داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

دانلود فیلترشکن oblivion برای اندروید:
دانلود با لینک مستقیم
داتلود از گوگل پلی
دانلود از گیت هاب

دانلود فیلترشکن MAHSANG برای اندروید:
دانلود با لینک مستقیم
دانلود از گوگل پلی
دانلود از گیت هاب

یک تجربه واقعی از ضربدری

داشتم داستان های سایت رو میخوندم که دیدم خیلی زیاد دروغ نوشتن توش، من این اکانت رو ساختم فقط برای اینکه این داستان رو واسه شما تعریف کنم واسه اونایی که دلشون سکس ضربدری میخواد ولی این داستان رو نمیدونن هیچکس هم به شما حقیقت رو نمیگه.
اسم من ساشا و 28 سالمه و خانومم آرزو 23 سالشه ساکن تهران هستیم.
هر دوی ما خیلی زیاد حشری هستیم خییلی زیاد، قبل ازدواج باهم چهارسال دوست بودیم. من همیشه از همون دوران دوستیمون دلم سکس ضربدری میخواست نه فقط بخاطر اینکه من کس دیگه ای رو بکنم بلکه حتی دلم میخواست همسرم یه سکس عالی رو تجربه کنه و نهایت لذت بردنش رو ببینم درواقع حتی تو سکس هم بیشتر به اون توجه میکنم و از لذت بردنش ارضا میشم. قبل از اینکه بریم خواستگاری بهش گفتم که من علاقه زیادی به ضربدری دارم و اون هم خیلی جدی مخالفت کرد، تو دوران نامزدی هم بارها ازش درخواست کردم و اون مخالفت می‌کرد، من با افراد زیادی در ارتباط بودم هرکسی که میگه همسرش همون بار اول قبول کرده دروغ میگه همیشه هم مردها اول پیشنهاد میدن، بگذریم. ما عروسی کردیم و از ازدواجمون دو سال می‌گذشت خانومم اینا شمالی هستند و ما خیلی به مادر زنم اینا سر میزنیم، خانوم من هم ارشد میخونه، دوست های پسر زیاد داره و منم با این موضوع هیچ مشکلی نداشتم چون کاملا بهش اعتماد داشتم، براش یه خونه توی شمال اجاره کردم که با دوستش دوتایی باهم زندگی میکنن، آخر هفته ها میاد تهران و منم خیلی وقت ها میرم اونجا پیشش، اما بخاطر کارم نمیشه همیشه شمال باشم، یکبار مثل همیشه رفتم شمال که باهم خوش بگذرونیم هم اتاقی آرزو هروقت که من میرم اونجا از خونه میره که ما باهم راحت باشیم، شب اول بود که من رفته بودم و مشروب گرفتم و باهم کلی مشروب خوردیم و گل هم کشیدیم و حسابی پاره شدیم میخواستیم بریم تو کار هم که گوشی آرزو زنگ خورد، عرفان که دوست آرزو بود و یکی از بچه های دانشگاه که خیلی با آرزو و اینا دوست بود و تقریبا هرروز باهم با اکیپ خود‌شون که چندتا دختر پسرن بیرون میرن همشون بچه های خوبین و عرفان هم خیلی پسر مودب و خوبیه، عرفان زنگ زد و میخواست از آرزو زودپز بگیره که تو خونه دانشجویی شون آبگوشت درست کنن، من به آرزو گفتم برو سریع زودپز و بده بیا آرزو دست منو گرفت و گفت بیا باهم بریم، مست و پاتیل رفتیم دم در عرفان و دوستش سعید باهم بودن آرزو تعارف کرد که بیاید تو منم گفتم تعارف کنم بیان بچه های خوبین، خلاصه گفتم بیاید شام باهم میخوریم و مشروبم هست به زور عرفان و سعید اومدن تو از منم یکم خجالت می‌کشیدن، تا آخر شب کلی باهم مشروب خوردیم و زدیم و رقصیدیم، آخر شب دیدم آرزو خیلی منو حشری نگاه میکنه و دستشو هی می‌کشید روی پای من، منم شروع کردم به خوردن لباش جلوی عرفان اینا هنوز به فکر ضربدری نبودم، همینجوری که لباشو میخوردم آرزو کیر منو می‌مالید و نفس نفس میزد، شروع کرد به خوردن کیرم جلوی بچه ها عرفان و سعید از خجالت آب شده بودن و مثلا به روی خودشون نمیوردن، لباس آرزو رو در آوردم انداختم رو کاناپه و شروع کردم به خوردن کسش خیلی حشری شده بودیم همینجوری که من کسشو میخوردم دیدم آرزو داره به سعید چشمک میزنه و صورتشو یجوری میکنه که یعنی میخوام، عرفان اینا اصلا اهل این داستان ها نبودن و خجالت می‌کشیدن ماهم تاحالا از این کارا نکرده بودیم، منم که صورت آرزو رو اونجوری دیدم پیش خودم گفتم شرایط رو آروم آروم آماده کنم، آرزو طبق شناخت قبلی که از من داشت میدونست که من فقط منتظر اجازه اونم هرچند که دوسال میشد که دیگه بهش درخواست ضربدری نداده بودم، بلندش کردم و حالت داگی خمش کردم عمدا به سمت سعید خمش کردم و خودشم کمکم کرد، تا کردم تو کسش یه اه بلند کشید و صورتشو از رو شلوار می‌مالید به کیر سعید، یه کم گذشت که سعید دستشو گذاشت روی سر آرزو به محض اینکه سعید دستشو رو سر آرزو گذاشت آرزو خیلی وحشیانه و حشری زیپ شلوار سعیدو باز کرد و کیرشو دراورد و با اشتها شروع کرد به خوردن انقد حشری شده بود که نمیتونست ساک بزنه کیر سعید تو حلقش بود و آه می‌کشید، بعد من رو به عرفان کردم و با اشاره بهش گفتم که اونم بیاد، کیرمو درآوردم و شروع کردم دوباره به خوردن کسش من عاشق اینم که آب کسشو بیارم و بخورم، آرزو معمولا سکس از پشت رو دوست نداشت و نمیذاشت از پشت بکنمش، اما اون شب وقتی کیرمو گذاشتم رو سوراخ کونش چیزی نگفت انقد محو خوردن کیر سعید بود که اصلا هیچی نمیفهمید، سوراخ کونش باز شد و من ادامه ندادم و در آوردم فقط میخواستم باز بشه سوراخش، دراز کشیدم رو زمین آروز نشست رو کیرم و عرفان از پشت کرد تو کونش یکم دردش گرفت ولی انقد حشری شده بود که دردشم دوست داشت، اولین بار بود که از دو طرف جر می‌خورد آب کسش همینجور روی کیر من سر می‌خورد و تمام تخمام از آبش خیس شده بود، آرزو هم هی به عرفان میگفت کونمو جررر بده ابتو بریز تو کنم آبشو میخوام راستش اینجا یکم حالم گرفته شد و یه حس بدی بهم دست داد از اینکه آرزو اینجوری با عرفان حال میکنه، من فقط کیرم تو کسش بود و نمیتونستم تکون بخورم عرفان خیلی محکم می‌کردش جوری که با هر بار ضربه زدن آرزو پرت میشد تو صورت من، عرفان آبش اومد و همشو ریخت تو کون آروز، هیچ خبری هم از کاندوم نبود، عرفان رفت کنار و شروع کرد به سیگار کشیدن، سعید خیلی حشری شده بود، حالت فرقونی سعید شروع کرد به کردن آرزو منم کیرمو می‌مالیدم رو سینه و صورتش آرزو کاملا از حال رفته بود فقط چشماش یکم باز می‌شد و نفس نفس میزد، من چون ترامادول خورده بودم آبم خیلی دیر میومد، خلاصه عرفانم آبشو ریخت رو شکم آرزو و منم انقد از کون کردمش تا آبم اومد، آرزو کاملا بیهوش شد شایدم از خجالتش خودشو زد به خواب حتی بلند نشد خودشو پاک کنه، رابطه من و عرفان و سعید خیلی خودمونی شد بعد این جریان نزدیک روشنایی صبح بود ک بچه ها رفتن، منم رفتم کله پاچه گرفتم و اومدم، رسیدم خونه آرزو رو بیدار کردم، نشستیم سر میز ک غذا بخوریم یهو آرزو شروع کرد به گریه کردن، حق حق تو بغل من اشک می‌ریخت و معذرت خواهی می‌کرد، من آرومش کردم و بهش گفتم منکه خودم چند ساله ازت میخوام و خلاصه گذشت. من برگشتم تهران، اما همه چیز عوض شده بود، یه حس بدی بینمون بود دیگه اون آرامش نبود، یک هفته کامل نشد و من دل شوره داشتم همش چون سعید و عرفان و آرزو و معصومه و… همه باهم دوست بودن و همیشه بعد دانشگاه باهم بودن و من همش نگران بودم که نکنه آرزو بدون من این مارو بکنن و همش چشمش به چشم ایناس، ازش خواستم که دیگه با این اکیپ نگرده و اونم قبول کرد اما بعد اون جریان همش یا اون به من شک داشت و فکر می‌کرد من با زن های دیگه تو تهران میخوابم هم من همش نگران بودم و بهش اعتماد نداشتم همش تو ذهنم تصور می‌کردم که سعید داره آرزو رو میکنه، با اینکه خودم دوست داشتم این کارو بکنم اما نمیدونم چرا یهو همه چی به هم ریخت، بعد اون جریان دو بار دیگه با دوتا آدم متفاوت دیگه هم سکس داشتیم و تو بار سوم یه دختر رو نفر سوم کردیم که بعد اون آرزو گیر دادن هاش بیشتر شد که تو چرا موقع سکس دختره رو اینجوری نگاه میکردی و از این حرف ها، خلاصه هنوز باهمیم دانشگاه آرزو تموم شده و همیشه پیش همیم تو خونه تهران ولی دیگه اون آرامش به زندگی ما برنگشت.
اینو نوشتم واسه اونایی که سکس ضربدری میخوان و فکر میکنن میشه. شاید هم واقعا بشه ولی ارزشش رو نداره. حداقل برای منکه اینجوری بود.
امیدورام موفق باشید

نوشته: Sasha

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها