داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

کون ناز بهناز

قبل اینکه بخوام داستانو شروع کنم ازتون خواهش میکنم اگه میخواید نظرتونو بگیدخداوکیلی اگه میخواید فحش بدید فقط به خودم فحش بدید مرسی از لطفتون

چندماهی میشد با یه دختر تو یاهو اشنا شده بودم ولی ندیده بودمش حرفایی که تو چت میزدیم اصلا سکسی نبود ویسری حرفای معمولی بود بخاطر یه سری کارام تقریبا سه چهار ماهی از یاهو دور بودم تا اینکه یروز اتفاقی واسه یکاری رفتم کافی نت مسنجر رو که باز کردم تو ادد لیستم ایکون وبکم همون دختره روشن بود کلیکش کردم واسه اولین بار چهره بهنازو دیدم واسش پیغام فرستادم معلوم بود حواسش به وبکمش نیست نمیدونست دارم میبینمش روسری ابی سرش بود بهش گفتم نمیدونستم اینقد خوشگلی بهناز که بلافاصله وبکمشو خاموش کرد کفت تو هم باید وبکم بدی گفتم ندارم کافی نتم در صورتی که داشتم ولی نخواستم خودمو نشون بدم خلاصه راضیش کردم و بازم روشنش کرد.

فردای اونروزم چت کردیم بهناز گفت میخوام ببینمت یه قرار گذاشتیم پیش هتل فجرکنار رود کارون قرارمون ساعت پنج بود یکم زودتر رفتم ولی یکم اونورتر ایستادم اون از من انگار زرنگتر بود زودتر اومده بود ازدور که دیدمش پشیمون شدم که برم یا نرم راستش اونقدر خوشتیپو خوشگل بود که گفتم اگه برم سراغش الانه که ضایم کنه بالاخره گفتم برم مگه چمه فوقش یا میشه یا نمیشه رفتم سراغش گفتم ببخشید ساعت چنده؟گفت پنج .خودتی؟ اره بیا بریم اون پایین زیر درختا و رفتیم هوا سرد بود و باد میومد نشستیم رو صندلی گفت سردمه کاپشنمو در اوردم بهش دادم خیلی خوشش اومد رو نیمگت پارک چسبید بهم و گفت اینجوری گرمتر میشیم یخورده حرف زدیم گفت بریم کافی شاپ هتل؟اینجا شاید یه اشنا ببینمون .رفتیمو نشستیم هتل فجر یه هتل بین المللیه و مهمونای خارجی زیادی اونجا میان.گوشیشو در اورد و شروع کرد عکسای خودشو نشونم میداد که همه عکساش لختی بودن و اب از لبو لوچه من راه افتاد جفت هم نشسته بودیم کاپشنمو از تنش دراوردانداخت رو پاهامون میدونم باور نمیکنید ولی میل خودتونه من عین حقیقتو دارم میگم همینطور که عکساشو نشون میداد یه دستشو رو پام گذاشت منم همینکارو کردم قهوه سفارش داده بودیم .دستش شرو به پیشروی کرد رو زیپ شلوارم منو بگو باورم نمیشد همون بار اول این دختره…زیپمو کشوند پایین سرشو که گرفت تو دستش راستش میخواست ابم بیاد منم دستم از رو شلوار رو کسش بود گفتم بهناز الانه که بفهمن بیا بریم بیرون شهوت از تو نفسا و چشماش میبارید گفت بیا بریم تو دستشوییا گفتم اصلا حرفشو نزن حراست میگیرتمون گفت فقط یه دقیقه و پاشد رفت طرف دستشوییامنم پشت سرش رفتم اونجا که رسیدم از دم در گفتم من نمیام بریم بیرون و از هتل بیرون رفتم اونم اومد خیلی از دستم ناراحت بودهوا تقریباتاریک شده بود بین درختا یخورده دستمالیولب خوردنو منم که عاشق کون دخترم با دستام از رو شلوار میمالیدم کونشو لامصب کون قلمبه و سفتی داشت جند دقیقه بعد گفت من باید برم دیرم شده و رفت قرار چت فردا رو گذاشته بودیم فردای اون روز لحظه شماری میکردم واسه چت چون قرار نبود تماس تلفنی داشته باشیم9صبح بود خونه تاساعت سه بعد ازظهرخالی بود به محض اینکه چراغش روشن شد گفتم کجایی گفت فلکه ساعت تو کافی نت گفتم من خونه ام کسی نیست بیام سراغت گفت بیا ولی زیاد نمیتونم وایسم یه اژانس گرفتمو ده دقیقه بعد اونجا بودم سوار شدتازه خونمون رفته بود ملی راه وتو اپارتمان کسی مارو نمیشناخت خیلی راحت رفتیم تو از قبل رسیور روکانال فشن تی وی بود بو بهناز به محض ورود مانتوشو در اورد یه تی شرت صورتی پوشیده بود که از زیرش اون سینه های کوچولوش معلوم بود رو کاناپه نشست منم میخواستم بشینم که گفت تو هم بیا اینجا بشین دوتامون جا میشیم رفتم .کنارش که نشستم دستمو گذاشتم دور کمرش دستمو که گذاشتم رو سینش از هم وا رفت خیلی داغ بود با دستم سینشو میمالیدم و لباشو میخوردم گفت کسی نمیاد ؟گفتم خیالت راحت تا سه عصر.پا شد و لباساشو دراورد هیچ باورم نمیشد الان یه دختر ناز لخت با یه مایو جلوم بود لباسامو خودش دراورد کیرم بد جور شق شده بود.دست برد زیر شورتم و یه اه کشید … سینه هاش گوچولو بود درست اندازه یه انار کوچولو که درست تو دهن جامیشد همونجور سرپا یدستم رو سینش دست دیگم زیر شورتش لای کونش بود ولباشو میخوردم .هولم داد رو کاناپه نشستم و زانو زد شورتمو دراورد و کیرمو با حرص ولع میخورد لیسش میزد میک میزد تخمامو میخورد قبل از اون تا حالا کسی واسم ساک نزده بود توی یه دنیای دیگه بودم چشمم از بالا که به اون موهاش اون کمرباریکش و بخصوص اون کون توپش که میفتاد واون حرکت نرم سرش که روی کیرم درحال خوردن پایین بالا میشد یه دنیای دیگه در اوج لذت بود بیقرار اون کون بودم ولی نمیخواستم ندید بدید بازی در بیارم .پاشد گفت بریم سر تختخواب رفتیم تو اتاق رو لبه تخت زانو زدسینهاشرو تخت بودن ولو شد یه کون ناز عین هلو اماده جلوم بود رفتم پشتش و کونشو بوسیدم حیفم اومد زود بکنم توش شرو کردم به خوردنو لیس زدن سوراخش کیرم داشت میترکید زبونمو دور سوراخش میچرخوندم و زبون میکردم توش ناله های بهناز بیشتر حشریم میکرد اونقدر محو این کون شده بودم که انگار یادم رفته بود باید بکنمش انگشتام حالا دیگه کم کم راه سوراخشو باز کردن بهناز فقط مینالید و التماس میکرد جرم بده فحشم بده کونمو بگا و ناله میکرد سر کیرمو که گذاشتم رو سوراخش با کمی فشار رفت تو و صدای اخخخخ مااامان گفتن بهناز منو بیشتر حشری کرد چند لحضه مکــث کردم بعد دوباره فشار دادم کیرم تا نصفه تو کونش بود حلقه سوراخ کونش حالا دور کیرمو فشار میداد داغ داغ بود وقتی یه نگاه به کونش کردم و تصویر کیرم که تا نصفه داخلش بود دیدم از خود بیخود شدمو تا اخر زدمش تو ناله ای کرد که هنوز تو ذهنمه و اروم شروع کردم به تلمبه زدن کیرم حدودا هیجده سانته کلفتیشم متوسط رو به بالاست حالا دیگه راحت تا ته میکردم تو در میاوردم بهناز از کسش میترسید نکنه کیرم دربیاد یهو بره تو کسش رو همین حساب دستشو از زیر رو کسش اورده بود لاک ناخناشم صورتی بود در حال تلنبه زدن بودم که حس کردم داره ابم میاد گفتم چکار کنم گفت هرچی دوس داری .ضرباتمو تند کردم وبا شدت هرچی تمومتر میکردمش که ابم اومد و باضربه اخر شروع به ریختنش تو کونش کردم تو چند ضربه اخر دیگه سست شده بودم اون کونی که اونروز کردم شد اولین و اخرین سکسی که با بهناز داشتم خیلی ازش لذت بردم امیدوارم شمام از این خاطره لذت برده باشین اگه نوع نگارشی که داشتم خوب نیست شرمنده خداییش نظرتونو دوس دارم بدونم

نوشته: شهرو

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها