داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

چی شد که کونی شدم؟

سلام من اصغرم(مستعار)۱۷ سالمه اهل مازندرانم میخوام اولین خاطره کون دادنمو بگم ک امروز اتفاق افتاد
اول از خودم بگم ک یکم چاقم و باسن به نسبت خوبی دارم و سایز سینم حدود ۴۵ هستش خب بریم سر اصل مطلب
من از ۱۶ سالگی گرایش به پسرا توم شعله ور شد و پدید اومد و هیچوقت به کسی نگفتم که گرایش به پسرا دارم فقط یه پسر عموی هم سن خودم دارم که دو سه بار با هم جق زدیم
خودم کسی بودم که میگفتم بعضی پسرا کسخلن ک میرن کون میدن و بهشون فحش میدادم اما وقتی که تلگرام وصل کردم زیاد توش بودم و با دوستام چت میکردم همه چیز خوب بود تا اینکه افتادم دنبال کانال های فیلم سوپر و دیدم ی فیلم ترنس هست، دیدم فیلمو و جقو زدم به این فکر افتادم که یبار کون بدم(ولی میترسیدم) زمان گذشت و گذشت تا کانالای رمان سکسی و خاطره سکسی رو پیدا کردم ۴ یا ۵ ماهی میشه که میخونم و با خاطرات گی خیلی بیشتر حال میکردم تا خاطرات سکس و همیشه حشری میشدم و میرفتم جق میزدم…بگذریم زمان گذشت تا یه روز حشرم خیلی زد بالا شد ۴ شنبه گفتم برم انجمن کیر تو کس آگهی بده مرد یبار شیون هم یبار رفتم آگهی دادم ۲ نفر اومدن آیدی تلگراممو گرفتن چت کردم باهاشون و آشنا شدم که یکیشون ی شهر دیگه بود که کلا کنسل شد یکی دیگه هم فقط ماشین داشت و مکان نداشت ک اونم کنسل شد،من موندم با یه حال حشری که گفتم برم توی تلگرام رباتای چت ناشناس و رفتم و پسرا رو جستجو کردم یه نفر رو انتخاب کردم به اسم بهرام بهش سلام کردم اونم جواب داد یخورده چت کردیمو قرار گذاشت برای امروز که جمعس میخواست سکس چت کنیم بهم گف بی غیرت باش منم گفتم نمیتونم خیلی اصرار کرد منم قبول کردم تا ساعت یک شب داشتیم چرتو پرت می گفتیم که بهش گفتم بهرام من فتیش جوراب شلواری دارم میتونی ردیف کنی برام؟ گفت اره گفتم حله عشقمو از این چرتو پرتا ولی تا فهمید که صفر کیلومتر هستم و تا حالا ندادم داشت زمینو می خورد خیلی بی غیرتی حرف میزد ک زدم بلاکش کردم و اعصابم داغون شد
خوابیدم صبح جمعه که بیدار شدم آن بلاکش کردم و بهم فحش داد که چرا بلاک کردی منم چون حشری شده بودم گفتم غلط کردم عشقمو از این چیزا اونم گف ساعت ۱۰ خونم باش منم بهش گفتم باشه گفتم جوراب شلواری رو ردیف کردی؟گف اره منم خوشحال شدم راه افتادم تا رسیدم به مکان طبقه دوم بود تا آسانسور باز شد فهمیدم چه غلطی کردم با خجالت رفتم تو سلام کردم و ی مرد چاق جلو درب بود(همون بهرام)بهم گف چیزی میخوری؟گفتم ن فقط میشه جوراب شلواری رو بدی بپوشم ک گفت نگرفتم😐ولی سوتین دارم برات ی سوتین توری قرمز داد گف که بریم رو کار گفتم باشه شرتشو ک در آورد چیزی ک دیدم باورم نمیشد از ترس داشتم سکته میکردم(بهم گفته بود ۱۷ سانته)جلوم یه کیره خوابیده که فقط قطرش ۱۰ سانت بود گفت ساک بزن گفتم ک نمیتونم و حالم بهم میخوره یکی زد زیر گوشم بهم گف مادر…بخورمنم کردم دهنم هرچی بیشتر خوردم دیدم داره بزرگتر میشه وقتی کامل شق شد دیدم کیرش ۲۵ سانته همون جا ترسیدم گفت چیه کیر تو کوچیک تره؟گف برو گمشو رو تخت پاهاتو بزار رو زمین قد بلنده حروم…رفتم رو تخت دیدم با کرش داره میزنه ب کونم گفتم اول با انگشت بازش نمیکنی؟گف نمیخام الان بکنم تو منم خیالم راحت شد ک یدفعه دیدم درد داره تموم تنمو فرا میگیره رفتم از زیرش فرار کنم ک دوشمو گرفت گفت تکون نخور کونیه حروم…یدفعه تمام ۲۵ سانتو کرد توم زیر کیرش داشتم داد میزدم و درد میکشیدم و گریه میکردم ک اونم حشری تر میشد ی ۱۰ دیقه ک گذشت گفت دارم ارضا میشم منم گفتم تو کونم ن ولی دیگه کار از کار خیلی گذشته بود حدود ۳۰ ثانیه روم دراز کشیده بود ک بلند شد منم گف بلند شم رفت در حالو قفل کرد کلید و برداشت گفتم این چه کاریه بزار برم؟!گفت یه دور دیگه باید باشی حالا برو کونتو بشور که باهات کار دارم منم رفتم کونمو شستم اومدم بیرون گفت بیا تو اتاق رفتم تو اتاق دیدم ۲ تکه طناب آورد گفتم این واسه چیه؟گفت میخوام باهات bdsm انجام بدم!گفتم یعنی چی گفت دراز بکش
دستمو محکم با طناب بست و پا هامو جوری بست ک سوراخ کون تنگ تر میشه یعنی از مچ پا تا رون پامو بست بعدم منو انداخت رو تخت منم ک داشتم میگفتم نکن این کارو زد تو گوشم گف خفه شو مادر… منم دیگه کوتاه نیومدم گفتم نمیشم گفت نمیشی؟ گفتم نه! اونم از توی کشو چسب پهن در اورد و گفت پس خودم خفت میکنم منم که دستو پام بسته بود نمیتونستم کاری بکنم اونم دهنمو بست و منو پشت و رو کرد و بدون وازلین خیلی جدی از اول همشو کرد تو کونم ک دردش از دفعه اول خیلی بیشتر بود منم زیرش داشتم زجه میزدم اونم انگار که من رفته بودم دستشویی اسپری تاخیری زد و داشت مثل وحشیا میگایید منو سریع تلمبه میزد و صدای خوردن خایه هاش ب کونم تو اتاق پیچید ایندفعه حدود ۲۰ دیقه تلمبه زد تا اینکه ارضا شد چسب دهنمو باز کرد دستو پامو باز کرد گف برو خودتو بشور رفتم دستشویی دیدم از کونم هم آب منی هم خون داره میاد ک ترسیدم خودمو شستم هر جوری ک بود و رفتم پیشش و بهم گف حالا میتونی بری خونتون جنده کوچولو منم نتونستم برم خونه اول رفتم بیرون ی ساعت دور زدم بعد رفتم خونه و تلگراممو باز کردم رفتم پیویش و ده بیست تا فوش آبدار دادمو مادرشو یاد کردمو بلاکش کردم و رفتم دوش گرفتم وقتی میخاستم بشینم کونم انگار کبود شده خیلی درد میگیره که دیدم نمیتونم تحمل کنم اومدم تو اتاقم دراز کشیدم و الان دادم این خاطره رو براتون مینویسم
تورو خدا با این آدمای مریض نرین تو رابطه واقعا بی جنبه هستن و مثل ی انسان برخورد نمیکنن
دوستان این خاطره ک امروز جمعه ۱۴ مرداد ۱۴۰۲ برام افتاد به خدا واقعیه اگه میخواین باور کنین اگه میخواین باور نکنین
ی سوال از شما داشتم اینکه چجوری میشه درد باسنو کم کرد؟

نوشته: اصغر

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها