سلام عرفان هستم
علاقه خاصی به پا وجوراب پسرای خوشگل وخوشتیپ و خوش هیکل دارم
چن باری هم کونمو به گااا دادم
داستانی که میخوام براتون تعریف کنم مربوط میشه به سال اول دبیرستانم
یه پسری بود به اسم فرهاد که سال سوم بود فیس و هیکلش عالی بود
همیشه خودمو زیرش تصور میکردم
اصلا بخاطرش باشگاهمو عوض کردم رفتم باشگاه بدنسازی که اون میرفت
تو باشگاه وقتی لِگ میپوشید برجستگی کیرش وجوراب مُچیش دیوانه م میکرد
دنبال یه راهی بودم بهش بدم واقعا
ولی اون اصلا توجهی بهم نمیکرد
یروز تو باشگاه دلمو زدم ب دریا رفتم پیشش به بهونه مکمل سرصحبتو وا کردم
یه چن باری هم تو مدرسه هم تو باشگاه بهش نزدیک شدم
اوایل اومدن این کرونای لعنتی بود که باشگاها بشدت خلوت شدن
ماها هم مخفیانه میرفتیم فرهاد هم همیشه میومد
کلید دار باشگاه بچه محلمون بود کلید رو یه شب داد بهم گفت خودت تمرین کن درو ببند برو کسی هم در زد جواب نده، باشگاه رو ممکنه پلمپ کنن.
مشغول تمرین شدم
دیدم چن نفر در زدن جواب ندادم رفتن
یه بار دیگه صدا در اومد دیدم فرهاد پشت دره
درو باز کردم
داشتم به ارزوم میرسیدم
منو فرهاد و یه باشگاه خلوت
فرهاد گفت کسی امشب نمیاد
گفتم نه بخاطر کرونا نمیان
رفت تو رخت کن لباساشو در اورد، خیلی داشت جالب میشد از رختن اومد درحالی که فقط شورت پاش بود
کیرشم که مثل همیشه توشورتش جا نمیشد انگار
به خودم گفتم بخای بازم تامل کنی کیرو باختی
رو دستگاه نشست منم زانو زدم جلوش
گفت چیه چی میخوایی
گفتم کیرتو بده اونم خندید کیرشو دراورد
لعنتی بیست سانت بود حسابی ساک زدم براش گفت بده یه تلمبه بزنیم
مث سگ براش قمبل کردم اونم تند تند تلمبه زد
ابش که اومد ریخت رو زمین بین پاهاش
منم افتادم روپاهاش جوراباشو لیس زدم
جورابایی که سفید بودن ولی سیاه شده بودن
لعنتی از این ماجرا به بعد هرجا من گیرمیورد کیرشو مینداخت تا ته حلقم
یروز بهش گفتم بابا دهنم بوی کیر تورو میده از بس ساک زدم برات…
نوشته: عرفان