داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

کونم وز وز میکرد واسه یه سکس عالی

کونم وز وز میکرد واسه یه سکس و کیر عالی بعد از ۲ ماه علی رو که مدتها بود دنبالش بودم و تعریفش رو شنیده بودم گیر انداختم . میخوام اولین سکس خودم رو که با علی داشتم براتون تعریف کنم . بعد از ظهر یه روز گرم تابستان بود از خونه اومدم بیرون کنار خونه مون یه پارک کوچک بود رفتم نشستم اونجا یه کم نگذشته بود که علی رو دیدم علی یه پسر گندمی که هنوز مو از سر و صورتش نزده بود بیرون اصلاً یه بدن سکسی عجیب با کون تپل داشت من هم که دست کمی ازش نداشتم . اومد پیشم نشست هیشکی بیرون نبود جز من و اون داشتیم با هم حرف میزدیم که یهو حرف فیلم سکسی اومد پیش به من گفت که از این جور فیلمها دیدی به دروغ گفتم نه اون هم گفت من دیدم مال داداش بزرگم رد پیدا کردم نگا کردم وای عجب چیزای داشت . بعد از کلی حرف زدن در باره این جور چیزها نگاهی کردم به کیر علی وای بلند شده بود از زیر شلوارش گفتم چیه بلند شده یه لحظه خجالت کشید سرشو انداخت پایین من هم که حشری شده بودم بد جوری اخه دنبال این لحظه میگشتم که باهاش این کار رو بکنم اخه شیفته اون کونش شده بودم من هم که کونم وز وز میکرد واسه یه کیر گفتم میخوای بریم شنا مکثی کرد گفت باشه حوله و وسایل شنا رو برداشتیم را افتادیم هنوز تو نیمه راه بودیم که گفتم حوصله داری بریم گفت برا چی چیزی به نظرت اومده ؟ من هم گفتم بیا بریم حمام عمومی کنار خونه مون گفت اخه پول ندارم من هم گفتم اشکالی نداره من دارم یه ۱۵۰۰ تومانی همرام داشتم با هم رفتیم یه کم ترس داشتم که رامون ندن رفتیم داخل گفتم یه نمره میخوام اقا گفت واسه دوتاون گفتم بله ترسیدم که نذاره بریم گفتم پایین باشه خوبتره او هم یه شماره پایین رو بهم داد از خوشحالی نزدیک بود بال دربیارم با علی رفتیم داخل وای چه حالی داد خودم و اون رو تنها در حمام میدیدم خودمون رو لخت کردیم فقط شرتمون مونده بود کیرم بلند شده بود بد جوری اون گفت چیه بلند شده گفتم مال تو هم بلند شده گفتم تو شورت من رو دربیار من هم مال تورو درمیارم اول من مال اون رو کشیدم پایین وای عجب کیری داشت تقریباً ۱۶ سانتیمتری میشد یه دستی بهش زدم وای چه حالی داد و نوبت اون شد مال منو بکشه پایین کیر کن هم دست کمی از اون نداشت یه دستی زد گفت وای عجب کیر خوشکلی داری گفتم مال تو خندید رفتیم دوش اب باز کردیم من از پشت علی رو گرفتم کیرم وسط کونش بود وای عجب لحظه ای بود بد جوری حشری شده بودم عجب کونی داشت بدون مو و تپل چند دقیقه بو که از پشت گرفته بودمش گفت بذار من هم این کار رو بکنم اومد پشتم وایساد کیرش رو وسط کونم گذاشت و گفت عجب کونی داری پسر وا کیرش رو احساس میکردم وسط کونم عجب حالی داد برگشتم رو زانو هام نشستم کیرشو گرفتم اول از کله اش شروع کردم به خوردن اون هم بد جوری حشری شده بود کیرش رو همش تو دهنم گذاشتم تند تند ساک میزدم خودشو عقب کشید گفت ابم میاد نمیخوام این جوری ابم بیاد من هم گفتم مال منو ساک میزنی گفت چرا که نه اون هم مشغول شد به ساک زدن کیر کن وای حالی داد که نگو من هم نزدیک بود ابم بیاد گفتم بسه دراز کشیدم گفتم پشتم رو میشوری اون هم صابون برداشت زد به پشتم مشغول صابون کشیدن بود یه جوری نشسته بود که کیرس دقیقاً وسط کونم افتاده بود اومد پایین دستی رد به کونم گفت عجب کون خوشکلی داری اخه کونم برامدگی عجیبی داره عکسش هم میذارم براتون که باور کنید خلاصه . صابون رو زذ سوراخ کونم احساس کردم با انگشتش داره با سوراخ کونم ور میره انگشتش رو کرد توش یه درد عجیبی داشت گفتم وایسا یه کم درد دارم بعد مدت کمی دوباره این کار رو انجام داد این دفعه درد نداشت بعد از مدت کمی رو پشتم دراز کشید کیرش رو گرفت لای کونم گذاشت درست وسط کونم بود گفت احساسش میکنی گفتم سرش درست بالای سوراخمه یه کم فشار داد احساس کردم رفته درونش بعر یه کم دیگه فشار داد نصفش رفت تو یه کم درد داشت ولی حس عجیبی داشتم دیگه شروع کرد به تلمبه زدن تند تند که کیرش رو احساس میکردم بد جوری حشری شده بودم بعد ۱۰ دقیقه احساس کردم که چیز گرمی رو احساس کردم فهمیدم که پدر سوخته ابش اومده بود و همش رو کرد تو کونم و لی بد نبود میارزید و نوبت من شد گفتم دراز بکش دراز کشید من هم رو پشتش نشستم کیرم رو گذاشتم لایی کونش با صابون پشتش رو شروع کردم به شستن کم کم اومدم پایین تا رسیدم کونش دوتا لپ کونش رو گرفتم شروع کردم به مالش دادن عجب کونی تعریفش رو از یکی از بچه ها شنیده بودم وای چه کون تپل و کندمی و بی مو انگشتم رو کم کم تو سوراخش کردم اون هم دردش اومد ولی بعد یه کم دوباره شروع کردم این دفعه هیچی نمی گفت بعد من هم مثل اون دراز کشیدم کیرم رو گذاشتم دقیقاً وسط کونش کم کم بردم پایین یه کم زور دادم وای چه حالی داشت شروع کرد به اوف اوف کردن دونستم که خیلی حشری شده بود من هم شروع کردم زود زود تلمبه زدن هر تکانی که میزدم کونش چه جوری میلرزید من هم ابم اومد و همه اش رو کردم توش گفت چیکار کردی اب کردی توش خندیدم گفتم همون کاری که خودت کردی من هم کردم ای ناقلا پا شدیم خودمون رو شستیم و اومدیم بیرون . وای عجب روزی بود جاتون خالی . منتظر داستانهای دیگه من باشید .

نوشته: bigasssexy

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها