داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

كون دادن من به داداش دوستم

سلام به همه
من يه هم مدرسه اي داشتم كه باهم دوست شده بوديم ، بعضي وقتاهم باهم ميرفتيم بيرون
گاهي هم داداشش ميومد دنبالمون
گذشت تا دوستي ما عميق تر شد ، خيلي صميمي شديم و همه جا باهم بوديم منم ، يه شب قرار گذاشتيم و رفتيم استخر با بچه ها داداش سهيلم اومد ، اونجا بود كه من كم كم شهوتم با داداش سهيل شروع شد ، وقتي اومد توي اب مايوش خيس شد ديدم كيرش خيلي بزرگه . خلاصه من هرروز تو روياي كون دادن به اين اقا بودم و چهار سال حسرت كيرشو ميخوردم
تا يه شب خانوادم رفتن مسافرت من تنها موندم خونه ،
زنگ زدم به سهيل و دوتا از دوستام كه بيان پيشم ، اومدن كلي خوش گذشت تا اخر شب يهد كير داداشش افتادم و گفتم زنگ بزن بياد بشينيم قليون بكشيم
اومدو قليونو كشيديم ديگه ديروقت بود گفت منم شب ميخوابم صبح از همينجا ميرم سر كار .
جا انداختيم و من وسط يكي از دوستام و داداش سهيل كه اسمش فرزاد بود خوابيدم ،
فرزاد ٢٦ سالش بود و من ١٩ .
خوابيديم نيم ساعت كه گذشت پشتمو كردم به فرزاد و يواش كونمو دادم سمتش بعد به هواي پتو كشيدن خودمو تكون دادم كونم قشنگ چسبيد به رون پاش
يكم خودشو كشيد عقب ، قلبمم داشت تند تند ميزد ولي اونشب حتما بايد منو ميكرد چون ٤ سال منتظر بودم ،
چند دقيقه بعد باز كونمو چسبوندم بهش اندفعه كاري نكرد ، اولش فكر كردم خوابه ،
گذشت ديدم دستشو زد به كونم
منم از خدا خواسته دستشو رو كونم نگه داشتم ديگه ترسم ريخت
برگشتم سمتش يه لبخند زد
كيرشو گرفتم ديدم نيمه بيداره همونطور به حالت دمر كيرش تو دستم بود اونم كونمو ميماليد
اونا ديگه خوابشون برده بود
يواش بلندش كردم رفتيم تو اتاق
در اتاقو بست يكم لب گرفتيم به من گفت بشين
نشتستم شلوارشو كشيد پايين و سر منو چسبوند از روي شرت به كيرش
منم ليس ميزدم و تو همون حال خوشحال بودم كه كيرش به اين بزرگيه
از بغل شرت كيرشو دراور منم امون ندادم سريع كيرشو كردم تو دهنم انقدر تشنه كيرش بودم كيرشو قورررت ميدادم
چند دقيقه كه ساك زدم بلندم كرد دمر خوابوندم سوراخمو خيس كرد افتاد روم و بدون وقفه فرو كرد توش، خيلي درد گرفت ولي از شهوت هيچي نگفتم
تلمبه ميزد اونجا بود كه گفت كيوان خيلي وقته تو كف كونتم ، گفتم من كه چهار ساله له له كيرتو ميزنم
تلمبه زد و بلند شد گفت بشين روش
منم خوشحاااال و حشري ، نشستم مثل اسسسسب ميتازوندم روش
شهوتو تو صورتش ميديدم ديووونه ميشدم ، همونجوري كه بالا پايين ميكردم سرمو برد پايين و لب ميگرفت ،
گفت ابم داره مياد محكم تر بالا پايين كن
گفتم ابتو ميخوام بخورم ، خوشش اومد گفت پس پاشو
بلند شد كيرشو كرد تو دهنم يكم خوردم يدفعه موهامو محكم گرفت سرمو كج كرد با اون دستش كيرش كشيد بيرون ابشو ريخت تو دهنم تو همون حال ميگفت تا تهشو بايد قورت بدي منم از خدا خواسته …
تموم شدو گفت دستت درد نكنه خيلي وقت بود كون نكرده بودم ،
منم گفتم من از خدام بود به تو بدم و از اين حرفاااا و اون رفت تو رخت خواب منم رفتم تو دستشويي سريع ابمو اوردم بعد رفتم خوابيدييييم
از اونشب به بعد سكساي خيلييي لذت بخشي باهم داشتيم ،
خواستيد بازم براتون ميگم
نظر يادتون نره

نوشته: Keyvan

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها