داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

بهترین دوستم مسیح

سلام اسم ها مستعار هستش من اسمم علی هست پوستم سفید و هیکلی نسبتا بزرگ دارم یه کم اضافه وزن دارم این داستان واقعی هستش و گی هستش کسایی که دوست ندارند نخونند و ادامه داستان قبلیم هستش که اسمش هست (زمانی که دو جنس گرا شدم ) میتونید برید بخونید.
بعد قضیه پسر خالم تا 16 سالگیم به هیچ کس کون ندادم و فقط جق میزدم با فیلم های سایت پورن هاب و ایکس ان ایکس ایکس و تابستون شده بود و من دنبال کاربودم به عنوان شاگرد که یه کارگاه در و پنجره سازی پیدا کردیم و رفتم تو کارش ، بهترین دوستم که اسمش مسیح هست و قدش از من کوتاه تره چند سانت ولی بدنی لاغر نه خیلی نسبتا نرمال و خوشتیبی داره و پوستی سفید اونم دنبال شاگردی بود که بهش گفتم بیاد پیشم باهم کار کنیم که اومد و ما شروع کردیم به شاگردی.
از دبستان باهم دوست بودیم و زمانی که راهنمایی رفتیم فیلم سوپر بهش میدادم و جق میزد حتی یه بار باهم جق زدیم همدیگه رو پنجه میکردیم ولی تاحالا وارد کار نشدیم.
تو کارگاه بودیم کارگاه تو زیرزمین بود و دید کافی برای دیدن داخل نداشت و حتما باید میومدی پایین کامل تا دید داشته باشی به محیط کارگاه اوسا رفته بود و تا ظهر نمیومد من دوستم هم کار رو زودی تموم کرده بودیم و بیکار بودیم من تو گوشیم فیلم سوپر گذاشتم پخش شه و با هندزفری هردوتامون گوش میدادیم اون رو مسخره بازی پنجه میکرد منو منم اونو یه دفعه دستمو بردم سمت کیرش و مالیدم براش از روی لباس کارگاه اونم چیزی نگفت و شروع کرد برای منم مالیدن تا هردو سیخ شد من حشری اون حشری نشوندمش روی لاستیک کنار کارگاه زیر پله کارگاه صندلی نداشت و من دوتا پاهمو گذاشتم کنارش اونم کونمو میمالید برام من یه جورایی کیف میکردم یهو بهم گفت بیا لب بگیریم منم یه لحظه جا خوردم چند سانیه سکوت بعد گفتم باشه لبمو بردم گذاشتم رو لباش و شروع کردیم به لب گرفتن نه مثل فیلما ولی نسبتا کارمون خوب بود کیرشو از شلوارش بیرون اوردم و میمالیدم براش کیرش از مال من بزرگتر و کلفتر بود اونم شلوارمو تا بالای زانو داد پایین و شروع کرد مالیدن کونم خیلی خوب بود داشتیم ادامه میدادیم که یهو یه صدایی اومد که اوسا کجایی سریع خودمون رو جمع جور کردیم و لباسامونو مرتب کردیم و رفتیم جلو پله و گفتیم اوسا نیستش و گفت یکیتون یاد کمکم کنه برای کولر که من رفتم کمکش زمان بر بود که اوسا اومد دید کار رو ماتموم کردیم گفت برای امروز کافیه و رفتیم خونه بعد از اون قضیه دیگه موقعیت پیش نیومد که کارمون رو ادامه بدیم تا یه روز خانوادم رفتن مهمونی و گفتن تا دیروقت نمیان منم به مسیح زنگ زدم گفتم بیاد خونمون موقیعت پیش اومده بود دیگه.
اومد و ازش پذیرایی کردم و موضوع اونروز رو باز کردم که گفت بیش از حد حشری شده و یجورایی وجدانش اذیتش میکرد منم براش فیلم سوپر گذاشتم که دوباره حشری بشه کم کم حشری شد و دیگه رفتیم لباسامونو در اوردیم و کامل لخت شدیم من پشمامو زده بودم ولی اون کیرش پشم داشت چون سن بلوغ بودیم دیگههه بهش یه 3 تیغ دادم گفتمش بره تو حموم بزنه گفت توهم بیا باهم رفتیم هموم و اونجا پشماشو زد که کامل سفید شد و کیرش خوردنی تر شد بهم گفت پسنده منم براش چشمک زدم و گفتم اره اومدیم بیرون و رفتیم رو تخت اتاق خابم و شروع کردیم به لب گرفتن بعد من رفتم سمت کیرش براش ساک بزنم خوابیده بود من براش ساک زدم اول کله کیرشو خوردم بعد بقیش رفتم تا پایین تا ته حلق بعد یه کم لیس زدم براش درست مثل فیلم سوپرا یاد گرفته بودم 😂
یه دست مال کاغذی اوردم کیرشو خوش کنه خیس شده بود بعد رفتم روغن ماساژ اوردم چون داشتیم برای مامنم بود. بهش دادم و خوابیدم و مقداری ریخت روی باسنم و شروع کرد مالیدن لای کونم و سوراخ کونم که یهو یکی از انگشتاشو کرد توم یه کم دردم اومد ولی بعدش خوب شد بعد دومیرو کرد یه و مقداری بازی بازی کرد با انکشتاش تا جا باز کنه بعد اروم کیرشو فرو کرد تو اروم ارومبرد تا ته درد داشتم ولی بعدش خوب شد و شروع کرد تلمبه زدن نه خیلی محکم ملایم ولی کیف میکردم داشت تلمبه میزد منم کیرمو میمالوندم تا ابم اومد و ریختم روی روکش تخت اونم گفت ابم داره میاد که ریخت روی باسنم بعد دوتایی رفیم حموم دوش گرفتیم و خودمون رو شستیم اونجا هم یه کم از هم لب گرفتیم بعد اومدیم بیرون و شام درست کردیم و خوردیم و اونم رفت خونشون بعد از اون قضیه یکی دو مورد پیش اومد که باهم سکس کردیم ولی اون هربار عذاب وجدان میگرفت بعد از اینکه ارضا میشد منم میگرفتم ولی باهاش کنار میومدم گذشت و اون خونشون رو عوض کرد و دیگه هم دیگه رو ندیدیم تا 18 سالگیم تا اون موقع حسابی تغییر کرده بودیم ولی به اون موضوع دیگه هیچ کدوم اشاره نکردیم و حتی انجامش هم ندادیم و همچنان بهترین دوستای هم هستیم.

نمیدونم چرا ولی بعد از قضیه پسر خالم به جنس مخالف علاقه مند شدم نه همه نوعش پسرای خواص شاید تقصیر پسرخالم بود شایدم تقصیر خودم بود نمیدونم واقعا الان که 20 سالمه گاهی مواقع بهش فکر میکنم و دارم تو خیابون راه میرم چنتا پسر خوشکل و نسبتا لاغر میبینم یه حسی پیدا میکنم.
نظر شما چیه من مشکل دارم؟؟؟

نوشته: Sefiros

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها