داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

مامان بخش بر چهار 18

احسان رو من قرار گرفته بود .-بیا بیا .. بیااااااا .. پسرم . -مادر نمی دونی چقدر حالم گرفته بود وقتی که تو رو چند روز پیش با میثم دیدم . -می دونم تو از من دفاع کردی . تو قبول نکردی که من با اونم . اون خیلی پررو بود . گستاخ .. فکر کرد که حتما شوهرم چند ماهه نیست و منم از اون زنای هوسبازم که هر غلطی که اون می خواد انجام میدم . چه کیر داغی داری احسان .. -مامان . چه حسی داری بگو .. -این حسو دارم که وقتی باباتون نیست شما پسرا حسابی می تونین از مامانتون پذیرایی کنین . اینو بهش گفتم که گوشش از این پر باشه که من جمع بستم نگفتم تو و اونم حواسش به خوبی جفت بود . خودشو رو من می گردوند . اونم تقریبا مثل اسحاق عشقبازی می کرد . دیگه به درجه کلفتی و درازی کیر ها هم حساس شده بودم . حس می کردم کیر اسحاق پسر اول من باید یه مقدار جزئی کلفت تر باشه . چشامو بستم تا درازی کیر احسانو حسش کنم . از نظر درازی احسان دو سانتی رو جلو بود . اینو کس من می گفت و شاید هم  چشام . چقدر از بوسه هاش لذت می بردم . -مامان چقدر دلم می خواد همین جور که دارم کستو می کنم سینه هاتو بخورم . حال کنم باهاش .. -مال خودته . هر وقت که دوست داشته باشی مال خودته .. هر لحظه ای که هوس کردی من در اختیارتم . -ولی مامان یه چیزی رو هم نباید فراموش کنم که مامان متعلق به همه ماست و ما باید اونودوست داشته باشیم . جمله شو به این صورت محترمانه گفت ولی می دونستم منظورش این بوده که حواسش به این هست که اونا چهار نفرن . فدای اون دو تا پسرای گلم افشین و اشکان , دانشجویان  پزشکی گلم بشم که دیگه اونا رو باید چه جوری تورشون کنم معلوم نیست . واقعا کون لق  بابا قلی اونا . خدا کنه دیگه هیچوقت بر نگرده . تنها کار درست در زندگی زناشویی همین بود که انجام داد گذاشت ورفت و ما رو از شر خودش خلاص کرد . هر چند خیلی از اموال به اسم منه و حالا هم کلی آه و ناله می کنم تا  بازم بیشتر به من بده .. کوفتشون بشه اون زنای خارجی که داره واسشون پول خرج می کنه . -عزیزم احسان بگو با کجای مامانت حال می کنی من همونجا رو دو دستی تقدیمت کنم . – مامان گوهر کلام تو از هر تقدیمی بالاتره .. دوستت دارم دوستت دارم .. -بگو کجا مو دوست داری .. صحبتای روحی و معنوی نه . از چیزای دیگه بگو .. بگو -کس , کون , سینه , لب و مو پا و کمر و.. -ببینم یواش تر اینایی رو که گفتی مال چند نفره . -همش مال یه نفر مال تو -اوخ فدای تو .. بزن تا ته اون کیرت رو و بکشش بیرون که مادر ببینه هوس خودشوروی اون تنه کلفت و گوشتی … عجب کیری داری ! خیلی خیلی ردیف تر از مال باباته . هر چند مال باباش دیگه در حال از آب رفتن بود . مامان خیلی خاطرت رو می خوام .. -چیزای دیگه نمی خوای ;/; حالا نوبت اونه که از اون چیزا بخوای . از اون چیزایی که منو سر حالم  کنه . به من جون بده .. حالمو جا بیاره .. -چرا مامان همون کستو می خوام . همون جایی رو که یکسره ازش اومدم بیرون . چون دیگه بزرگ شدم نمی تونم  یکسره بر گردم اون داخل واسه همین نماینده خودمو می فرستم -نماینده ات کیه عزیزم . اسمشو بگو . تا من بشناسمش و راهش بدم . -ملکه ارغوان !نماینده من کیره .. خیلی وقته اذن دخول گرفته شرف یاب شده .. -فدای اون عرض سلامش بشه کس  مادر ارغوانت .. -مامان  دلم می خواد روت دراز بکشم و به همین صورت با کست حال کنم -دراز بکش . گازم بگیر منو ببوس .. سینه هامو لهش کن . جااااااااان جااااااااااان .. احسان چیکار داری می کنی .. اووووووفففف نههههههه نوک زبونشو حتی توی سوراخ گوش منم فرو می کرد . دستاش بیکار نبود . یه انگشتشو هم کرده بود توی سوراخ کونم شونه هامو با یه دست دیگه اش می مالید . داغ داغ شده بودم . با این که از نظر گایشی تسلط نداشت ولی به سرعت داشت منو می گایید .. حس کردم بازم خون داره از کسم راه میفته .  -هوی هوی هوی هوی هوی هوی ..ووووووویییییی احسان .. احسااااااان کسسسسسسم … کسسسسسسم … تا جرررررششششش ندی ولت نمی کنم .. اووووووههههه بزززززن کسسسسسم ..  با همه جام ور برو .. اون داشت همین کارو می کرد و من با عطش و هوس ازش می خواستم که بازم ور بره .. داغونم کردی .. بزن تو سر کسسسسسم .. بززززززن .. محکم چنگش بگیر . نشگونش بگیر.. من پریودم .. اگه بدت میاد بگو ..-اوووووههههه مادر ..نههههه ….. نگو .. این آبروی منه .. عشق منه . ناموس منه . مال خودمه .. -مال تو عزیزم .. قول بده اگه بابا بر گشت تحویلش نگیرین بذارین بره به همون قبرستونی که اینجاست . شما بچه ها مال وطنی رو بخورین و حالشو ببرین . یه چیز طبیعی و سالم .. این بی آبرو رو .. -ماااااامااااان نگو .. چرا به عشق من به همه چیز من میگی بی آبرو . این تا وقتی که  در بغل عزیزانته خیلی هم نجیب و آبرو داره .. -بزن اون کیرت رو که محکم بره تا ته کسم و بر گرده .. مادرت داره منفجر میشه . منو بترکون احسان ! پسرم … ادامه دارد … نویسنده …. ایرانی

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها