داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

دانلود فیلترشکن پرسرعت و رایگان برای گوشی های اندروید

شورت زن همسايه

از همون دوران بلوغ و نوجوونی، نسبت به دیدن شورت خانوما از زیر دامنشون احساس عجیبی داشتم، حتی حالا كه سالها از سنم می گذره، بازهم هیچ چیز بیشتر از دیده شدن شورت زن از زیر دامنش وقتی میشینه برام تحریك كننده نیست.
پارتنرم می دونه كه اكه یه سكس خوب ازم بخواد باید یه شورت قرمز یا ابی با دامن سفید بپوشه، و موقع شام و بعد اون به طور اتفاقی و تصادفی طوری بشینه كه لحظه ای این شورت دیده بشه.
یادمه ١٣ یا ١٤ سالم كه بود، رفت امد زنهای همسایه تو خونمون زیاد بود، چند زن همسایه داشتیم كه واقعا زیبا بودند و هیكل اسمونی داشتند. یكیشون اسمش ناهید بود ، حدود ٢٧ سال سن داشت و صورتی داشت با زیبایی كلاسیك. شوهر مذهبی داشت، واسه همین همیشه یه لچك به اسم روسری سرش بود كه بیشتر جنبه فرمالیته داشت تا نماد مذهبی.
وقتی ناهید جون میومد خونمون، من ، با اینكه بچه فوق العاده تنبلی بودم، ولی می شدم غلام حلقه به گوش خونه، بدو بدو چای می اوردم و پذیرایی می كردم، تا دست اخر بشینم رو مبل روبروی ناهیدجون و منتتظر شم تا محض اتفاق، ناهید جون پاشو از هم باز كنه و شورتش از زیر دامنش دیده بشه.
البته همیشه هم این جریان موفقیت امیز نبود ، اما چند تا خاطره خوبشو یادمه،
یه بار ناهید جون سر ظهر امد خونمون و رفت تو اتاق بذیرایی و نشست رو مبل، یه دامن سیاه پوشیده بود تا رو زانوش و مثل همیشه یه روسری كوچیك سرش. با امدن ناهید جون، بنده شدم كدبانو خونه، دویدم چایی دم كردمو ریختمو ، شیرینی رو تو ظرف چیندم و بردم اتاق پذیرایی واسه ناهید جون وبقیه. خدا خدا هم می كردم كه رو مبل روبرو ش كسی نشینه، پذیرایم رو كردم و رفتم نشستم روبروش. مثل یه گرگ منتظر بودم تا ناهید جون كوچكترین اشتباه محاسباتی با پاهاش بكنه و لای اونا رو باز كنه . عین یه شیر تو بیشه منتظر شكارم بودم.
دیكه داشت یواش یواش حوصلم سر می رفت كه یهو از در پذیرایی ، گربه ایی كه تو كوچه پیداش كرده بودم و چند وقتی بود اورده بودمش خونه وارد اتاق شد. یادم رفت كه بكم، داستان ما داره تو زمان سی سال پیش می گذره و اون موقع هنوز حیوون خونگی اینجوری كه الان تو خونه ها وجود داره مرسوم نبود. گربه من كه فكر كنم ماموریت داشت تا منو شاد كنه ، صاف رفت طرف پاهای ناهید جون ، یهو ناهید كه این موجود پشمالو رو دید و جیغی كشید و پاهاشو جمع كرد تو سینه اش و اورد بالا. از اونجایی كه رونهای خیلی چاقی داشت دامنش جمع شد و یه منظره خیلی زیبا پدید اورد.
چیزی كه من می دیدم، دو تا ساق پای تراشیده شده بود كه با یه جوراب توری نازك مشكی پوشیده شده بود كه بالا زانوش تموم میشد. بعد رونهای سفید و تپلش بود كه تا مثلت زیر شرتش ادامه داشت، در ادامه یه شرت ابی تیره بود كه روی كس تپلش كشیده شده بود.
من كه توقع همچین صحنه ای رو نداشتم، خشك شده بودم و ذل زده بودم به خط ها و انحناهای رانها و پایین كون ناهید جون . قلبم داشت از جاش در میومد. هیچ وقت اون دوتا انحنای زیر كونش كه رو مبل بود رو از یاد نخواهم برد. با اینكه شرتش از همین شرتهای معمولی زنونه بود ، اما چون كشیده شده بود از زیرش پوست سفید كونش دیده می شد كه تضاد رنك زیبایی رو با تیرگی شرتش بوجود اورده بود. فكر كنم این جریان بیشتر از ده ثانیه طول نكشید اما عكس اون صحنه هیچ وقت از خاطر من نمی ره.
بقیه اش هم دیكه معلومه، اهل بیت داد زدند سرم كه این گربه تو ببر بیرون وووو

امیدوارم بجای فحش دادن شما هم نظرتونو بگین كه ایا دیدن شرت یه زن از زیر دامنش براتون همین قدر تحریك كننده هست یا نه؟
از خانومای عزیز خواننده هم می خوام نظر بدن كه تیا برای تحریك پسر مورد علاقتون از این ابزار استفاده كردین؟

نوشته: شاپور

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها