داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

سکس واسه ثوابش

عاقا داستان دروغ و کس شعره پس جون ننت نیا واسم پیام فیلسوفانه بزار !!! اصلا کس کش تو که میدونی دروغه نخونش!!
سال آخر دبیرستان بودم و باید برای کنکور حسابی تلاش میکردم اما خونه ی ما خیلی شلوغ بود و نمی شد درس خوند سردرگم بودم تا این که فهمیدم بهترین راه اینه که خونه ی یکی از فامیل یا آشنا هامون برم اما یه کم رو بودم واسه همین صبر کردم تا بهترین جا رو پیدا کنم تا این که خواهرم گفت خونه ی اکرم خانوم (پیر زن همسایمون) همیشه ساکته بهتره بری اون جا منم قبول کردم چون اکرم خانوم همیشه تنها بود و گاهی وقتا خونه ی ما هم میومد واسه همین خجالت نمی کشیدم ازش، خلاصه چند روزی میرفتم اونجا و درس میخوندم اکرم خانوم هم همیشه بهم احترام زیادی میزاشت و میگفت این جا رو مثل خونه ی خودت بدون البته اکرم یه پیرزن داغون بود که دیگه حتی دندون تو دهنش نبود ولی قیافته قابل تحمل بود ؛حدودا 55 رو داشت ولی بالا تر میزد
هر وقت خونشون بودم برام چای دم میکرد یا میوه میاورد بعد میرفت تو اتاقش پای تلوزیون و 2ساعتی بعدش میومد کنارم می نشست و برام از خاطرات خودش و شوهر خدا نیامرزش :)) میگفت ما هم از مجبوری گوش میکردیم تو دلم می گفتم کیر تو شانش و لب خندزنان به حرف ها و کس شعر های ایشون گوش میدادم
هر روزی که میگذشت بیشتر بهم نزدیک شد دیگه برام شده بود مثل مادر بزرگ اما همیشه از تنهایی ناله میکرد و می گفت اگه جوون تر بود حتما شوهر میکرد
تا این که یه شب خونه ی یکی از دوستان نشستیم مشروب خوردیم و من یه کم زیاد روی کردم و بد مست شدم
خواستم برم خونه که دیدم با این وضعیت نمیشه رفت خونه بابای دوستم هم قرار بود تا آخر شب بیاد اون جا هم نمیشد موند از خوشون زنگ زدیم تاکسی تلفنی و منو تا سر کوچمون رسوند نمی دونم کس کش تاکسی چند ازم کرایه گرفت ولی مادرشو گاییدم که خیلی زیاد گرفته بود و منم حواسم نبود
تلو تلو خوران یه سمت خونمون میرفتم که خوردم زمین زانو شلوارم پاره شد تکیه دادم به دیوار و به خودم گفتم کیر تو سگ! حالا با این وضع برم خونه بابام سرویسم میکنه که!!!
دل و زدم به دریا و گفتم امشبو خونه اکرم میخوابم رفتم دم خونشون دیگه شدیدا خوابم گرفته بود به بدبختی در زدم رفتم اکرم اومد دم در گفتم اکرم خانوم کسی خونه ی ما نیست میشه امشب بیام اینجا ؟
گفت آره پسرم بیا تو
تلو تلو خوارن رفتم داخل
گفت نیما چیزی شده؟
گفتم نه با یکی از دوستام دعوام شده شلوارم پاره شده رفت رخت خواب پهن کرد تو اتاقش و با خنده گفت بوی الکل خونه رو
برداشته بچه تو میخوای گول من بزنی؟؟ برو داز بکش آبلیمو بیارم حالت بیاد سرجاش
گفتم نکنه به کسی بگه؟
رفتم تو رخت خواب و دراز کشیدم داشت خوابم میبرد که با شربت آبلیمو اومد گفتم اکرم خانوم به کسی چیزی نگیا
گفت اینو شربت و بخور بچه جون اون موقع که من ویسکی اسکاتلندی میخوردم جد تو هنوز یه دنیا نیومده بود
گفتم آره شما خواهر جنتی نیستید؟؟
گفت کی؟ گفتم ولش
همین طور که داراز کشیده بودم گفت الان مستی؟
گفتم آره
گفت 5 ساله شوهرم مرده خیلی دلم هوس یه مرد کرده تو هم که الان مستی
بیا یه ثوابی در حق این پیزن بکن گفتم چی کار کنم خوب؟
گفت دیگه از بادمجون خسته شدم لامصب میفهمی ؟؟
گفتم ول کن جون جدت خوب 100 سال از من بزرگتری
گفت این همه خوبی در حق ات کردم روی من پیرزن رو زمین نداز
خیلی پیربود و کیرم داشت فحش میداد و میگفت ناموسا نه!!!
دلم براش سوخت گفتم باشه لخت شو
با خنده شروع کرد به لخت شدن بدن چروک اما سفیدی داشت (اگه مست نبودم فرار می کردم)
گفت خدا خیرت بده خیلی ثواب داره دل یه پیرزن رو شاد کنی شلوارم رو در آوردم کیرم پا نمی شد بی چاره ترسیده بود گفتم کیرم تو زندگی مردم سوفیا لورن میکنن منم میخوام اینو بکنم!
داراز کشیدم یه با کیرم ور رفتم اومد جلوتر و گفت بزار بلندش کنم چشمام رو بستم و گفتم با امام زاده بیژن !!:)))شروع کرد یه ساک زدن دهن گرمی توپی داشت و وقتی ساک میزد بر خلاف تصورم خیلی حال میداد جون دهنش نرم نرم بود و یواش یواش از حس چندش آور به شهوت تبدیل شد و مو هاش رو گرفتم و با دست سرش رو بالا و پایین می بردم و خیلی حال میداد 2دقیقه ای شد که داشت آبم میومد بهش گفتم کافیه و با دست جق زدم تا آبم اومد با شرتش کیرم رو تمیز کرد و گفت چه زود
هیچی نگفتم کیرم راست مونده بود سوتین و شرتش رو در آورد سینه هاش خیلی بزرگ بوده و آویزون سفید بودن و و چروک نداشتن اما کس اش چروک داشت گفتم تو که یائسه شده مگه دادن هم بهت حال میده گفت آره بادمجون که خعلی حال میده
اجازه هست بخوابم روت؟ گفتم فقط صورتم رو نبوس سرتکون داد آروم داراز کشید روم و کیرم رو از بین پاهاش رد کرد بدنش خیلی داغ بود اولش یه کم چندشم میشد اما شروع کرد به لیسیدن گردن ام به خودم گفتم کیرم تو زندگی بدنم رو سه روز تو حموم میشورم اما امشب بزار این پیرزن حال کنه خلاصه کمرش رو سفت گرفتم و انگشتم رو کردم تو کونش داغ بود
گردنم رو لیس میزد و ققلکم میشد صاف نشستم شروع کرد به لیس زدم سینه ام بدنم یه طوری میشد یه نگاهی به سوراخ کونش انداختم سیاه بود اما مو نداشت بدنش زبونش رو انداخته تو نافم خیلی حال میداد
گفتم کافیه مستی داشت از سرم میپرید
دوباره داراز کشیدم گفتم کاندوم هم که نیست گفت پلاسیک فریزر هست بیارم؟
گفتم مرگ ننت نیار بیا بیشین رو با لبخند اومد ایستاد پاهاش رو باز و کرد و آروم نشست و کیرم و رو داخل کس اش کرد 3 بار گفتم کیرم تو دنیا!!!
چشمام رو بستم اکرم با ناراحتی گفت اگه ناراحتی بلند شم؟
دلم براش سوخت گفتم نه خوش باش کامل نشست و کیرم تا ته رفت تو کس اش گشاد بود اما خیس و داغ بود شروع کرد به بالا و پایین شدن یه کم حال داد باورم نمیشد کس چروکیدش این قدر حال میداد سینه های دارازش بالا و پایین میشد چند لحظه بعد دیدم نشست رو شکمم نفس نفس میزد مثل اسب حال میکرد اما خسته اش شده بود کیرم همینطوری تو کس اش بود من که دیدم بدک نیست برعکس اش کردم و پاهاش رو انداختم رو شونه ام با گفتن جمله ی کیر تو ظلم شروع به تلمبه زدن کردم با صدای تخمی و خسته اش شروع به ناله کردن کرد برای من هم مثل جق بود در همون حد ولی یه کم بیشتر حال میداد سینه ی 1متری اش رو گرفتم و گفتم سکته ای نکنی از کیف
خندید و با صدای شهوت آلود گفت نترس !!! شیر باش!! تند تر بزن!
ما هم تند ترش کردیم و دیدم پاهاش داره میلرزه گفتم خدایا این سکته نکنه فقط!
آه آه رفت تو آسمون چند دقیقه بعد آبم اومد کامل تخلیه اش کردم تو کس اش دیگه نا نداشتم افتادم تو رخت و خوابم برد

این داستان ادامه دارد…
اگه نظر بدید ادامه اش خنده دار تره مینویسم کس کش مسخره نکنید :(((((((

نوشته:‌ nima.shz_marv

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها