داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

گی من و استاد باشگاه

من ۲۰سالمه
۱۷ سالم بود که میرفتم یکی از باشگاه های شهرمون اون موقع خیلی به ورزش علاقه داشتم خلاصه بگذریم،من تو محیط باشگاه با بچه های باشگاه راحت نبودم ادم خجالتی بودم بخصوص با استادمون دلم میخواست که مثل بقیه با استادمون و بقیه راحت بودم ولی نمیتونستم،همینجوری یه ۵،۶ ماه میشد که میرفتم یکی ازهمین روزها پیش خودم گفتم که شماره استادمون رو بگیرم بلکه با اس ام اس دادن بتونم رابطه مو باهاش بهتر کنم خلاصه شماره شو گرفتمو یه شب بهش ازاین اس های عاشقانه دادم اونم جواب داد همینجوری ۲،۳ تا اس دادیم تا ۳،۴ روز همینجوری بعضی وقتا اس میدادیم خلاصه رابطه مون خوب شد یه روز بهم اس داد که بیا خونه مون کسی نیس ک باهم تمرین کنیم اولش یه فکر های بدی به ذهنم رسید دلو زدم به دریا و قبول کردم ورفتم ،اونجا وقتی داشتیم لباسامون رو عوض میکردیم چشمم به پاهای سفید و بدون مو اون افتاد راستی نگفتم اون موقع استادمون ۲۵سالش بود ولی از اون بچه سوسول های خوشگل بود منم ازش خوشم اومده بود اون روز بهمون خیلی خوش گذشت؛۲،۳بار دیگه هم منو دعوت کرد خونه شون؛توی این ۲،۳ بار خیلی بیشتر باهم راحت شده بودیم یه بار وقتی داشتیم باهم شوخی میکردیم منو از روی شلوار انگشت کرد منم هیچی نگفتم و خندیدم راستش خوشم اومده بود چندبار دیگه هم این کار رو انجام داد منم یه چند بار انگشتش کردم وقتی که رفتیم خونه شب بهم اس داد که چطوری خوش گذشت بهت،منم گفتم اره بابا خیلی خوش گذشت؛بهم گفت یه چیزی بگم ناراحت نمیشی ازم گفتم نه بگو ؛گفت من خیلی دوست دارم که باهات گی داشته باشم و ازت خوشم اومده؛منم چون ازش خوشم اومده بود دوست داشتم که باهاش گی داشته باشم و بهش گفتم به یه شرط که قول بدی کسی دیگه روباخودت نیاری و یا به کسی دیگه نگی اخه میترسیدم که کسی دیگه رو باخودش نیاره؛خلاصه منو یه جوری راضیم کرد،یه روز قرار گذاشتیم و رفتم خونش مثل روز های دیگه باهم خندیدم تا وقتی که هوا تاریک شد و بهم گفت نمیخوای شروع کنی گفتم باشه شروع کنیم لامپ هارو خاموش کردو لباس هامون رو در اوردیم و دراز کشیدیم و رفتیم تو بغلن همدیگه هردو با شورت بودیم یه چند دیقه همدیگه رو مالیدیم و از هم لب گرفتیم بعد اون شورت منو در اورد و باکیرم بازی کرد و منم خیلی حال کردم بعد من شورتشو در اوردم و باکیرش حال کردم خیلی از کیرش خوشم اومد بهم گفت نمیخوای شروع کنی گفتم باشه اون به شکم دراز کشید و من هم رفتم روی کونش وای عجب کونی داشت اوف (اولین بارم بود که میخواستم یکی رو بکنم) کونشو یه کم ماساژ دادم و بعد کیرمو داخل کونش کردم چه کون داغی از گرماش خیلی حال کردم و شروع به بالا پاین کردن کیرم کردم اون خیلی دردش اومد بعد چند دیقه واسش عادی شد اوف عجب کونی داشت خیلی حال کردم چند بار ازم پرسید ابت نزدیک نشده که بیاد اخه میخواست راهت بشه،خلاصه ابم نزدیک شدکه بیاد ،بهش گفتم الان میا بالا پایین کردن کیرمو بیشتر کردم بدنم گرم شده بود خیلی لحظه ی خوبی بود اه ابم درحال اومدن بود بلاخره ابم اومد خیلی حال کردم ابم که اومد روش دراز کشیدمو چندتا بوس هم کردمو اومدم بغلش دراز کشیدم بعد چند دیقه اون شروع کرد باحال کردن باهام بعد رفت رو پشتمو کیرشو یواش داخل کونم کرد درد داشت واسم بعد چند دیقه عادی شد بهم حال می داد بهم گفت ابم داره میاد از کونم احساس کردم که داره ابش میاد خیلی خوب بود ،اونم مثل من ولو شد روی منو لب گرفتیم و اون شب تمام شد و رفتیم خونه شبش بهم اس داد که دفعه ی بعد کی بریم بهش گفتم که میریم به همین زودی خلاصه تا یک سال باهم خوب بودم و بعد یک سال رابطه مون بهم خورد ببخشید که نمیتونم جریان بهم خوردن رابطه مون رو بگم ؛امیدوارم خوشتون اومده باشه.

نوشته:‌ نیما

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها