داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

کیر یا نوتلا ؟!

تا یادم نرفته اینو بگم ن عقده دارم و ن کمبود ک بخوام از رو تخیلاتم چیزی بنویسم ک بخوام ب ریش شماها بخندم داستانم کاملا واقعیه و سکسِ تابستون پارسال
پس تو کامنتا چرتوپرت ننوسید چون منم وقت و انرژی میزارم ک داستانمو بنویسم لطفا مودب باشید:)
(امین)
خودمم یه پسر۲۵ساله ال جی بی تی همجنسگرا هستم ن همجنسباز
دی ماه بود و اولین روز زمستون ک داشت برف میومد از پشت پنجره داشتم بیرونو نگا میکردم پایین اومدن برف از اسمون بهم‌وایب خوبی میداد مث همیشه رفتم‌تو پیجم ک بیستوهشتمین پارت از رمانم‌رو بزارم
من یه پیج ال جی بی تی داشتم‌ک فقط باهاش افراد همحس رو فالو کرده بودم و تو اون پیج رمان زندگیمو پست میکردم ازونجایی ک رمانم کلی طرفدار داشت و حمایتم میکردن ب من دلگرمی میداد و باعث میشد زود ب زود رمانمو بزارم افراد زیادی ب شیوه های مختلف بهم‌مسیج میدادن و سعی میکردن بیشتر باهام‌اشنا بشن و رابطه برقرار کنند بهتر بگم‌میخاستن مخمو بزنند ازونجایی ک من اهل رل زدن نبودم بیشتر بر این باور بودم ک همه موقتی هستن بهمین خاطر دلم‌نمیخاست کسیو بیارم تو زندگیم براهمین هیچکدومو جواب نمیدادم اما دلم میخاست سکس فرند داشته باشم چون بالاخره همه نیاز جنسی دارن و اینم طبیعیه
فانتزی مهمی ک دارم اینه ک بدون کاندوم سکس داشته باشم براهمین همیشه باخودم‌میگفتم‌اگرم قرار باشه یروز سکس فرند بگیرم باید مطمئن بشم‌ک سالمه‌و زگیل و هرپس و ایدز نداشته باشه تا بتونم بدون کاندوم هارد داشته باشیم
یروز ک داشتم مسیج ریکویستامو نگا میکردم
دیدم یکی با پیج شخصیش بهم کلی پیام داده و عکسشم رو پروفایلش بود نگا کردم بعنوان سکس فرند این بهترین کیسی بود ک میتونستم داشته باشم چهره و هیکلش همونی بود ک میخاستم
پیاماشو خوندم همش ازمن تریف کرده بود ک داستانتو خوندم فهمیدم چقدر قلب پاکی داری پسر خوبی هستی و حست پاکه و دلم‌میخاد مال من بشی و ازینحرفا‌درسته‌من دقیقا همچین ادمیم ک میگفت ولی تو اونلحظه باخودم گفتم حتما برا مخ زدن من اینارو میگه و اصلا جوگیر نشدم درسته قلبم‌پاکه‌و مهربونم ولی خب رو خودم‌ و رفتارم کنترل دارم ادم تیزی هستم و ساده نیستم خام‌حرفای کسی نمیشدم اما قیافش برام جذاب بود براهمین نتونستم جلو خودمو بگیرم ک جواب این یکی رو ندم باهاش اشنا شدم
واقعیتو بهش گفتم ک من اهل رل زدن نیستم مخصوصا رابطه ی لانگ‌دیستنس ب هیچ وجه قبول نمیکنم اما بعنوان سکس فرند میتونم قبولت‌کنم گفت چطوری گفتم یعنی این ک نیازی نیست بمن بعنوان عشق یا رل نگاکنی هرروز پیگیر باشی خبر همو بگیریم براهم لاو پاره کنیم و حرفای رمانتیک بزنیم ازین چرتوپرتا چون اینا فقط تو فیلما هست تو واقعییت کسی تااخر موندگار نیست پس نیازی نیست ب روح همدیگه اسیب بزنیم اگر بخوای تا موقعی ک شرایط پیش بیاد همو ببینیم و سکس داشته باشیم فقط گاهی در حد سلامواحوالپرسی چنتا پیام ب همدیگه میدیم اونم قبول‌کرد ولی مشخص بود ادم مهربون و رمانتیکیه و دلش میخاد همیشه منو داشته باشه اونم عکسامو دیده بود میگفت خیلی خوشتیپی ولی من بیشتر جذب رفتار و شخصیتت شدم منم‌میگفتم ما فقط بخاطر نیاز جنسی باهمدیگه ادامه میدیم پس نیازی نیست احساسی رفتار کنی
اون ده سال ازمن بزرگتر بود ولی من منطقی تر ازون بودم
خیلی دلم میخاست هرچه زودتر شرایط پیش بیاد و اولین سکسمو باهاش تجربه‌کنم
تقریبا یکسالو نیمی طول کشید اما موقعییت پیش نیومد ک برم پیشش اینطور ک میگفت اون تو زندگیش عاشق یکی شده بود و فقط باهاش سافت لاو داشته ولی هارد ن بعد طرفش ترکش کرده بود و دیگه باکسی نرفته بود تو رابطه از طرفیم‌میگفت بخاطر ابروم‌و شغلم ترسیدم ب کس دیگه ای اعتماد کنم و رل بزنم،من در مورد سالم بودنش ازش قول گرفته بودم ک قبل اومدنش حتما باید ازمایش خون بده‌و جوابو نشونم بده دمش‌گرم‌همینکارم‌کرد و منم خیالم راحت بود
یروز بهم‌پیام داد گفت ک مرخصی۶روزه میتونه بگیره اگ میخای من میام شهرتون باهمدیگه میریم شهرای اطرافتونو میگردیم و باهم وقت میگذرونیم تو ک قرار نیست موقعییت برات پیش بیاد بیای اینجا
منم گفتم تا فردا بهت خبر میدم اگ بتونم بعد میگم بیا
من بامادرم‌تنهایی زندگی میکنم و براهمین نمیتونستم حتی برای یک روز تنهاش بزارم خواهرمو راضی کردم ک سه روز بیاد خونه ی ما بمونه و منم برم
بهش پیام دادم‌گفتم ک فقط سه روز میتونم باهات باشم اگ پایه ای پس بیا اونم قبول کرد گفت سه روزم خوبه بالاخره هیجده نوزده ماهه حسرت بغل کردنتو دارم ب سه روزم‌ راضیم فردا صبح راه میوفتم
منم شبش رفتم حموم و پایین‌تنه‌مو شیو‌کردم چون خودش خواست فقط پایین تنه‌مو شیو کنم بالا تنه‌م هیری هست گفت سینه ی پرموت بیشتر حشریم‌میکنه
فرداش ک‌راه‌افتاد عصر میرسید پیشم چون ۹۰۰کیلومتر‌از شهر ما فاصله داشت ساعت۵ونیم رسید و منم رفتم پیشش مکان خالی نداشتم هتلم‌میدونستم نمیتونیم بریم چون من بومی بودم گیرمیدادن نامه‌اماکن میخاستن براهمین من یه‌خونه‌گرفتم رفتیم خونه رو تحویل گرفتیم بعد ک رفتیم داخل من نشستم‌تکیه‌دادم ب دیوار و بهش گفتم یدوش بگیر بعد بریم بیرون غذا بخوریم میدونم‌گرسنه‌ای اونم گفت اره‌گرسنه‌م اما ن‌گرسنه ی غذا گرسنه ی توام اینهمه‌وقته از دور دارم حسرتتو میخورم الان ن دوش مهمه ن غذا یراست اومد منو خوابوند و پاهامو باز کرد اومد بین پاهام‌ گفتم اینجا رو فرش ن بریم‌تو اتاقا خونه دوتا اتاق داشت رفتیم تو اتاقی ک تخت دو نفره داشت منو خوابوند رو تخت(قبلا گفته بود سکس خشن دوس دارم منم بدم‌نمیومد)چن تا بوس گذاشت رو لبام بعد دستامو برد پشت گردنم و سرمو گرفت بالا شرو کرد ترقوه مو میمکید و لیس میزد وای خدا چ لذتی داشت میتونم بگم بهترین لذت تو دنیا اینه‌ترقوه‌تو لیس بزنن از شدت لذت بدنمو منقبض میکردم اونم بدتر لیس میزد مث گشنه‌های ک چندین روزه بهشون غذا نرسیده کل گردن و سروصورتمو لیس میزد چشامو گذاشته بودم روهم‌تودلم‌میگفتم خدایا چ فاکری گیرم اومده خوشبحالم شرو کرد تیشرت و رکابیمو دراورد و مال‌خودشم دراورد گفتم شلوارهارم دربیار اخه کیرم داشت میترکید انقدر حشریم‌کرده بود گفت فعلا شلوار ن،دوباره افتاد روم اینبار وجب ب وجب سینه‌مو لیس میزد برم میگردوند و پشتمم لیس میزد مث وحشی ها همه جامو میخورد جوری ک این ادم‌داشت بدنمو میخورد حتی تو فیلما هم‌ندیده بودم ازین فاکرها من فقط دست میکردم تو موهاش و بدنمو منقبض میکردم اونم بدتر تحریک میشد و لیسم میزد انقدر داشتم لذت میبردم ابم بافشار اومد همش ریخت تو شورتم انقدر حس خوبی داشتم انگار ن فقط بدنم بلکه روحمم‌ارضا شده بود معمولا وقتی ادم ارضا میشه حس و میلش کم‌میشه اما جوری ک اون لیسم میزد و همه جامو میخورد دلم‌نمیخاست ازروم بلند بشه گفتم طورخدا شلوارهامونو دربیاریم اونم اول شلوار منو دراورد و فهمید ابم اومده گفت شیطون چ زود ارضا شدی منم هیچی نگفتم دسمال اورد بدنمو تمیز کرد خودش هنوز شلوار پاش بود چون ابم اومده بود کیرم نیمه راست بود کیرمو کرد تو دهنش انقدر با لذت و اشتها میخورد کیرم زیر دو ثانیه دوباره کامل سیخ شد اونم همینجوری داشت ساک میزد منم دستمو میبردم لای موهاش دست میکشیدم رو گوشاش رو صورتش خیلی حس خوبی داشتم دلم‌میخاست زمان متوقف بشه و تاابد تو اون حالت بمونم باهاش،واقعا دیگه هیچ جای دنیا نمیتونستم همچین کیس هات و سکسی رو پیدا کنم داشت ابم میومد منم چیزی نگفتم اما چون یبار ابم اومده بود اینبار ابم کمتر بود اونم همه ی ابمو با اشتها خورد مشخص بود چ لذتی میبره از خوردنش این ادم محشر بود حرکاتش تو سکس باعث میشد ادم احساس باارزش بودن و مهم بودن کنه^^
بلند شد وایساد شلوارشو دراورد و شرتشو کشید پایین کیرش نسبت ب عکسایی ک فرستاده بود بزرگتر بود یه‌کیره‌سبزه و کلفت و خوش تراش تقریبا نوزده سانتی بود تا کیرشو دیدم خواستم بپرم کیرشو بکنم تو دهنم گفت دلت میخاد با نوتلا بخوریش؟(اخه قبلا بهش گفته بودم دوس دارم کیر رو با نوتلا بخورم)گفتم‌مگه‌اوردی گفت اره رفت از ساکش نوتلا رو دراورد در شیشه رو باز کرد گفت خودت میزنی بهش؟دوس داشتم اول کلاهک کیرشو بکنه تو نوتلا بهش گفتم اول کیرتو بکن تو و دربیار و بعد بیا پیشم اینکارو کردو اومد رو تخت نشست و پاهاشو دراز کرد بادوتا انگشتم نوتلا رو ب تمام کیرش مالیدم اول نوتلای رو انگشتای خودمو خوردم بعد شرو کردم ب خوردن کیرش خیلی لذت بخش تر ازونی بود ک قبلا تصور کرده بودم خیلی حال میداد دلم میخاست تا صبح همینجوری کیرشو بخورم انقدر براش خوردم نوتلا کلا از رو کیرش پاک شد چنبارم کیرشو دندون زدم‌اونم یه اخ‌میگفت منم لذت میبردم اخه کیرش انقدر خوشمزه بود دلم‌میخاست از جاش بکنم حالا نمیدونم کیر بدون نوتلا هم خوشمزس یا ن؟!
گفت بسه قربونت برم‌انقدر نخورش الان ابمو میاری فعلا باهات کار دارم منم‌ کیرشو از دهنم دراوردم و دراز کشیدم رو تخت افتاد روم همه جای صورتمو بوسید گفت چقدر تو خوبی پسر،بلند شد رفت ازتو ساکش لوبریکانت دراورد بعد اومد کمربندشو از تو شلوارش کشید بیرون و اومد دستامو گرفت میدونستم میخاست چیکار کنه قبلا بهم‌گفته بود منم چیزی نگفتم و خیلیم خوشم اومد دستامو محکم بست با کمربندش پاهامو داد بالا یکم ژل زد ب سوراخم و انگشتشو کرد تو سوراخم یلحظه بدنمو منقبض کردم و شل کردم اروم اروم انگشتشو عقب جلو میکرد عجب کثافتی بود بااینکه سکس خشن دوس داشت ولی بلد بود چیکار کنه چون اولین بارم بود نمیخاست اولش اذیت بشم یکی دو دیقه یه انگشتشو تو سوراخم عقب جلو کرد بعد ک دراورد پاهامو اورد پایین کیرشو گذاشت لای پام و روم دراز کشید اومد زیر گوشم و گفت اولش یکم اذیت میشی ولی تحمل کن چون لذتبخشه منم هیچی نگفتم لبامو بوسید و رفت عقب دوباره پاهامو داد بالا تف زد ب کیرش و گذاشت رو سوراخم و یواش یواش فشار داد تو کونم انقدر ریلکس فشار داد ک همه کیرشو برد داخل خایه هاش چسبیده بود ب کونم اما تلمبه نمیزد خم شد روم‌ گفت پاهاتو دور کمرم حلقه‌کن و یواش یواش تلمبه زدنو شرو‌کرد سکسی بودنش حرفاش حرکاتش نگاهاش انقدر بهم‌حس خوب میداد دلم‌میخاست حتی پارم کنه گفتم یکم‌بیشتر تلمبه‌بزن همزمان ک‌گردنمو لیس میزد گفت چشم،بم صداش خیلی مردونه بود وقتیم‌اینجوری بهم نزدیک بود و صدای نفساشو میشنیدم یواشم‌حرف میزد حس میکردم‌تو اسمونا دارم بال‌بال میزنم تلمبه هاشو بیشتر و بیشتر میکرد منم داشتم‌درد میکشیدم‌اما دردشم خیلی لذتبخش بود فقط لبامو‌گاز‌میگرفتم و نفس میزدم هرچی بیشتر تلمبه میزد منم بیشتر دردم‌میومد دیگه اه و ناله م درومد وقتی ناله میکردم‌کامل میچسبید بهم و گردنمو میخورد بقدری داشتم لذت میبردم ک‌واقعا نمیدونم با چ کلماتی باید توصیفش کنم تقریبا ده دیقه تلمبه‌زد و بعد پاهامو اورد پایین و دستامو باز کرد و منو ب بغل خوابوند و اومد پشتم دراز کشید و کیرشو دوباره کرد تو کونم اینبار راحت رفت داخل میدونستم کامل بازم‌کرده با‌کیر کلفتش این پوزیشنم خیلی لذت بخش بود همزمان ک‌کیرشو عقب جلو میکرد پشتمو گردنمو لیس میزد یدستشو از زیر بغلم‌اورد جلو گردنمو گرفت و اورد بالا و گردنمو میمکید خیلی بهم‌حال میداد وقتی خاست‌ابش بیاد بهم‌گفت‌منم‌گفتم همشو بریز تو وقتی ابشو ریخت توم گرمای خوبی حس کردم بعد کیرشو کشید بیرون منو ب پشت‌ خوابوند دو طرف صورتمو گرفت تو چشام‌نگا کرد و لبامو بوسید و بلند شد رفت دوش بگیره
منم‌بعدش رفتم دوش گرفتم بعد لباس پوشیدیم‌و رفتیم‌بیرون شام دعوتش کردم بردمش فست‌فودی چون خودم عاشق بال سوخاری واستیکم اونم‌عاشق‌پیتزا بود،اونشب شهر ما موندیم فرداش هم ب مدت سه‌روز رفتیم شهرای اطراف وتواون سه روز خیلی خاطرات قشنگی‌باهم‌ساختیم و چندین بار دیگم ب قشنگی شب‌ اول سکس کردیم‌و من هربار کیرشو با نوتلا خوردم الانم کسی ازم‌بپرسه کیر یا نوتلا؟میگم‌کیر با نوتلا:)
تو اون سه روز فهمیدم اون خیلی علاقه ش بمن بیشتر شده چون بعدها زود ب زود دلتنگم میشد و سراغمو میگرفت ولی من چون فقط بعنوان سکس فرند نگاش میکردم علاقه انچنانی بهش نداشتم فقط یکم وابستگی جنسی پیدا کرده بودم ک باعث میشد هرازگاهی بهم بریزم ولی بعد دو هفته ای ازسرم پرید الانم باهم درارتباطیم و موقعیت پیش بیاد بازم میریم پیش هم،ولی فعلا ن من ن اون موقعیت گیرش نیومده^^
بوس بای همگی🙃🐅

نوشته: پسر رنگین‌کمونی

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها