داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

دانلود فیلترشکن oblivion برای اندروید:
دانلود با لینک مستقیم
داتلود از گوگل پلی
دانلود از گیت هاب

دانلود فیلترشکن MAHSANG برای اندروید:
دانلود با لینک مستقیم
دانلود از گوگل پلی
دانلود از گیت هاب

خیانت اجباری و عادت بهش

سلام و خسته نباشید
خیلی بلد نیستم داستان بنویسم ولی از اونجایی که داستان هایه اینجا رو زیاد میخونم و بهش عادت کردم خیلی دوس دارم داستان زندگی خودمو بنویسم.
من رها ۲۵ سالمه ،۱ساله با سروش ۳۰ ساله ازدواج کردم.
ما کلا اصفهانی هستیم و به خاطر شغل همسرم و اینکه دوریش واسم سخت بود و اینکه پیش خانواده ی سخت گیرم نباشم اومدیم عسلویه و یه خونه اجاره کردیم ،وضع مالی شوهر به خاطر درآمدش خوب هست،یه هفته ۷صبح تا ۷ شب میره سر کار یه هفته از۷ شب تا ۷صبح و ۱۴ روز تعطیل هست.
بریم سراغ داستان اصلی و شروع ماجرا
اونایی که تو جنوب زندگی می‌کنند ميدونند که اگه کولر ۵ دقیقه خاموش باشه از گرما میمیری ،خلاصه ۳ماه از زندگیم با سروش گذشته بود و فقد روزایی که پریود بود باهم سکس نداشتیم خداییش تو سکس هم خوب بود و منو ارضا میکرد ،تنهایی تو خونه خیلی بهم فشار می‌آورد یه مدت خانوادم اومدند پیشم ولی واقعا صبح تا شب تو خونه واسه منی که همه افکارم سکسی بود و نمیتونستم به خاطر گرما حتی یه دور هم بزنم سخت بود.
۳ماه از زندگی مشترکمون گذشته بود که کولر خونمون خراب شد و باد خنک نمیزد ،سروش سر کار بود سریع بهش زنگ زدم که بیاد خونه و درستش کنه یا تعمیرکار بیاره شدید عصبی بودم که چرا اومدم اینجا زندگی میکنم ،یه نیم ساعت گذشته بود و منم به خاطر گرمایه شدید همه لباسامو درآورده بودم حتی شورتم ،به سروش زنگ زدم گفتم چی شد گفت مرخصی گرفتم و دارم میام ،یه ربع بعد در حال باز شد و من سریع رفتم جلو که سر سروش دادو فریاد کنم که چرا دیر کرده وغر بزنم دیدم با یه نفر تعمیر کار هست یه لحظه سه تاییمون هنگ کردیم ،خشکم زد جیق کشیدم دستمو گذاشتم رو سینه هام و سریع دویدم سمت اتاق خواب ،یه نیم ساعتی طول کشید که درست شد و تعمیر کاره رفت سروش تا اومد تو اتاق وایسادم سرش دادو فریاد زدم که چرا هماهنگ نکردی و عذر خواهی کرد و دوباره رفت سر کار،تا شب تو فکرش بودم. قبل از ازدواج با سروش دوست پسر داشتم ،حسه اون موقع رو پیدا کردم که میرفتم خونشون وسکس میکردیم البته از پشت.یه فکر افتاد تو سرم که کرم ریزی رو شروع کنم و یه‌جورایی هم حال کنم هم از تنهایی بیام بیرون.فردا دوباره کولر خراب شد به سروش زنگ زدم که کولره دوباره خراب شد بهم گفت الان میام ،مسول شیفتشون بهش مرخصی نمی‌داد که بیاد منم واقعا گرمم بود بهم گفت با تعمیرکار هماهنگ کردم که بیاد من نمیتونم بیام بهش گفتم من تنهام تو خونه گفت به یکی از همسایه ها بگو بیاد پیشت .آخه من کسیو نمی‌شناختم گفتم اوکی ،گفتم حالا تعمیر کاره میاد منم میرم تو اتاق تموم شد صدام میزنه که دارم میرم یه ربع شد تعمیرکاری که اسمش عمار بود اومددرو واسش باز کردم اومد داخل تا دیدمش یاده دیروز افتادم که منو کامل لخت دیده بود،سلام علیک کردم و رفتم تو اتاق یکم کار کرد صدام زد که باید برم پشت بام اومدم بیرون از اتاق دیدم یجوری نگاهم میکنه منم بدم نیومد و احساس کردم کیرش بلند شده گفتم اوکی بعد از ۱۰ دقیقه اومد و گفت بابت دیروز ببخشید که گفتم اشکال نداره پیش میاد، گفت واقعا اشکال نداره گفتم نه یواش یواش بهم نزدیک میشد هم حس ترس داشتم و دوس داشتم بیادش کولر هم خنک شده بود و حالم بهتر بود ،چهره ی تقریبا سیاهی داشت و یکم هیکلی و قد بلند بود ،نزدیک صورتم شد منم هیچی نمیگفتم آروم گفت صدات در نمیاد تا کارمو بکنم یکم بازی درآوردم که من شوهر دارمو تو رو خدا دستشو برد بالا که منو بزنه گفتم باش نزن،لباسمو درآورد و با ولع خاصی سینه هایه سایز۷۰ میخورد، شوهرم زنگ زد گفت اوکی شد گفتم آره گفت تعمیر کاره رفت گفتم آره خیالت راحت همه چی ردیفه ، تلفن قطع شد عمار گفت آفرین دختر خوب ،شلوار و شورتمو کشید پایین و شروع کرد با دستش بازی کردن باهاش حاله خوب و عجیبی داشتم،نتونستم خودمو کنترل کنم از رو شلوار کیرشو گرفتم اووف عجب کیری داشت کلفتیه عجیبی داشت کمربندش رو باز کرد شلوارو شرت رو باهم کشید پایین یه کیره ۲۰ سانتیه کلفت افتاد بیرون ،سریع نشستم سر کیرشو کردم تو دهنم یکم زبون زدم و لیس زدم آروم گفت تخمم لیس بزن یه بویه عرقی گرفته بود ،کلا از بویه عرق بدم میاد ولی اون لحظه واسم لذت بخش بود یکم واسش خوردم گفت بخواب تا واست بخورم گفتم بریم تو اتاق خواب دراز کشیدم از گردنم ماهرانه شروع کرد به خوردن تا رسید به کسم واقعا میتونم بگم راحت یه بار ارضا شدم کا کلی آب دوره کسم جمع شده بود،فوق العاده بود عمار زبون که میزد دور سوراخ کونم حسه عجیبی داشتم ،آروم گفتم بکن تو سره کیرشو آروم گذاشت رو کسم ،کلفتیشو کامل حس میکردم شروع کرد به تلمبه زدن محکم بغلش کردم کیرشو آروم جا داد تو کسم سرعت تلمبه هاشو بیشتر کرد از کسم همینجور داشت آب مییومد یه ۵ دقیقه که داشت منو میکرد کشید بیرون و همه آبشو ریخت رو شکمم با دستمال پاک کردیم بلند شد لباساشو پوشید واقعا دلم نمیخواست بره هنوز بهش نیاز داشتم ،شمارمو گرفت همون جا بهم یه تک زد نگاه به ساعت کردم شاید ۳ ساعت گذشته بود واسه منی که ساعتایی که تنها بودم خیلی دیر میگذشت،واقعا دوس داشتم بیشتر باشه و بیشتر منو بکنه تشکر کرد و رفت .
یکساعت گذشت تو فکرش بودم بهش پیام دادم بهت خوش گذشت و تشکر کرد گفتم دوس داشتم بیشتر باشی و بیشتر سکس کنی گفت دفعه هایه بعد حتمی ،دو سه روز مونده بود که روز کاری سروش تموم شه هر سه روز مییومد و من واسش سنگ تموم میزاشتم ولی آبش زود مییومد،گفت بزار شوهرت بره شبکاری جبران میکنم ،اولین شبکاریه سروش از راه رسیده بود دل تو دلم نبود که سروش بره و عمار زود بیاد،زنگ زد که سروش رفت گفتم آره گفت امشب میخوام رفیقمو هم بیارم خواهش کردم که نه نیاره منو راضی کرد که پسر خوبیه و قابل اطمینان اونشب تا صبح ۶الی۷ بار ارضا شدم یونس دوس عمار فوق العاده بود عمار بعد لز اینکه منو کرد ساعت۱۰ شب بود که رفت بعد منو یونس بودیم تا صبح سکس کردیم بهترین شب هایه زندگیم داشت رقم می‌خورد شاید تو این یه هفته شب کاریه سروش من به ۱۰ نفر مختلف کیر کلفت و دیر ارضا کس و کون دادم ،واقعا از تنهایی بیرون اومدم ولی دیگه نمیخوام کسیو بیارم خونه ،سروش یه بوهایی برده ولی واقعا عالیه
زندگیم شده سکس ،فیلم سکس دیدن، داستان سکسی خوندن فقد ۱۴ روزی که رست هستم خطمو کامل خاموش میکنم

نوشته: رها

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها