم کلی ازم تشکر کرد گفت بهترین سکسی که داشتم بوده اینا تو منو به آرزوم رسوندی منم از تشکر کردم اینا گفتم همیشه دوستت داشتم اینا اونم گفت منم همینطور بیا قول بده همیشه برای هم باشیم از این قضیه به هیچکس نگیم منم قبول کردم منم بهترین روز زندگیم بود بعد بهم گفت برای راند 2 اماده ای گفتم مگه هنوز حشری ای گفت این همه سال رنگ یه کیر به این خوشگلی چنین سکسی ندیدم توقع داری بگم تمومه کل این 2 روز باید سکس داشته باشی باهام من بوسم کردم گفتم چشم عشقم گفتم تو بگو چیکار کنیم گفت بریم حموم اونجا از کون دوست دارم بهت بدم گفتم میدونی خیلی درد داره ها گفت تو حرفه ای هستی و هم کمتر دردم میگیره هم هرچی باشه تحمل میکنم عزیزم مگه اینکه از کون نخوای بکنی سفت بقلش کردم گفتم واقعا یه زن همچی تمومی همچیت عالیه قیافه هیکل بدن اشپزی همچیت خلاصه باز کلی ازم تشکر کرد حمومشون بزرگ بود با یه وان و چون زمینش تمیز بود بدون دمپایی میرن حموم رفتیم تو وان و دوش هم باز کردم و اب وان هم داشت پر میشد رو من بعد همینجوری لب میگرفتیم کون گندشو سمتم کرد با ولع میخوردم انگشت میکردم تا جا باز کنه بعد گفتم میدونی برای رابطه مقعدی باید کونتو بشوری گفت چطوری از وان اومدیم بیرون رو زمین دوش تلفنی برداشتم سریشو باز کردم گفتم بخواب رو زمین پاهاتو تا اخر بده بالا گوش کرد منم سر شلنگو با کونشو شامپو زدم شلنگو کردم تو کونش تا از اب پر شه بعد کشیدم بیرون گفتم بشین رو چاه تخلیه کن 3 باری این کارو کردیم تمیز شد بعد گفتم چه پوزیشنی بزنیم عزیزم گفت همون طور که شلنگو کردی توم کیرتو بکن گفتم چشم زندگیم شامپو ورداشتم یکم ریختم تو سوراخ کونش که اون تو هم کیرم لیز باشه در سوراخشم مالیدم و کیرمم همینطور یکم ابم ریختم روشون گفت دیوث تو اینارو از کجا یاد داری یه بار هم سکس نداشتی گفتم نمیدونم واقعا خندیدیم گذاشتم روی سوراخ کونش سر کیرمو خیلی تنگ بود ولی با یکم زور سرش رفت تو گفت درد ندارم الان یکم بیشتر هول دادم گفتم یه زره درد دارم دیگه همینطوری کل کیرم رفت تو کونش کامل که توش بود تلنبه نزدم واستادم 10 دقیقه جا باز کنه بعد نرم تلمبه میزدم اونم اه اه میکرد لذت می‌برد به خشن تلمبه میزدم دیگه کل کمرم خالی شد بازم کلی لب تشکر همو شستیم اومدیم بیرون رفتم براش قرص اورژانس گرفتم بخوره بچه بیوفته بعد سوراخ کونشو ماساز دادم براش با روغن زیتون تنگ شه دوباره دیگه کل اون 2 روز هر دقیقش سکس داشتیم و من بعدم همینطور الان هم که دارم اینو مینویسم هنوز باهاش رابطه دارم و عاشق همیم دوست دمتون گرم که تا اینجا خوندید امیدوارم ابتون اومده باشه دوستون دارم خدانگهدار

نوشته: پویان

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها