داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فتیش عجیب دوستم

من وقتی کلاس نهم بود یه هم کلاسی داشتم اسم‌ش میلاد بود که باهاش راجب گیم زیاد صحبت میکردیم یک روز بعد مدرسه قرار شد که بریم خونه‌مون که با ps4 بازی کنیم وقتی بعد مدرسه رفتیم خونه‌مون من داشتم ps4 روشن میکردم میکردم برگشتم دیدم میلاد همین جوری زل زده به جوراب هام من توجه نکردم بازی براش پلی دادم بعد پدرم زنگ زدن گفتن امشب نمیام من بعدش به میلاد گفتم امشب تنها هستم میتونی بمونی اون گفته اره بعد نیم ساعت بازی کردن پام دراز کردم اون بغل‌م نشسته بود پاش دراز کرد بعد جوراب هاشو میمالوند به جوراب های من پام قلقلک میداد من فکر کردم داره اذیت میکنه من گفتم میلاد داری اذیت میکنی که من حواسم پرت شه ببری اون خندید گفت اره بعد که بازی تموم شد رفتم براش شلوار خنگی برا خودم و خودش اوردم که بپوشه راحت باشه بعد که پوشیدیم شلوار رو من امدم جوراب هامو از پام دربیارم گفت امیر رضا جوراب هاتو درنیار من تعجب کردم یه لحظه موندم بعدش گفتم باشه از پام درنیاوردم اون جوراب هاش پاش بود بعد که یه خورده گذشته گفت تو مثل من جوراب سفید پات کردی منم خندیدم بعدش امدم گفت ازن عکس بگیر من ازش چندتا عکس گرفتم بعدش دیدم رو تخت خوابید به سقف زل زد گفت عکس بگیر بعد چند تا عکس ازش گرفتم بعد بلند شد عکس ها رو دید تو عکس شبیه جسد شده بود چشم و دهن باز زل زده به سقف بعد گفت فانتزی‌ش این بمیره بعد روح‌ش باید ببینه جسدشو که جوراب سفید پاشه با چشم باز مرده باشه 😐 بعد به من گفت که تو خودتو بزن به مردن با چشم و دهن باز که ازت عکس بگیرم 😳😳😳 بعد من قبول نکردم بعد کمی اصرار من باز قبول نکردم بعد گفت اگه بهت بدم قبول میکنی من فکر کردم شوخی میکنه من به شوخی گفتم اره بعدش دیدم لباس‌شو با شلوار و شورت‌شو دراورد ولی جوراب هاش پاش بود بعد گفت لباس هات دربیا بکن من لباس هامون دراوردم امدم جورابام دربیارم گفت جورابات پات باشه بعد کردم‌ش بدن‌ش خیلی سفید و خوب بود بعدی که کردم‌ش لباس هامو پیشیدم بعد ازم عکس گرفت که با چشم باز خودم زدم به مردن بعد اون شب هم هر وقت می امدم پیش‌م جوراب پاش بود حتی شب با جوراب میخوابید بعد یه جوراب سفید داشتم که پاشنه و پنجه هاش طوسی بود میگفت همیشه اون جوراب هاتو بپوش بعدا تو اینترنت خوندم این کار های میلاد دلیل‌ش داشتن فتیش جوراب‌ه

نوشته: امیر رضا

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها