داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

پرواز هوس 8

کیرم به کلفت ترین و دراز ترین حالت خودش رسیده بود به سر کوس کیانا جونم رسید . -کیان کیان اوخ دارم می سوزم دارم آتیش می گیرم انگار همه تنمو داغش کردی . زود باش دیگه . کله کیرمو کردم تو کوس مامان  .با این که کوس مامان خیلی مامانی بود ولی از بس خیس کرده بود تونست این کلفتی رو تحمل کنه و خیلی راحت قبولش کرد . چشای کیانا دیگه باز نمی شد . آروم ناله می کرد و یه چیزایی از رو هوس می گفت که اصلا متوجه نمی شدم  .فقط می دونم تا اونجایی که جا داشت داشت حال می کرد و لذت می برد . دیگه تمام سد های بین من و اون شکسته شده بود ولی هنوز مستقیم گویی نمی کردیم و با کوس شر گفتن های خودمون سعی داشتیم یه جوری کار خودمونو تو جیه کنیم .. کیرمو به نرمی کردمش تو کوس کیانا . روی مامان که دمر کرده بود سوار بودم و رو کونش تسلط کامل داشتم . انگاری که روی کیرم روغن پاشیده باشند . خیلی بیشتر از اون حالت داغ کرده بودم . فقط با اوف اوف گفتن و گاز گرفتن لبهام یه خورده جلوگیری می کردم تا درجا آبمو توی کوس مامان نریزم . -عزیزم این بهترین حالتیه که می تونی با اون ماساژم بدی . این جوری خودتم کمتر خسته میشی و تمام تنمم داغ می کنه . انگار خون تو تمام رگهای بدنم به جریان افتاده . زیر پوستم رفته . آتیشم زده . داغ شدم روون شدم . می خوام راه برم بدوم پرواز کنم -مامان حالا میشه خواهش کنم که الان پرواز نکنی . دوست نداری زیر کیر من بمونی و با ماساژکیر ,  انرژی در مانی خودتو تکمیل کنی -کیان کیان چقدر بی پروا حرفاتو می زنی . یه وقت در مورد من فکرای بد نکنی . فکر نکنی من مامان بدی هستم .. -کیانا تو بهترین و دوست داشتنی ترین و .. -بگو ادامه بده عزیزم کیان من پسرگلم خجالت نکش -وهوس انگیز ترین مامان دنیا هستی . دوستت دارم . یه وقتی تو هم خیال نکنی که من پسر بدی هستم و نظر بدی نسبت به تو دارم همه اینا واسه اینه که گرم ترت کنم . روونترت کنم تا راه بیفتی تا نرم شی .. -ادامه بده . سردم نکن . زودباش . تند تر بکوب بزن حمله کن . حالا دیگه از وقت نرمش گذشته . کون مامانو با هوس تو دستام فشارش می گرفتم و به پهلوها بازش می کردم تا جا واسه کیرم باز شه و اون وقت با تماشای حلقه سوراخ کوس کیانا به وجد اومده و محکم تر اونو می گاییدم . چینهای کون مامان هم منو به هوس آورده بود و نمی تونستم به این سادگی ازش بگذرم . انگشت کوچیکه امو کردم تو سوراخ کونش و باهاش بازی می کردم .. رو کیانای نازم خم شده و یه خورده کمر گرمشو غرق بوسه کردم . بعد بالاتر و بالا تر -اوهههه اوهههههه عزیزم خیلی بلا شدی شیطون شیطون ولم نکن . منو بکن . کوسم همین جور میخواد که داغش کنی . مرکز گرما و داغیه اینجا . از اینجاست که تمام تنم داغ می کنه . -مامان می خوام یه چیزی ازت بپرسم . این جور مالوندنها هوستم زیاد می کنه;/; با چشم خمارش یه نگاهی به من انداخت و گفت ناقلا .. شیطون یعنی می خوای بگی تو از نگاه من از صدای من و از خیسی و تمنای من هیچی نفهمیدی ;/; تو که همه چی رو خوب می دونی . -مامان فکر می کنی ریختن احساسات تو ی درون خودت و خالی نکردنش باعث میشه غرورت حفظ شه ;/; تو هر کاری هم که باهام کنی بازم واسم همون مامان گل و خوب و مهربون و زحمتکشی . در عوض مثل دوست دخترمم میشی که دارم باهات حال می کنم . دوستت دارم  .و این جوری حس می کنم که خیلی خیلی بیشتر از گذشته می تونم بهت احترام بذارم چون تو با تمام وجودت جسم و روحتو تقدیم من کردی و من ارزش این کارتو به خوبی می دونم -منم دوستت دارم با این حرفات آتیشم تند تر میشه . بیشتر داره منو می سوزونه همه جامو بسوزون منو بخور بلیس بکن . آره دوستت دارم تو رو میخوام . تن لختتو می خوام کیرتو میخوام . میخوام که باهات کیف کنم حال کنم . بهت کیف بدم حال بدم . دوستت دارم و میخوام که دوستم داشته باشی میخوام که از این سفر یه خاطره خوبی داشته باشیم -واز سفر های بعدی و از روز های بعد .. تا وقتی که چشامون تو چشای هم میفته و بوی همو احساس می کنیم -آره کیان جون برای همیشه … مامان احساس پاک و خالصانه خودشو بیان کرده بود و من تا اونجایی که می تونستم ضربات کیرمو بر پیکره اش شدید تر می زدم . حالی به حالی شده بود و کونشو دور کیر من می گردوند. -دارم حال می کنم کیرت داره خارش کوس منو می گیره . تمام درد های تنمو می چینه . انگشتتم که گذاشتی تو سوراخ کونم . یادت باشه  سوراخ کون منم کیرتو می خواد . می خواد اون داغی رو احساس کنه . گرم و نرم و روون بشه . چقدر همه چیز قشنگه . این چراغای روبرو این ساحل و این آبها .. چقدر این منظره ها در دل شب قشنگن .. چقدر دنیا قشنگه . کاشکی الان میدیدم که کیرتو با چه حالت و حرارتی می فرستی توی کوس من و می کشیش بیرون .. ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها