سلام این داستان کاملا واقعی هست من ۱۷ سالمه
قد ۱۸۰ وزن ۱۴۵ و سایز ۱۵ سفید و شیو وبدون ریش
میخوام اول از درد های یه پسر چاق بگم براتون تو مدرسه همه خیکی صدام میکردن خیلی بدم میومد قبل کرونا تو مدرسه رفته بودن توالت که یکی از بچه ها به زور امد تو و دید سایزم کوچیکه گفت با این میتونی جق بزنی منم ناراحت شدم و شلوارم کشیدم بالا و امدم بیرون گفت به همه میگم که چاقالی منم ناراحت شدم تا اینکه بعد دو هفته اسمم از خیکی به چاقال عوض شد .
زنگ های ورزش بچه ها موقع تعویص لباس ازم عکس گرفته بودن اخه ممه داشتم .دیگه سوژه شده بودم کلاس ما هم ۲۰ نفر بود .دلا میشدم انگشت میکردن .یبار همه بچه ها تو نماز خونه جمع بودن معلم دیر امد تا رفتیم تو نماز خونه یکی از بچه ها گفت بلند که اریا زن هست که من گفتم زر نزن گفت پس نشون بده تا باور کنیم اخه تو سینه داری .زیپ شورتمو دادم پایین کیرمو نشون دادم همه خندیدن و مسخره کردن گفتن هسته خرما ببین وایی خیلی ناراحت شدم .سوژه شده بودم .بعد نمازخونه ورزش داشتیم در ضمن نماز خونه زیرزمین بود ۔دوتا از بچه ها رفتن پشت درب بقیه همه داشتنم لباساشون در میاوردن ولی کاملا معلوم بود راست کردن منم منتظر بودم که برن منم لباسم در بیارم که دیدم همون حسام که با زور امده بود تو توالت امد با شورت جلوم گفت دست بزن به این میگن کیر نه اون هسته خرما منم سرمو گزاشتم رو پام گفتم اذیت نکن .دیدم دوربین روشن کردن دورم جمع شدن اینقدر نزدیکه که بوی کیرشون حس میکردم که یکدفعه کشیدن پایین وایی مال من از همه کوچیکتر بود .مال حسام خیلی بزرگ بود .تقریبا چند تا از بچه ها خیلی بزرگ بود .اینقدر حسام نزدیک بود که صورتم بر میگردوندم میخورد به صورتم .لباس ورشی پوشیدن گفتن تو هم عوض کن کاریت نداریم منم بلند شدم که عوض کنم یجورای مجبور بودم .کلی مالیده شدم .کلی انگشت و گاز بچه ها سینمو میکشیدن خیلی روز بدی بود .چند ماه همین بود که تا شد امتحانات دی ماه که داشتم میرفتم خونه یکی از بچه که میدونست تنهام گفت میخوای بیا خونه ما درس بخونی گفتم نه هرچی اصرار کرد نرفتم ولی کتابش داد گفت خوندی برام بیار .رفتم خونه بعد نیم ساعت دیدم در میزنن گفت میشه بزنی امدم کتاب بگیرم امد بالا ولی من گفتم هنوز نخودم گفت خودم میخوام که امد بالا تو اتاقم و منم با تاپ شورتک بودم گفت میشه لخت بشی من کامل ببینمت که خیلی اصرار کرد و گفت نکنی به پسر عموت میگم چاقال مدرسه هستی خلاصه لخت شدم .قشنگ کیرش معلوم بود داره شق میشه .گفت تو مثل جنده ها هستی حالا یکم کیرمو میخوری و الا میگم منم خیلی دوست داشتم شروع کردم اروم به خوردن که گفت تند بخور وقت ندارم بعد پاچید رو صورتم وای خیلی بد بود ازم فیلم گرفت گفت رفت .شب تو واتساپ که یه گروه هستیم گفت یه کلیپ دارم وایرال کنم همه ابشون میاد. .که یدفعه برا منو فرستاد .وای دیگه pv پر شده بود برا منم بخور .وایی خودم هم جق زدم .ولی بچه ها خیلی دست داشتن گفتن بیا گروهی بزن و بعد کلی اسرار قبول کردم .گفتم ولی بیان خونه ما .امدن ۵تا یی وایی بوی کیر بوی اب حلقم بو گرفته بود اینقدر خورده بودم الان کارم شده که تو قرنطینه شرایط عادی میرم برای هر کدوم تو خونشون میخورم و میام
یجورای عادت کردم
نوشته: Ad