داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

انجمن سکسی کیر تو کس ابر سی (قسمت آخر)

مامان مامان بیا نگاه کن من دو تا کیر اسبو با هم فرستادم تو کونم . -هرکدومشون که پنج سانت هم نرفته تو کونت ابر جان . -مامان اگه تک تک بره تا نصفشم میشه بره تو کونم . واقعا هیچ فیلم سکس با حیوانات تا به این حد صحنه های نامبر وان و مهیجی نداشته بود . شهناز خواهر ابر با این که از نظر قدرتی به پای مادرش نمی رسید ولی از نظر سرعتی و تحرک دست همه رو از پشت بسته بود . خیلی فعال بود . یک آن یکی از سگ ها که ظاهرا خیلی وقت بود پشت صف مونده بود و هوس کوس و کون خواهر ابر خانو داشت ظاهرا حوصله اش سر اومده بود و پارس کنان به طرف شهناز دوید . پارس های وحشتناکی می کرد طوری که گله یک دفعه پا به فرار گذاشته رم کردند . مادر ابر فوری خودشو بیشتر به کیر اسبایی که تو کونش و کوسش قرار داشتند چسبوند تا اون اسبا رم نکنن . ولی بقیه زنا که بد جوری ترسیده بودند تا رمیدن بقیه حیوونا رو دیدن فوری پیشدستی کرده خودشونو ول کردند به طرفی گریختند . پرنس و دلفین و پرنسس رفتند بالای درخت تا زیر دست و پا له نشن . ابر خان هم یه وضعیت مضحکی پیدا کرده بود . کیر یکی از اسب ها از سوراخ کونش در اومده بود و همین باعث شد که کیر اسب دیگه چند سانت بره جلوتر و اون اسبه هم که می خواست در بره کیر ش تو کون ابر قفل کرده بود . ودر یک لحظه یکی از با شکوه ترین صحنه های سکسی رو همه به طور زنده و طبیعی شاهدش بودند اسبه در حال رمیدن واسه چند لحظه ابر خان  رو با کیرش مثل یک حالت جک زدن و اهرمی بالا برد و کیرش که هنوز از کون ابر بیرون نیومده بود ابر افتاد به روی زمین و همین جور کشیده می شد . -واااااایییییی من مردم فیلمبر دارا جانم به فدای سایت انجمن سکسی کیر تو کس …. تا آخرین نفس تا آخرین قطره خون فریاد می زنم درود بر سایت انجمن سکسی کیر تو کس .. بزرگترین انجمن سکسی ایرانیان .. بر سنگ قبر من بنویسید انجمن سکسی کیر تو کس منشانه زیست و انجمن سکسی کیر تو کس منشانه مرد او خار چشم سایت امیر سکسی گردید .. فیلمبر دارها از این صحنه تاریخی فیلم بگیرین .. از روی درخت اشک پرنس در اومده بود . -اگه من دو تا دیگه مثل ابر داشتم می تونستم با این انجمن انجمن سکسی کیر تو کس دنیا رو فتح کنم . دلفین و پرنسس رو درخت مشغول بودند و کاری به این کارا نداشتند -دلفین نمی دونی گاییده شدن رو درخت در حال تماشای این طبیعت زیبا چه کیفی میده . سگی که به طرف خواهر ابر یورش برده بود افتاد رو کون دمر افتاده اش هر چی کیرشو به کون و بدن شهناز می مالید تاثیری نداشت . ابر در همون حالت احتضار فریاد می زد شهناز خواهرم قمبل کن قمبل کن . پاشو زود باش .. شهناز به محض این که حرف برادرشو گوش کرد سگ رو کونش سوار شد و کیرشو مالید به کوس آبجی ابر و به مراد دلش رسید . نفس نفس زنان شهنازو می گایید . زوزه ها و ناله های مخصوصش نشان دهنده هوس بالاش بود . شهناز فریاد می زد اوخ مامان جون چقدر داغه داغ -دختر تحمل کن من کیر اسب و خر رو به اون عظمت خوردم  جیکم در نیومد . شهلا و سامانتا هم زیر اون کیر های کلفت جیغ نکشیدند . تو از عمه ات کمتری ;/; -مامان این داره می سوزونه . خیلی حال می کنم ولی داغی عجیبی داره . مامان جووووون کوسسسسسم آبم داره می ریزه .. اوخ خالی شدم سبک شدم .. نهههههه آقا سگه هم داره خالی می کنه -ببین چه حیوون با هوشیه وقتی گفتی ار گاسم شدی اونم متوجه شد و به وظیفه اش عمل کرد . در همین لحظه ابر که ایثار گریش به نهایت رسیده بود دیگه در مقابل فشار اسب که با کیرش اونو مثل یک ماشین چمن زنی روی زمین می کشید نتونست تاب بیاره و جیغ می کشید کمک !  من نمی خوام بمیرم . من می خوام زنده باشم و همچنان کون بدم . می خوام با کیرای باحال حال کنم . کمک .. -یکی به دادم برسه . یکی بره به کمک این ابر . من دیگه پسری ندارم . اون چشم امید منه . من بدون اون می میرم . کمک کنید .. دلفین که تازه تو کوس پرنسس شریک و مدیر سایت انجمن سکسی کیر تو کس آب کیرشو خالی کرده بود و پرنسس هم یک بار به ارگاسم رسیده بود دلش سوخت و از درخت پرید پایین -یعنی یک انسان پیدا نمیشه بره کمک این . هر چند من میخوام سر به تن این ابر نباشه ولی این بد بخت در مونده کمک می خواد . کیر اسب تو کونش قفل شده . همین الآنم خودش تا ماه سوراخش کاره ای نیست . این همه انجمن سکسی کیر تو کس گری و جوانمردی کجا رفته .. پرنسس فریاد زود دلفین من ! مواظب خودت باش نمی خوام بچه ام بی پدر شه . پرنس در جواب گفت عزیزم مگه من کیر خرم -ای کاش کیر خر بودی . هر چی هم جای پدرش باشی بازم که پدرش نمیشی . دلفین رفت به طرف صحنه .. زمام اسبو گرفت و با یه حرکت زورویی سوارش شد . اسب سرعتشو بیشتر کرد و نزدیک بود دلفینو بندازه -وااااایییییی منو کشتی . این که سرعتش زیاد شده . قلبم داره از جاش در میاد . دلفین سرشو خم کرد و در گوش اسب یه چیزایی گفت دستی به سر و گوشش کشید و بالاخره وقتی که ترمز اسبو کشید اون دیگه دور نگرفت و ایستاد . اسبو نگه داشت و از بقیه خواست که یه سطل آب کف بیارن . دسته جمعی اومدن و خواهر ابر خان و مادرش اومدن جلو تا عزیز دلشونو نجات بدن . هرچند داخل شکم شهناز از آب کیر سگ می سوخت ولی وضع اسفناک برادرشو که دید موقتا درد خودشو فراموش کرد . کف هارو مالیدن روی کیر اسب و یواش یواش نرمش کردن تا کیر از کون ابر اومد بیرون . اسبه اون قدر کیف می کرد که وقتی کیرش در حال بیرون اومدن از کون ابر بود آبشو خالی کرد طوری که مادر و خواهر ابر خان به طرف آب حمله ور شده و نوش جونش کردند و این بار آبجی ابر خان کیر رو زودتر قاپید و اونو به دهنش فرو برد . -مامان ! آبجی ! اون آب کیری رو که از سوراخ کونم داره می ریزه بیرون دوباره با دست بفرستینش داخل که شفای درد کونم شه . یه خورده دچار خونریزی شده بود .. حیوانات دوباره بر گشته بودند و بازم تا چند ساعتی حال کردند . یه پزشک جراحی که اون دور و برا بود یه پمادی برای کون ابر تجویز کرد و گفت احتمالا کار به جراحی و بخیه می کشه و رحم شهناز هم که آب سگ رفته داخلش باید شستشو داده شه .. در هر حال اون روز با همه حوادثش خیلی بهشون خوش گذشت . این بار ابر یکصد هزار دلار به دلفین داد و گفت مردانگی تو خیلی بیشتر از اینا ارزش داره . من نامرد پست کثافت که بدون اشاره به نام منبع و نویسنده داستان میذارم یک جو معرفت تو رو ندارم .. دلفین یک ماهی رو اونجا موند و منتها یه خورده گاییدنهاشو تعدیل کرد . یه روز پرنسس بهش این خبر خوشو داد که ازش بار داره . .دلفین نمی دونست چه عکس العملی نشون بده . پرنس و پرنسس از این که دلفین تونسته تخمشو تو شکم پرنسس بکاره کلی خوشحال شده و واسه این کار یه سکس پارتی دیگه تر تیب دادند .. یک ماه معلوم نبود چه جوری گذشته . دلفین و مهرانه و مژگان و اعظم و منور با هم بر گشتن ایران . تو هواپیما هم ول کن نبودند . ولی دیگه نمی شد سکس کامل کرد . در هر حال وقتی که پاشون رسید به تهرون  دلفین و خانوما شماره تلفن ها رو رد و بدل کردند … حدود ماه بعد واسه دلفین رفتن خواستگاری .دلفین با این پولهایی که از ابر خان گرفته بود خونه و مغازه خرید .  عروس خانوم دختر نجیب و زیبا و خونواده داری بود . وقتی قول و قرار ها رو گذاشتند در همین لحظه موبایل دلفین زنگ خورد -الو دلفین جون من پرنسس هستم . تبریک ! تبریک ! کاکل زری ما به دنیا اومده . دلفین هم خوشحال شده بود و هم دلش به حال بچه می سوخت .. درسته که اون پیش مادر اصلیش پرنسس و ناپدری خودش پرنس زندگی مرفهی  خواهد داشت ولی .. چیکار میشه کرد -نگران نباش دلفین پرنس اونو مثل پسر خودش دوست داره . هر وقت اومدی خارج می تونی ببینیش . این خبرو به امیر سکسی و ایرانی هم بده خیلی خوشحال میشن . اسمشو گذاشتیم  امیرانجمن سکسی کیر تو کس  .البته  می تونیم بهش پرنس امیر انجمن سکسی کیر تو کس هم بگیم .  این کوچولو خیلی دلش میخواد یه خواهر اصلی هم داشته باشه .. دلفین داشت به این فکر می کرد که اگه نامزدش بفهمه چی میشه . درحالی که با پرنسس خداحافظی می کرد با خودش گفت اگه پشت گوش خودمو دیدم بازم کوس تو رو هم می بینم … پایان .. نویسنده .. ایرانی …… به پایان آمد این دفتر ولی میدونم حکایت همچنان باقی …..

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها