داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

اولین تجربه ناموفق

سلام
داستان من واقعیه و کوتاه
اسمم حمیده و الان 26سال سن دارم. از بچگی هم هر وقت میرفتم حموم بیشتر از این که توجهم به جلوم باشه توی آینه به پشتم نگاه میکردم و باهاش ور میرفتم
تجربه خیار و هویچ و…رو هم داشتم اما هیچ کدوم از اینا راضیم نمی‌کرد. سردی خیار اذیت کنندس اونایی که تجربه دارند ميدونند . پیش خودم میگفتم اگه یه کیر واقعی بود و میرفت توش چه حالی میداد
راستی الان 67 کیلیو وزن دارم و 178 قدمه
صورت خوبی دارم و باسن خوش فرمی
اما چون شهر کوچیکی زندگی میکنم ترس از بودن با یه نفر باعث شده بود دنبال این خواسته ذهنیم نرم
توی تموم این مدت اینها توی ذهنم بود تا این که چند ماه پیش بابت به دوره آموزشی یه هفته باید میرفتم تهران
این بود که جرقه عملی کردن این آرزوی قدیمی دوباره شعله ور شد
رفتم حموم و حسابی شیو کردم
توی تلگرامم دنبال این گروه‌ها ی گی گشتم و همون جا با یه نفر آشنا شدم که اسمش محمد بود. رسیدم تهران و رفتم هتل و ساعت قرار رفتم پیشش خیابان پیروزی نزدیکای نبرد
همدیگه رو دیدیم و قرار صبح فردا رو گذاشتم. 30سالش بود و متاهل
خانمش کارمند بود و ساعت 7صبح میرفت بیرون
منم کلاسم ساعت 8شروع میشد
به همین خاطر همون ساعت 7صبح قرار گذاشتیم. قبلش گفته بودم که ساک نمیزنم و باید با کاندوم بکنه تو
ساعت 7رفتم سر قرار و اومد دم در و رفتیم بالا
خیلی استرس داشتم دوباره رفتم دستشویی و خالی خالی کردم که آماده اماده باشه
محمد شروع کرد در آوردن لباس خودش و وقتی شرتشو در آورد وحشت کردم
خودش 180قد داشت و 85کیلو تقریبا وزنش بود. ریشی هم بود. اما کیرش 18سانت میشد. کج وکلفت و بد فرم بود. رفتیم توی خونشون و یه اتاق کوچیک
شروع کردن من
ریز ریز و پشت هم
حالم خیلی بد شده بود. دهنم خشک شده بود از ترس. لباس های منو در آورد و یواش در گوشم گفت نگران نباش. اما بازم حالم بد بود.
یه کاندوم انداخت روی کیرش و یه پماد رو برداشت با انگشت روی سوراخم مالید.
شروع کرد به تحریک من که امادم کنه.
من دراز کشیده بودم طاق باز و اون روی سینم بود
شروع کرد به بوسیدن من
از گردن و گوش شروع کرد و رسید به کیر کوچیکم
انداخت دهنش و اونم خورد
خیلی خوب می‌خورد خیلی. اینقدر زیاده روی کرد که حالم بد شد. کشیدم بیرون و همه ابمو ریختم توی دستمال
بعد اومدن ابم حالم بد شد و کونم قفل قفل شد
دوبار تلاش کرد به جا دادن اون کیر بی قواره اما نشد که نشد
من که دیدم این لقمه برای برای اول برام خیلی خیلی بزرگه
و برای زنده موندن باید بیخیال اون کیر بشم از زیر دستش بلند شدم و گفتم‌ سر درد دارم الان نمیتونم
اون که توی آپارتمان زندگی میکرد از ترس سر صدا کردن من بیخیال شد و این بود اولین تجربه ناموفق شایدم موفق من

نوشته: حمید

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها