داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

مامان بخش بر چهار 12

عزیزم عزیزم عزیز دلم مادر فدات . حالا کیرتو بفرست بیاد . بیاد که دیگه زیاد ی منتظرشم .  بیاد که منو خاکم کنه .. بزن توی کس . آتیشم کن . -مامان اگه کست می سوزه بگو که دیگه آتیشش نکنم . -نهههههه نهههههه عزیزم اگه نکنی کسم می سوزه . دلم می سوزه . -مامان دوستت دارم . نمی دونی  واسه  رسیدن این لحظه ها چقدر ثانیه شماری می کردم -یعنی کس مامان این قدر مزه میده . یا واسه اینه که هر وقت که بخوای حاضره برات . -نمی دونم چی بگم -بذار تو کسم . راستشو بگو اون وقتا که بابا بود و هنوز تنهام نذاشته بود بازم دوست داشتی که باهام باشی و حال کنی ;/; بگو خوشم میاد بدونم -مامان وقتی که اون جوری  لباس می پوشیدی وقتی که غریبه ها هوس می کردن با تو حال  کنن خب معلومه دبگه منم دلم می خواست .. -اگه ملا میثم اون بی ادبی رو در مورد من انجام نمی داد بازم راضی می شدی با هام سکس کنی .-مامان  این سوالا چیه .. -نمی دونم . نمی دونم چرا این سوالا رو از خودم می کنم .شاید واسه اینه که دلم می خواد تو منو واسه خودم بخوای . تو به خاطر خودم با من حال کنی . کیف کنی . مثل این که من و تو با هم دوست دختر و دوست پسر باشیم . بهانه ما عشق باشه و هوس . هوسی که همدیگه رو بغل بزنیم . از بدن برهنه هم لذت ببریم . -مامان چه حرفای قشنگی می زنی ! -و تو چه کارای قشنگی می کنی . بکن .. منو بکن .. کیر اسحاق یه بار دیگه وارد کسم شده بود . دیگه هیچی برام مهم نبود که کسم چه وضعی داره . تا چه اندازه داره خون ازش می چکه . من فقط می خواستم حال کنم . حرکت کیر  از همون بیرون آتیش می داد و تا انتهای کسم هم ادامه داشت . بکن .. بکن .. می دونستم که احسان هم بیداره و دلش پیش اینه که آیا روزی لحظه ای می رسه که اونم منو بکنه یا نه . صحبتایی که با داداشش کرده بود نشون می داد که اونم زاضی به گاییدن منه . حالا شرایط و مقدماتش در امشب فراهم نبود ولی من می خواستم دل اونو ببرم . آتیشش بزنم . کاری کنم که هوس گاییدن مامان از سرش نره . همیشه به دنبال این باشه که یه روزی کیرشو فرو کنه توی کس مامانش . . برای همین صدامو بردم بالا . جیغ می کشیدم . اسحاق حالا دیگه کاری به کار من نداشت . انگاری اونم لذت می برد که داداشه صدای ما رو بشنوه و متوجه شه که من زیر کیر اسحاق قرار دارم و اون چیزی رو که ساعتها پیش حرفشو با هم زدند جامه عمل پوشیده .. -وااااااییییییی اسحاق .. ولم نکن -مامان مامان .. داره میاد . می خوام خالیش کنم توی کست . مامان سنگین شدم . دور کیرمن روی کیر کمرم همه سست شده .. -بزن بزن منو بزن ولم نکن . منو بکن .. چند تا پشت سر هم بزن به ته کسم . با هام حال کن . بعد خالیش کن .. آبتو که ریختی بازم باید به کیرت حرکت بدی من ولت نمی کنم .. کیییییییررررررر می خوام .. بزززززززن ووووووییییییی کسسسسسسم کسسسسسسم .. همچین کرده بودم که دیگه هر لحظه حس می کردم که شاید احسان کیر به دست خودشو وارد صحنه عملیات بکنه و بگه داداشی منم اومدم . داداشی خسته نباشی .. ولی این فعلا برام یه رویایی بود که معلوم نبود کی تحقق پذیرشه . من حالا طاقباز بودم و اون که کیرشو می کشید بیرون یه نگاهی بهش مینداختم و از این که می دیدم کیرشو فرو می کنه توی کس خونی من آرامش خاصی بهم دست می داد که این پریود لعنتی نتونسته جلوی عشق و حال منو بگیره .. -آخخخخخخخخ عزیزم فدات جااااااااان این چیه داری می ریزی توی کس من ..اسحاق خودشو از رو بدنم بالا تر آورده و چند بار پشت هم زد به ته کسم و در یه لحظه خودشو جمع کرد و با هوس تا اونجایی که می شد توی کس مامانش آب ریخت . وقتی که داشت آبشو خالی می کرد چشاشو به طرز قشنگ و هوس انگیزی باز و بسته می کرد . -اوووووفففففف اووووووفففففف مااااااماااااان سوختم سوختم .. جوووووون داره میاد میاد اومد .. چه حالی کردم .چه کیفی داشت . -حالا ادامه بده ادامه بده . ولم نکن . مادرت کیر می خواد . می خواد که اونو با تمام وجودش بکنی . بهش حال بدی . زود باش .. آب کیرش از پهلو ها در حال ریخته شدن به روی تشک بود ولی من خیالم نبود . فقط ازش می خواستم که منو بکنه . منو بکنه و امونم نده . دستاشو گذاشته بود رو سینه هام و خودشو رو بدنم و در نتیجه کیرشو داخل کسم حرکت می داد . -ماااااااماااااان هنوزم حال میده . کیرم داره قلقلکش میاد . -بکن منو ولم نکن . نگو کیرت شل شده . کس منم می خواد که بازم قلقلکش بیاری . بازم باید ار گاسمم کنی . به من حال بدی ارضام کنی . ولم نکنی . دوستت دارن دوستت دارم مامان … کیرشو یه بار دیگه بیرون کشید . همه چی با هم قاطی شده بود . آب کیرش خون من و خیسی هوس من .. چه کیفی داشت ! دلم می خواست تا صبح همین جوری منو بکنه … ادامه دارد .. نویسنده …. ایرانی

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها