داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

اولین تجربه لز به کمک انجمن کیر تو کس

از صبح دلشوره داشتم اتفاقی که چندماه بود منتظرش بودم بالاخره داشت میفتاد و من نمیدونستم باید ادامش بدم یا همونجا تمومش کنم
شش ماه بود که با لیلا تو همین سایت آشنا شده بودم، درواقع از بین بی نهایت پسر با چندتا دختر آشنا شدم بعضیاشون رو هم دیدم اما فقط لیلا بود که تونستیم باهم ارتباط بگیریم و درواقع از هم خوشمون بیاد
اون متاهل بود و من مجرد ، همسن و هم محلی و تقریبا هم هیکل هم بودیم،خیلی به هم میخوردیم
هردو بی تجربه بودیم و تصمیم گرفتیم عجله نکنیم
چندباری بیرون همو دیدیم و مثل دوتا دوست شدیم
تو یاهو کلی باهم شیطونی میکردیم اما وقتی همو میدیدیم یخ میکردیم
بعد از چندبار بیرون رفتن دعوتم کرد برم خونش ولی از قبل با هم صحبت کردیم که لزوما قرار نیست اتفاقی بیفته فقط میخوایم کم کم پیش بریم
وقتی رسیدم خونش اونم تازه از سرکار اومده بود،پذیرایی کرد و حرف زدیم و یه کوچولو هم مشروب خوردیم که هم یه کم گرممون کرد هم خجالتمون کم شد
نیم ساعتی گذشت نشسته بودیم کنار هم و داشت تو گوشیش عکس نشونم میداد،بدنامون چسبیده بود به هم ، بازوهامون میخورد به هم و گرمای تنش منتقل میشد بهم ، ضربان قلبم بالا رفته بود با وجود مشروبی که خورده بودم و حسی که این همه وقت دنبالش بودم کنترل بیش از این واسم سخت بود.
دستمو بردم دور گردنش و شروع به نوازش بازوهاش کردم اونم بی توجه ، به نشون دادن عکسا و توضیحاتش ادامه داد، دستمو آروم از روی بازوش آوردم روی سینه ش هیچ اعتراضی نکرد ،دستمو از بالای تاپش بردم توی سوتینشو گذاشتم روی سینش بالاخره با یه نفس صدادار عکس العمل نشون داد،صدای نفسش که هی تندتر می شد شهوتی ترم میکرد سینه هاشو میمالیدم و لبامو رو گردنش میکشیدم، گوشیشو ول کرد و سرشو برگردوند سمتم ،چشامون مست هم و لبامون تو هم قفل شد، تند و تند لبای همو میخوردیم و نفسامون تندتر میشد .
اصلن نفهمیدم چجوری رفتیم تو اتاق و لخت رو تخت تو بغل هم گره خوردیم ، لبای همو میخوردیم و بدنامونو میمالیدیم به هم
نوک سینه هاشو با دوتا انگشتم ماساژ میدادم و حسابی سیخ شده بود، آروم از لباش اومدم پایین رسیدم به سینه های خوشگلش که همیشه تو وب دیوونم میکرد،باورم نمیشد که حالا از نزدیک دارم حسشون میکنم،چقدر با دیدن این سینه ها تحریک شده بودم دیوونه شده بودم و حالا گرماش تو دستم بود، زبونمو میکشیدم دورشو با لبام نوکشو میکشیدم تو دهنم،تند تند میک میزدم و گازای ریز از نوکش میگرفتم
نفسای لیلا و آه و نالش دیوونه ترم میکرد زیر زبونم پیچ و تاب میخورد و آه میکشید
دلم نمیومد از این سینه ها دل بکنم ولی کسش که هرلحظه خیس تر میشد داشت صدام میکرد
همینطور که داشتم سینه هاشو میمالیدم رفتم پایین سمت کسش زبونمو گذاشتم روشو از پایین تا بالاش رو با زبون کشیدم مزه اسیدی آب کسش اومد تو دهنم که دوست نداشتم(بالاخره بار اولم بود و عادت نداشتم)
پس انگشتمو کردم تو کسش و شصتمو گذاشتم رو چوچولش در حین مالش چوچولش انگشتمو تو کسش جلو عقب میکردم،صدای آه و نالش دیگه تبدیل به جیغ شده بود زیر دستم تکونای شدید میخورد و بدنش پیچ و تاب میخورد
خودمو کشیدم رو سینه های خوشمزشو کشیدمش تو دهنم ، تند تند سینه هاشو میخوردم و با انگشتم تو کسش تلمبه میزدم
چند دقیقه بعد از نفس افتاد و بی حرکت شد فهمیدم ارضا شده
کنارش خوابیدم و بغلش کردم گفت حالا نوبت توعه حس کردم راحت نیست گفتم عزیزم مجبور نیستی من خوبم
گفت تو خیلی خوب ارضام کردی با این که تو هم مثل من بی تحربه بودی نمیخوام اذیت شی
رفت و با یه ماساژور اومد روشنش کرد و گذاشت روی کسم ، با اینکه ترجیح میدادم خودش ارضام کنه اما بدم نبود، وقتی روی چوچولم میلرزید میخواستم جیغ بزنم کسمو زیرش تکون میدادم و اونم روی چوچولم نگه داشته بود بعد چند دقیقه منم ارضا شدم
نمیدونم چرا یهو از هم خجالت کشیدیم انقدر که سریع لباسامو پوشیدم و خداحافظی کردیم و اومدم بیرون
از کارم خجالت میکشیدم ، از خودم بدم میومد
بهم پیام داد و عذرخواهی کرد که بلد نبوده چیکار کنه اما حتی دوست نداشتم جوابشو بدم

تقصیر اون نبود تقصیر منم نبود
این حس تحریک کننده لعنتی همیشه با منه که باعث میشه همیشه دلم بخواد یه زنو لمس کنم سینه های یه زنو بلیسم و بخورم ، کسم رو بمالم به کس داغ و خیس یه زن و با صدای ظریف آه کشیدناش به اوج برسم و ارضا شم
و باز هم پشیمون شم
و باز هم ادامه بدم
و باز هم …

(این ماجرا واقعیه برای همین اسم رو عوض کردم ولی امیدوارم اگر لیلای این داستان اینو خوند بهم پیام بده)

نوشته: SaharLi

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها