داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

ساك زدن يه زن واسه من

با سلام به همه انجمن کیر تو کساي عزيز ولي خواهشن فوش ندين چون اگه بدين همش مال خودتون اول خودمو معرفي كنم بعد يه راست ميرم سروقت خاطرم اسمم آيدينه وزنمم 95 كيلو و قدمم 174 ولي به ورزش علاقه خاصي دارم و از بچگي ورزش مي كردم الانم سنم 34 ساله من از دوران كودكي علاقه خواصي به سكس داشتم ولي بخدا هيچ سكس نداشتم يعني دوست دختر داشتم ولي حتي جرات دست زدن بهشم نداشتم تا چه برسه به سكس دوستيمون فقط تا حد گردش تو خيابون و تلفن بود خب زياد طولش ندم برم سر اصل خاطرم .

يه روزتو مغازم بودم يه زن ميان سالي اومد مغازه و يه چيزايي ازم خريداري كردو زفت من از نگاش فهميدم اين يه چيزيش هست ولي پيش خودم گفتم عيبه واسه مردم حرف در نيار سرم تو كار خودم بود كه زنگ گوشيم به صدا در اومد صداي فوت يه نفر به گوشم خورد منم با تعجب گوشيمو بستمو گذاشتم رو ميز بعد دو سه دقيقه بازم گوشيم زنگ خورد ديدم همون زنه است كه با خنده گفت منو شناختي گفتم اره شما هموني نيستين اومده بودين مغازه گفت بله با خنده گفت چرا گوشيرو قطع كردي منم گفتم ببخشيد فكر كردم مزاحمه بعد گفت من مي خوام با شما دوست بشم ولي با صراحت گفت من سكس نمي كنم منم خندم گرفت گفتم باشه اصلا سكس نمي كنيم و فقط در حد دوستي اونم گفت باشه منم بعد قطع كردن گوشيم تو دلم گفتم سكس چيه اصلا فقط دوستي و خودمم خندم گرفت تا فرداش كه بازم بهش زنگ زدم و گفتم بيا مغازه كاريت دارم اونم اومد منم تا نرسيده از پشت ميز بلند شدم و رفتم پيشش دستمو گذاشتم روي كونش و بلندش كردم اون گفت اخ چه خبره منم گفتم هيچي مي خواستم انمداز كونتو بگيرم گفت مگه قرار نبود فقط تا حد دوستي باشه منم گفتم اگه بدت مياد نكنيم گفت نه بابا تو كارتو بكن منم بهش گفتم بشين ميز و رومو به طرف در مغازه كردم و كيرمو بيرون اوردم اول يه نگاهي به كيرم كردو گفت اخ جون گرفتم جلوي دهنش و گفتم بخورش مي گفت اخه يكي مياد منم گفتم تو كارتو بكن من حواصم هست اول زبونشو كشيد روشو بعد تا ته كرد تو دهنش و با ولع تمامشو خورد منم تو اسمونا بودم يه دستمو گذاشتم رو پستوناش و نوكشو مي كشيدم ول مي كردم ديگه هيچي نمي فهميدم سرشو گرفتم و كيرمو تا ته مي كردم و بيرون مي كشيدم كه يه لحظه ابم اومد و همشو ريختم تو دهنش يه اهي كشيدمو بهش گفتم قزار بزاريم تا من برم خونش كه… اگه بخواين تعريف مي كنم ببخشيد اگه بد نوشتم اخه با عجله دارم مي نويسم بازم ببخشيد ولي همش واقعيت بود.

نوشته:‌ آیدین

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها