داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

من و پسر جنوبی (۲)

…لینک قسمت (های) قبل در پایین صفحه

نمیدونم چرا وقتی آب آدم میخواد بیاد تندترش میکنه و عجله داره ؟ وقتی لذت میبری دیوونه ای سریعتر کمر بزنی تا زودتر خالی بشی و تموم بشه سکست؟
روی شکمش خوابیده بود و منم روش خوابیده بودم تنگی کونش و بدن داغ سبزه جنوبیش منو به عرش برده بود گاهی لباشو میخوردم و گاهی لپاشو و گاهی گردن و گاهی گوشهاشو . یه هیکل نحیف پسرونه و بدون مو زیرم بود بهش گفتم عامر جونم توی چشمام نگاه کن برگشت نگاه کرد منو و من تمام حس های خوب دنیا به سراغم اومد . تند و تندتر اه اه اه وای خالی شدم توش چه حس خوبی وای وای وای چشامو باز کردم هنوز ۴ صبح بود و باید با شورتی پر از منی میرفتم حموم. لعنت به این شانس ای کاش خواب نبود …
صبح ساعت ۸ رفتم سرکار و وقتی میخواستم برم دفترم از کنار ابدارخونه رد شدم و گفتم عامر صبحونه منو بیار… ده دقیقه بعد اومد داخل خواستم بگم عامر چی شد دو هفته گذشته و من منتظر جوابم که یکی از مهندسا اومد داخل و گفت مهندس واسه بچینگ سیمانمون کمه و اومد نشست پیشم و ای کیر تو این شانس کارگاه مگه معاون نداره … عامر سرش پایین بود و داشت میرفت بیرون . به مهندس گفتم صبحونه میخوری گفت نه مرسی خوردم . کس کش منظورم اینه گمشو بیرون دیگه. بعد دو سه دقیقه پاشد و رفت بیرون . یه لقمه کوچیک نون و عسل و خامه درست کردم …عامر بیا یه لحظه اومد داخل گفتم بیا جلوتر اومد گفتم دهنتو باز کن داشت نگام میکرد گفتم نترس باز کن . باز کرد گفتم نصفشو گاز بزن زد و بقیشو خودم خوردم و گفتم اووووم خوشمزه تر شده… داشت نگام میکرد همینطوری و حسم براش تازگی داشت و یه جوری نگام میکرد و تا الان فکر میکرد این لوس بازیا بین دختر پسراست فقط…

رفت بیرون و نیم ساعت بعد بساط صبحونه رو جمع کرد و موقع جمع کردن دستمو گذاشتم روی کمرش و نوازشش میکردم و گفتم عامر جان منتظرما چی شد جوابت ؟ گفت مهندس بخدا نمیتونم گفتم چیو نمیتونی پسر خوب ؟ دلیلشو بگو فقط یه دلیل قانع کننده بیار برام وگرنه قبول نمیکنم دلیلت رو… سرشو انداخت پایین وقتی خجالت میکشه لامصب خوشگلتر از هر موقع میشه گفتم عامر جان بخدا من آدمی نیستم با ابروی کسی بازی کنم بخدا بین خودمون میمونه . معمولا رییس کارگاهها پرده اتاقشون بازه و باید مسلط به کارگاه باشن ولی من برعکس همیشه پرده ها کشیدست. دستمو کردم زیر تی شرتش و و کمرشو شروع کردم به مالیدن . وااااای داغ بود و اتیش خودشو جرات نداشت پس بزنه ولی میفهمیدم که راضی هم نیست بعد چند ثانیه دستمو برداشتم و گفتم عامرجان من کمبود سکس ندارم و قصدم ارضا شدن بود هرگز بخدا سراغ تو نمیومدم من عاشقت شدم و خودتو از ته قلبم میخوام گفت ببخشید مهندس من میدونم چی میگید ولی من دوست دختر دارم و اگرم قرار باشه گی کنم اصلا تو کتم نمییییره که بخوام مفعول باشم بخدا نمیتونم … وسایلو برداشت و رفت از اتاق بیرون . واقعا اعصابم خورد بود . واقعا حس بدیه یه احساس یه طرفه باشه واقعا اذیت میشه ادم . گوشیمو در اوردم و اعلان بالای گوشی رو نگاه کردم . تلگرام بود و واتساپ و یه زنبور . وارد زنبوره شدم نرم افزار هورنت . دیروز به یکی پیام داده بود . آرتا ۱۶ بندرعباس ترنس. اصل داده بودم و عکسمو باز کردم پیامشو نوشته بود ۲۰۰ بیزی. لاغر بود با کون برجسته و سفید و موهای لخت مشکی و چشمای گاوی . خوشگل بود شاید از عامر هم به لطف رسیدن به خودش و ارایش کردن خوشگل تر ولی من سنگ ترازوم عامر بود ولی خب وقتی یه جای کارت بلنگه و اسیر کیرت باشی هر چی باشه رو برای کردن انتخاب میکنی. قرار گذاشتم ساعت ۵ بعدازظهر خیابون دانشگاه بندر. ادرس رو داد و رفتم توی خونه . یه پسر با مشخصاتی که گفتم با شلوارک کوتاه جین و یه رکابی زرد رنگ . سلام کردیم به هم و رو مبل نشستم . شماره کارتشو داد و سیصد ریختم براش و خیلی تشکر کرد . نزدیک شد بهم و بدنمو دست میزد و جون میگفت و میگفت ددیم میخواد امروز پسرشو بکنه ؟ حشری شدم و شروع کردم به لب گرفتن ازش و رکابیشو در اوردم و شروع کردم خوردن سینه و گردنش و شکمش و نافش واقعا انگار دختر بود شلوارکشم در اوردم و یه شرت خوشگل ابی تنش بود از رو شورت شروع کردم به خوردن کیرش . یه کیر کوچولو که اصلا راست نمیشد . شورتشو در اوردم و یه کیر کوچولو و خوشگل دیدم که انگار پشمای کیرشو چند روز پیش زده بود . دوباره به جونش افتادم . گیرشو تخماشو لای پاهاشو و پاهاشو دادم بالا و لپای کونشو پنج دقیقه ای خوردم و اومدم بالا و ناف و شکم و سینه ها و گردن و لباش رو خوردم . خیلی حال میداد ولی ایکاش بجای این عامر بود دیگه از خدا هیچی نمیخواستم . من در اول داستان قبل چیزی گفتم که شاید شما بد برداشت کردید یا مقصر طرز فکر اشتباه خودمه نمیدونم چون واقعا نمیدونم چون وقتی جوون بودم نه نتی بود به اینصورت نه دسترسی به اطلاعاتی داشتم نه گی اینقد زیاد بود که بدونم چی به چیه فقط اونایی که باید میدادن میدادن اونایی هم که باید میکردن میکردن . و واقعا نفهمیدم این لذتی که از گاییدن یه پسر میبری بخاطر اینه که خوشگله یا بخاطر اینه که اونم کیر داره و بهت از نظر روانی لذت میده که کسی که میتونه خودش بکنه اومده زیرت خوابیده و داره بهت میده و از این بابت احساس قدرت و لذت میکنی ؟ نمیدونم بهرحال حق میدم اگه بگید مشکل روانی دارم بهرحال هممون مشکلات فکری و روحی روانی به نوع های مختلفی داریم . خب واسه من ترنس بیشتر از زن حال میده چون نیم ترنس پسره و اندام پسرونه داره ولی خب پسر خیلی بیشتر از ترنس حال میده بهم چون پسره کامله. و من مجبوری و بخاطر سیر کردن روحم و کیرم در حال تلمبه زدن توی دهن ارتا ۱۶ ساله از بندر بودم و موهاش توی دستام بود و بعد خوابوندمش روی شکم و لای کونشو باز کردم و سوراخ خوشگلشو دوباره دیدم . کاندوم کشیدم سرکیرم و اونم پماد ژل زایلوژل زد روی سوراخ کونش و سر کیر من. خخخخخ یادم رفت بگم کیرم ۱۷ سانته ولی کلفت و سفیده . لای کونشو با دو تا دستاش باز کرد و من سر کیرمو گذاشتم دم سوراخش و با یه فشار سرش رفت تو . یه اخ گفت ولی خب معلوم بود بخاطر شغلش درد زیادی رو تحمل نکرد . کم کم داشتم میکردم داخل و اونم تلاش میکرد جلوی مقاومت سوراخشو که به طور غریضی میخواست بسته بشه رو بگیره و شل کنه خودشو . چند سانتی توش بود و هی تا نوکش در میاوردم و دوباره میکردم توش . دلو زدم به دریا و کلا خوابیدم و روش و ده سانت پایانیش رو یه جا کردم توی کونش . دادش رفت هوا ولی سعی میکرد زیاد داد نزنه چون خونه اپارتمانی بود . بی حرکت تمام کیرش توش بود و اون ناله میکرد چشامو بسته بودم و فکر میکردم روی عامر خوابیدم ولی صدای ناله دخترونه ارتا کجا صدای پسرونه تازه به بلوغ رسیده عامر کجا . شروع کردم عقب جلو کردن اول اهسته بعد کم کم شروع کردم تندتر . دستاشو از زیرش در اوردم و بردم بالای سرش و از هم باز کردم و دستمو گذاشتم توی دستاش . یه بدنه دخترونه و سفید و بی مو زیر یکی که سه برابر خودش هیکلشه و پر از مو . تضاد جالبیه. مدل داگی رو هم بعدش اجرا کردم و بعد در حالی که پاهاش روی شونم بود و به پشت خوابیده بود داخل کاندوم توی کونش ارضا شدم و بعد ۵ دقیقه پاشدم رفتم دستشویی و لباس پوشیدم و خداحافظی و رفتم . اهنگ کلافه سیاوش قمیشی و سیگار و رانندگی تا رسیدم خونه. ساعت ۸ شب بود حموم کردم تصویری با خانوادم صحبت کردم و گفتم بهشون واسه هفته دیگه بلیط گرفتم و میام مرخصی. چشامو بستم و خواب رفتم . ساعت ۱۱ شب بود تقریبا دیدم تلفنم داره زنگ میخوره. ۰۷۶ و … کد داخلی شهر بندر بود گفتم شماره های شرکتو که دارم اگه اتفاقی افتاده باشه زنگ بزنن با کمی تعجب برداشتم و گفتم بله بفرمایید دیدم صدای عشقمه و عامرم میگه سلام مهندس خوبید ببخشید مزاحم شدم من الان فلان کلانتری هستم میشه بیایین اینجا یه اتفاقی افتاده … صداش کمی گرفته بود . وای من داشتم سکته میکردم چرا اخه؟ یعنی اینقدر فشارمو روش زیاد کردم که یه لحظه ذهنش بهش دستور داده بره کلانتری شکایت کنه ازم؟ یعنی قید کارشو زده ؟ بعدش وقتی یکی شکایت میکنه از یکی خودش که زنگ نمیزنه اون مامور کادری که اونجاست زنگ میزنه و میگه بیایین کلانتری . گفتم باشه عامر جان میام الان. لباس پوشیدم و هزار فکر خیال رسیدم جلو کلانتری پارک کردم ماشینو و رفتم داخل …
بقیشو توی قسمت سوم میگم…

نوشته: مهندس

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها