داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

مامان بخش بر چهار 44

-اسحاق عزیزم تا نریختی توی کونم دست از سر کیرت ور نمی دارم باید به من حال بدی . مادرت تشنه کیرته . می خوام می خوام .. کونم داغ کرده بود . به هیجان اومده بود .. اسحاق بالاخره منو به خواسته ام رسوند . چه کیفی داشت .. بعدش هم این لذت ادامه داشت به این صورت که اون دیگه تمام زوایا و گوشه ها و مغز کون منو لیس می زد و آروم آروم گازشون می گرفت .. -خیلی شیطونی . من که نمی خواستم تو منو وادارم کردی .. اسحاق در حالی که لبخند می زد گفت تو که خودت می دونی من رو حرف مادر حرف نمیارم و خیلی دوستش دارم . -فقط یادت باشه که با هم یه بر نامه ای بچینیم که تو و احسان سر زده وارد شین و کارتونو انجام بدین . در ضمن زیاد هم نمی خواین مقدمه چینی کنین . دیگه تا ما رو گیر انداختین خودتونو هم گیر بندازین . -مامان قلاب تو می  تونه چهار تا ماهی رو با هم بگیره ;/; -شما این ارغوان رو هنوز نشناختین . قلی فکر کرده که چیکاره هست . هنوز کو .. فکر کرده رفته منو به امان خدا گذاشته و دیگه همه  چی تموم شد رفت ;/; تازه حال کردن من با پسرام شروع شد . -فدای تو مامان ..  دوروز بعد من و افشین و اشکان که برای گاییدن بعدی دیوونه ام کرده بودند خلوت کرده بودیم . -پسرا شما چرا این قدر عطش دارین . من که پریروز به شما رسیده بودم . -افشین : مامان تا نرسیده بودین یه جورایی دندون رو جیگر میذاشتیم . -اشکان : ولی بعد از اون باید دندون رو کس بذاریم .. -من نمی دونم این کس من چه کسیه که موقعی با کیر شما اخت شده که من وضعیتم قرمزه . لعنتی این دوروز هم تموم نمیشه تا بتونم راحت و پاک در اختیار شما قرار بگیرم .. افشین : قربونت مامانی تو الان هم پاکی . تمام خون کستو زبون می زنم . لیسش می زنم و نوش می کنم . -چی دارین میگین پسرا . از دست شما .. -حالا پسرای خوبم دو تایی تون مامانتونو لختش کنین .. دیوونه ها قبلش خودشون لخت شده بودند . هیجان این که تا یک ساعت دیگه سکس پنج نفری رو داریم با هم انجام میدیم منو به هیجان آورده بود و هنوز دستشون به کسم نرسیده خیس کرده بودم .. ولی حال من وسط بودم . افشین خودشو از جلو به من می مالید و اشکان هم پشت من قرار گرفته بود . کف دست دو تایی هم در دو جهت مخالف روی کسم قرار داشت -اوووووخخخخخ  مادر فدای چنگ زدناتون بشه . اگه بدونین چقدر منو داغم کردین . وجودم مث شمع داره آب میشه .. اون آب شمع سوزان شما رو می خواد . حال بدین .. صبر کنین پسرا اول برم گوشی موبایل خودمو بذارم رو سکوت . پریز تلفن خونه رو هم قطع کنم این جوری اعصابم می ریزه به هم . بدون این که اونا متوجه شن درجا برای پسرا زنگ زدم و قطع کردم . بهشون علامت دادم که از همین دور و برا همین الان خودشونو برسونن خونه . چون اونا مثلا کلاس داشتند ولی اون روز به خاطر کس مامان و این که ائتلاف بزرگی داشته باشیم تر جیح دادن که غیبت کنن هر چند بعدا می تونستن گواهی پزشکی بگیرن . -پسرا من امروز خیلی هوس دارم . تا اول یه سرویس اون جفت کیراتونو توی سوراخام نکردین نمی تونم جون بگیرم . اول باید به من انرژی بدین و بعد ببینیم و ببینم یه من ماست چقدر روغن داره . افشین : مامانی با کس تو میشه نیمرو درست کرد . اشکان : چی میگی کس مامان خودش نیمروست .. افشین : به نظرم به جای نیم رو بگی دو رو بهتره . چون یک روش طرف منه و یک رو دیگه اش طرف توست . رو کیر افشین نشستم و. از اون طرف اشکان هم کرد توی کونم .-آخخخخخخخخ آروم تر .. -مامان تو که می گفتی کون دادن حال داره .. -آره ولی این جوری که ناگهانی بهش حمله نمی کنن . خلاصه دو تایی شون تلنبه زدنو شروع کردند . -افشین عزیزم .. کسسسسسسم کسسسسسسم .. در همین لحظه سر و صدای اون دو تا داداش هم در اومد . خیلی ناگهانی وارد شدند . کاملا لخت و برهنه و دستاشونو دور کیرشون لوله کرده بودند .. من مثلا جیغی کشیده و  با پنجه هام به صورتم چنگ مینداختم . -اوووووفففففف من بمیرم . من بمیرم . با این حرفا مثلا سر پسرای سوم و چهارمم شیره می مالیدم که اونا بر این باور باشن که من در جریان نیستم . مات و مبهوت به من نگاه می کردند . مونده بودند که چیکار کنند .. -مادر ! ای که نام مقدست بر پهنه گیتی نوشته شده هیچ عشق زمینی چون عشق تو نیست . آخر چرا .. اینو اسحاق گفته بود . به زور جلو خنده امو می گرفتم .. احسان : مادر من هم گفته های برادر اسحاق را تایید می کنم …. ادامه دارد … نویسنده ….. ایرانی

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها