داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

پسر بابلسری مهربون

سلام به همه دوستانی که علاقه به رابطه های لطیف دارند.
همه چیز از یاهو مسنجر شروع شد. یادش بخیر اون دوران عالی بود. راستی من ساشا هستم ۲۹ ساله از اندیشه . پوست سفیدی دارم. موهای بدنم رو که میزنم تمام بدنم سفید میشه و برق میفته. دقیقا هم زمان کونم هم بدجور به خارش میفته و تنها راهش اینه که با خودم ور برم. اون موقع ها از خودم عکس میگرفتم و تو چت با کسایی که اشنا میشدم بهشون میدادم عکسارو و بعد از سکس چت مفصل دیگه خالی میشدم و میرفتم دنبال کارم. با افراد زیادی تو یاهو مسنجر اشنا شدم و تبادل عکس و فیلم داشتم ولی یه پسر شمالی رو خیلی هواسم بهش بود. اولاش عکسهای فیک میفرستاد. ولی وقتی دید که من واقعی هستم و بهش اثبات شد ، اونم خود واقعی شو نشون داد. ازم وب صورت میخاست ولی نمیتونستم بدم، اخرش گفت که برو روی کونت اسممو بنویسو عکسشو بفرست. من سریع رفتم اسمشو رو لپ کونم نوشتم تو اینه قدی از حالت داگی خودم عکس گرفتم و براش فرستادم. کف کرده بود که اولا واقعی هستم و دوما ابنکه کسی رو پیدا کرده که تمایلات جنسی مشابه خودش رو داره و بدون دردسر مبتونه باهاش صحبت کنه. دیگه باهاش رفیق شده بودم. هفته ای یبار تماس میگرفت. شبها سکس چت میکردیمو خالی میشدیم. البته منکه دو سه بار خالی میشدم. تا اینکه بالاخره هوس کار خودش رو کرد. تصمبم گرفتیم حضوری همدیگه رو ببینیم. کار خیلی سختی بود. برای جفتمون دقیقا شرم و حیا و ترس وجود داشت. کلی قسم خورد که براش دردسر درست نکنم. حس عجیلی بود ، فقط نمیخاستم کون بدم. حس اینکه به یه نفر تمایلات غیرمتعارف خودم رو بگم وحشتناک بود چه برسه که حضوری ببینمش. اصلا دست خودم نبود . وقتهایی که حشری نبودم اصلا دوست نداشتم این کار رو ، ولی امان از زمانیکه حشری میشدم، سربع تو یاهو پیام میدادم و منتظر میموندم جواب بده اگه جواب نمیداد تا یکی دو ساعت مینشستم با خودم ور میرفتم و اخخخخخ برای اون زمانیکه وسط جق زدنت یه دفعه پیغامش میومد بالا، انگار بال در میاوردم . بهش میگفتم منصور لختنم و دارم جق میزنم میگفت خیلی حشری تو . مگه کار و زندگی نداری که دایم پای لب تابی. راست میگفت کاری نداشتم دانشجو بودم. خلاصه اینقدر با هم صمیمی شدیم که یه روز گفت دوست دارم بقلت کنم و ببوسمت . دیگه زیر دلم خالی شد. تصمیم گرفتم برم بابلسر. و این اغاز یه راه طولانی شد برای لذت از همبستری با پسرها. اونم خیلی خوشحال شد و میگفت خیلی استرس دارم برای دفعه اول میخام ببینمت. جالب این بود که جفتمون دفعه اول بود همچین شرایطی رو تجربه میکردیم. من برای رفتن دو تا چیز خیلی مهم بود ، اولا اینکه اون منو نمیشناخت و احتمال دردسرش خیلی خیلی کم بود و دوم اینکه کیرش کوچک بود و اگه به سکس از پشت ختم میشد ازار دهنده نبود که البته بعدا فهمیدم اشتباه کردم، چون سری دوم که روم بود و کیرش رو تو سوراخ پشتم تلمبه میزد دوست داشتم بزرگتر بود و بیشتر تو خودم حسش میکردم. اینم از بی تجربگی بود . بعدها فهمیدم که بابلسر خیلی پسر گی داره و این شانس من بود که یکی از بهترین هاش رو تور کرده بودم چون خیلی مهربون ، با شخصیت و دلسوز بود. حتی پول رفت و برگشت و همه هزینه ها رو حساب کرد. البته بعدا متوجه شدم که دلیلش این بود که کون گرد و گوشتی من حسابی دلش رو برده و از ابنکه یه پسر تهرانی رو کشونده شمال و ترتیب کون گندش رو داده حسابی مست بوده و دوست داشته جبران کنه . بقیه داستان که شامل رفتن من با تاکسی به بابلسر و یه شب عالی با این پسر مهربون میشه رو تو قسمت بعدی داستان میگم. حیف که دیگه بعدش نتونستم پیداش کنم و قصد منم از نوشتن این داستان پیدا کردن این پسر با معرفت و کیر کلفته که کله کیرش به طرز عجیبی کلفت بود.

در پایان باید بگم منصور جون اگه این داستان رو جایی دیدی بدون که ساشا عاشق مرام و کیر کلفتت هست.

نوشته: ساشا کرجی

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها