داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

دانلود فیلترشکن پرسرعت و رایگان برای گوشی های اندروید

سه روز زندگی متاهلی رو تجربه کرديم

سلام دوستان.ميخوام امروز داستان سکس خودم با دوست دخترم ترانه رو براتون بگم.من و ترانه حدود پنج سالي هست با هم دوست شديم و تقريبا هر هفته که موقعيت جور بشه يه سکس با هم داريم.ترانه دختر خوش هيکلي هستش با قد 165 سانتي و وزن 60کيلو و بدن پر و چهار شونه اي داره.من که عاشق کون و کوس و مي باشم.واقعا توي اين چند سال هيچ وقت برام عادي نشده .خيلي سکساي داغي با هم دارشتيم.يه بار تصميم گرفتيم رفتيم مشهد .ترانه تو خونشون گفته بود با دوستاش داره ميره.اما فقط مامانش در جريان بود که با من هستش.هماهنگ شديم و در راه آهن سوار قطار شديم.مستقيما تبريز به مشهد.توي کوپه ما يه خانواده ديگه هم بودن واسه همين موقع رفتن تو قطار راحت نبوديم ولي واسه برگشت يه کوپه دربست گرفته بوديم.بالاخره رسيديم مشهد.قبلش بگم که علت مشهد رفتنمون چي بود.من يه خريتي کرده بودم و با يه دختر ديگه نامزد کرده بودم به که داستانش جداست.ولي پشيمون بودم.ترانه منو خيلي دوست داشت و بعد نامزدي من کلي بهم ريخته بود.و منم فهميده بودم اشتباه کردم و از طرفي نامزدمم بهم گفته بود که عاشق يکي ديگه بوده که خانوادش مخالفت کردن و نامزدم هنوز فکرش پيش اون بود.خلاصه ما دو تايي يه مسافرت مشهد رفتيم که هم حال ترانه خوب بشه و هم دعا کنيم کارمون جور بشه.تو مشهد با شناسنامه خودم و نامزدم يه سويت گرفتيم.من تو راه خدا خدا ميکردم برسيم و يه حال اساسي با ترانه بکنم.رفتيم تو اتاق که دراز به دراز افتاديم رو تخت.خسته بوديم.يواش يواش همديگر رو بغل کرديم و کلي دو تامون حس سکس داشتيم.حسابي از هم لب گرفتيم.بعدش ّکم کم لباسمون رو در آورديم .من طبق معمول شروع کردم به خوردن ميمياي إذر .اونم با دستش کير منو گرفته بود و بازي ميداد.چيزي که دو تامون عاشقش بوديم.بعدش ترانه شروع کرد به خوردن کير کن .واي عجب حالي داشت .مثل هميشه آبدار و با حرارت ميخورد .و با صداي اخ و اوخش به قول خودش با کيرم حرف ميزد و حال ميکرد.ترانه کير خورش حرف نداشت.مخصوصا وقتي تخمامو ليس ميزد و ميگرفت و با لباش ميکشيد ديوونه ميشدم .اون کيرمو ميخورد و منم با کونش ور ميرفتم.شروع کردم به خوردن کونش و حالت شش و نه شديم حال کرديم بعدش ترانه دراز کشيد و من کيرمو کردم لاي پاش.حسابي تلمبه زدم آبدار و نرم .نيدونم آب و هواي مشهد بهم ساخته بود يا چي خبري از آبم نبود .کيرم سيخ سيخ شده بود دو تامون داشتيم حال ميکرديم.اينقد زدم خسته شدم.ترانه گفت حالا بخواب من برات سر بخورم .خيلي دلم واسه سرسره بازي تنگ شده .ترانه اومد رو شومبولم و دستاش رو گذاشت کنار بدنمو شرو ع کرد به سر خوردن و رفت و برگشت صداي آخ و اوخش بلند شده بود و منم آخر لذت بودمو پاهام سست شده بود.ولي هنوز آبم نيومده بود .گفتم ترانه دمر بخواب.اونم خوابيد .واي چه کون با حالي داشت.خوش فرم و با اندازه مناسب.کردم لاي ظونش و خوابيدم روش .ازش لبم ميگرفتم و اون هر از گاهي انگشتاي دستمو ميخورد و منم گردن و بدنش رو ليس ميزدم .اون هيچوقت نتونسته با سکس از پشت کنار بياد و هميشه تو سکساي قبليمون ميگفت درد داره نکن توش.منم هميشه ميزاشتم لاي کونش و سر ميدادم و اونم با شل و سفت کردن کونش بهم حال ميداد.ولي اينبار همينطور که لاي کونش بود داشت اخ و اوخ ميکردم يه کم کله کيرمو کردم تو سوراخ نازش درد داشت ولي چشاش رو بسته بود و هيچي نميگفت .بهش گفتم عزيزم درد داري اون گفت تشکالي نداره مهم اينه تو لذت ببري و من ادامه دادم تا اينکه آبم اومد .چه آبي اومد داغ داغ و خيلي پر حجم .همينطوري دو تامون افتاديم و يه دو ياعتي تخت خوابمون برد. بعدش ترانه منو بيدار کرد .همديگر رو بوس کرديم و از هم تشکر کرديم به خاطر اين سکس با حال.ترانه گفت ناقلا آبت رو پاشيدي تو ها .خيلي داغ بود .منم يه لبخندي زدمو دوباره لباش رو بوس کردم .ترانه ولي همچنان يه نگراني و حسرتي نو چشاش بود و همش به اين فکر ميکرد که من نامزد کردمو ديگه خيلي سخته به من برسه .و بعضي وقتا نميتونست خودشو نگه داره و گريه ميکرد .اون ميگفت من به تو احساس مالکيت دارم .نميتونم حتي يه لحظه تصور کنم تو نيستي،.يا اينکه برمو و يکي ديگه رو جاي تو قبول کنم ولي منم تصميمو براي جدايي از نامزدم گرفته بودم و فقط به ترانه فکر ميکردم .تو مشهد خيلي بهمون خوش گذشت سه روز زندگي متاهلي رو تجربه کرديم.ولي روز اخر خيلي سخت بود که داشت تموم ميشد.يعني خدايا ميشه ما بهم برسيم.

نوشته: ؟

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها