داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

من و داداش و عمه و مامان 6

 اون خیلی خمار شده بود . از نیمتنه لخت بود و شلوارک پاش بود . هوس داشت داغونش می کرد .. حالتو می گیرم داداش . فکر کردی . پسرا هر غلطی که دلشون می خواد بکنن و صاف در برن ;/; دنیا مال شماست ;/; اونم با مادرت ;/; حساب نکردی که مامان منم هست ;/; حساب نکردی که یک دختر توی خونه هست ;/; حساب نکردی که باید به بابات احترام بذاری .. کف دستشو رو تمام بدنم حرکت می داد . آروم چنگشون می گرفت و بازش می کرد . یه نگاه به صورت و چشام انداخت . متوجه شده بود که من سست و بی حس شدم . واسه همین بدون این که من بگم حوله رو انداخت . حالا شورت خیلی نازک و سوتین من تنها پوششهای من بودند .. خودمو داشتم می خوردم . سابقه نداشت این جوری جلو داداش باشم .. ولی اون کونمو در چنگ خودش گرفته بود . -پارسا خوب می تونی عضلات آدمو داغ کنی . -آره خواهر خیلی جاهای دیگه هم داغ میشه -منظورت چیه -هیچی منظورم این بود که بدن همه جاش داغ میشه . خوشم میومد اذیتش می کردم .از نوک انگشتان پا تا پس گردنمو مالوند .. قلبم تند تند می زد . اگه اون بخواد جسارتی بهم کنه بزنمش یا باهاش مدارا کنم ;/; چیکار باید بکنم.. چند بار تصمیم گرفتم از جام پا شم . اما هر بار یه چیزی مانعم می شد . انگشتاشو  تا لبه های کسم می رسوند و بعد ولم می کرد .. -پارسا کارت رو بکن .. کمرم شونه هام خیلی درد می کنه . خیلی .. دستامم همین طور .. -ببینم پشت پا و باسن چطور .. سکوت کردم . ولی اون رفته بود رو همون . حتما نقطه ضعف منو فهمیده . من اصلا واسه چی اومدم این جا . اومدم تا بهش بگم که چرا با مامان طرف شده ; چرا این کارو کرده .;. ازکناره ها روغنو ریخت روی سینه هام و مالش سینه ها رو شروع کرد . وقتی به نوکش می رسید اون قسمتو بین دو تا انگشتای شست و سبابه اش می گردوند . -کی بهت گفته که به سینه هام دست بزنی . -پریسا من فقط داشتم سیستم جریان خونو تنظیم می کردم . دست بکشم ;/; بازم سکوت کردم . خوب می دونست چطور با کلمات بازی کنه . از این پررو بازیهاش خوشم نمیومد . فکر می کرد خیلی زرنگه و داره زرنگ بازی در میاره . ولی اصلا هم این جور نیود . من نمی خواستم دم به تله بدم . می خواست که منو هم مث مامان بکنه و پیش خودش فکر کنه که چقدر زرنگه . هر غلطی که دلش می خواد انجام بده و من هیچ کاری نکنم .. ولی بد جوری منو نقره داغم کرده بود .. -اوووووففففففف اووووووففففففف بی حیای پررو کثافت داری چیکار می کنی . منو با زنای سر خیابونی اشتباه گرفتی ;/; -پریسا خواهر ناز و نجیب من ! مگه من چیکارت کردم . حیفه این شورت به این خوشگلی و نازی خراب شه . این روغنای مخصوص خرابش می کنه به این شورتها لک میندازه .-حتما تا حالا انداخته -من این طور فکر نمی کنم . اون قسمت پایین که شکل برگ رو داره مهم تره .. همون قسمتی رو می گفت که روی کس قرار گرفته بود . شورت رو کشید پایین تمام قسمتهاش یه حالت نخ داشت فقط به شکل یک برگ جلوی کس پوشش داشت .  اونو کشید پایین مجبور شدم از جام پا شم اون دستشو گذاشت رو همون قسمت . .. شورت که اومد پایین دو تا از انگشتاش رفت روی کسم . دلم داشت می رفت . اصلا نمی تونستم دیگه تکون بخورم . خیلی حشری شده بودم . دهنمو باز کرده چند نفس عمیق کشیدم . یه جوری شده بودم که اصلا نمی تونستم حرف بزنم  . حس کردم که داداش دچار تردید خاصی شده که ادامه بده یا نه . ادامه این که انگشتاشو روی کس من داشته باشه . واسه همین تر جیح دادم تا حرکت بعدی رو انجام نداده چیزی نگم . خیلی دلم می خواست . تمایل زیادی داشتم . نمی تونستم بی خیال باشم . بی خود نبود که مامان تحریک می شد .. یه خورده تماس و اصطکاکشو زیاد تر کرد بازم زیاد تر .. یه انگشت بیشتر… کف دستشو گذاشت روی کسم و همین که تمامی کف دست رو روی کس حس کردم اون قسمت از بدنمو رو دستش فشار آوردم و به سطح زمین یا همون تخت چسبوندم و خودمو روش حرکت می دادم . -دیوونه دیوونه چیکارم کردی .. چیکارم کردی . چی به روزم آوردی …چرا می خوای منم مث همونا باشم -پریسا دیوونه ..من دوستت دارم . من می خوامت . عاشقتم اگه بدونی چقدر این عشق داره منو به تو نزدیک می کنه دلم می خواد بدنتو در آغوش بکشم … ادامه دارد … نویسنده …. ایرانی

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها