داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

سکس برای اولین بار

از وقتی خودم رو شناختم سرم تو درس بود. خونواده همیشه ازم نمره بیست می خواستن و با کوچیکترین بازیگوشی من میگفتن برو سراغ درست. راهنمایی و دبیرستان رو مدرسه نمونه قبول شدم. تو جمع خرخونا جزو شاگرد اولا بودم و بهترین نمرات دروس ریاضی رو همیشه می گرفتم. مهندسی مکانیک خواجه نصیر قبول شدم و تا فارغ التحصیلی ارشد دوست دختر نگرفتم. علی رغم روابط اجتماعی بالام واسه دوست پسر یه دختر بودن اعتماد به نفسم پایین بود. ترم آخر ارشد دو تا هم اتاقی جدید بهمون اضافه شد که ورودی جدید بودن. بیشتر حرفاشون راجع به دوست دخترهایی که داشتن بود. و چون موقع ناهار و شام حرفاشون گل می کرد و وقت استراحت من بود از لابه لای حرفاشون انگار داشتم درس یاد می گرفتم. به غیر از ناهار و شام به شدت مشغول پروژه ام و آماده شدن برای دفاع بودم. ارشد تموم شد و من به شهرمون برگشتم. یه فوق لیسانس که امیدی به آینده نداشت. احساس می کردم با همه موفقیت هام تو زندگیم وقتم رو تلف کردم. چون بازار کار مهندسی اصلا خوب نبوده و نیست. خودم رو تا قبل ازرفتن به خدمت با اپلیکیشن های دوست یابی سرگرم کردم. و تو بیتاک با دختری به نام فرشته آشنا شدم فرشته دختری اصالتا اهوازی با پوست سفید و تپل و نسبتا خوشگل و با قدی متوسط بود. تو چت اولیه مون ازش عکس خواستم که نداد حتی ویسپر هم نکرد. چون به خاطر عدم شناخت اعتماد نداشت. و گفت که حضوری همو میبینیم. باهم پارک نزدیک خونمون قرار گذاشتیم و همو دیدیم. باهم راجع به همه چیز صحبت کردیم به جز مسائل جنسی. از زیباییش تعریف کردم و گله که چرا تو چت عکس نداده دختر به این زیبایی که گفت در عوض تو قرار بعد عکس هایی از خودش و خونواده اش به همراه میاره. قرار شد منم همین کار رو بکنم. کلا فرشته خیلی براش صداقت مهم بود. از چک کردن کارت شناسایی تا دیدن مدرک تحصیلی هم دیگه رو فرشته خواست. فرشته لیسانس حقوق خونده بود و فارغ التحصیل دانشگاه تهران بود. دفعه بعد عکس های خونوادگی اش رو و کارت شناسایی و مدرک تحصیلیش رو آورد. منم بردم و اینارو از هم دیگه دیدیم که باعث شد اطمینانش جلب شه. لاک برجسته ای به ناخن هاش زده بود و طراحی کرده بود. که من ازش تعریف کردم و رو برجستگی هاش دست کشیدم که مخالفتی نکرد. ازش خواستم قدم بزنیم و حین قدم زدن ازش خواستم دستشو بگیرم که گفت گناه داره و من گفتم که گرفتن دست کسی که دوسش داری آرامش بخشه و گناه نداره و فرشته قبول کرد. در آخر با ماشین به نزدیک خونشون رسوندمش و برگشتم به خونه. قرار شد سینما بریم واسه دفعه بعد و من سانس صبح سینما رو انتخاب کردم چون وسط هفته بود سینما خیلی خلوت بود و تقریبا 10 نفر اومده بودن که اونام دوست دختر و دوست پسربودن. بعد از رفتن راهنمای سالن همه پخش نشستن. من و فرشته هم دور از بقیه جایی رو انتخاب کردیم. سالن سینما قدیمی و به شدت تاریک بود و هرکاری میشد کرد. من دستم تو دست فرشته بود و دست همو نوازش می کردیم. از فرشته خواستم که ببوسمش و اونم لپش رو جلو آورد و بوسیدمش. این روز هم تو سینما با چندتا بوس از لپش تموم شد و من باز فرشته رو تا نزدیک خونشون رسوندم و قرار شد دفعه بعد فیلمی دیگه تو سینمایی دیگه ببینیم. بازهم من سانس صبح سینما رو انتخاب کردم و این بار هم به دلیل خانجمن سکسی کیر تو کس سینما از فرشته بوس خواستم که لپش رو جلو آورد و من.گفتم لب میخوام عزیزم. و از فرشته لب کرفتم و مشغول خوردن لبای هم شدیم. فرشته نفس هاش تند شده بود و من قربون صدقه اش می رفتم. به فرشته گفتم از وقتی تو رو دیدم قلبم تند تر می زنه و دستش رو روی نبض دستم گذاشتم. که به شوخی گفت من چیزی حس نمی کنمو من هم دکمه تی شرتم رو باز کردم و دستشو گذاشتم روی سینه ام رو قلبم. فرشته گفت آره واقعا تند تر میزنه و خندید. من که حسابی پر رو شده بودم نبضشو گرفتم و به شوخی گفتم منم چیزی حس نمی کنم. و با پررویی دستمو زیر پستونش رو سینه اش گذاشتم که مانعم نشد. و من با پررویی هر چه بیشتر گفتم از اینجام چیزی حس نمیشه. که فرشته هم به شوخی گفت آخه کلی گوشت روشه. من پروتر شدم و سینه چپش رو تو دستم گرفتم که فرشته فقط خیره نگام کرد و چیزی نگفت. من شروع به مالش سینه چپ فرشته کردم و همزمان لباشو میخوردم. فرشته داغ کرده بود که به من گفت یه لحظه صبر کن که دکمه مانتوش رو بازکرد و سوتینش رو شل کرد و دستم رو گذاشت رو سینه راستش. من که حسابی پر رو شده بودم بعد از چند دقیقه گفتم الان اون پایین خیسه؟ که فرشته گفت آره من دیگه با کمال پررویی گفتم میخوام بهش دست بزنم. دکمه های پایین مانتوش و بعد دکمه های شلوارش رو بازکرد و من دستم رو کردم تو شرتش. کس فرشته خیس خیس بود. همین که دستم به کلیتوریسش خورد یه آه عمیق کشید و من شروع به بازی کردن با کسش شدم. واسه من که تا قبل دوستی با فرشته مثبت بودم تجربه یه دنیایی کاملا جدید و لذت بخش بود. دستم رو از شرت فرشته که در آخر دراوردم بو کردم بویی شبیه ماهی میداد و کاملا لزج شده بود. دفعه بعد هم به همین منوال گذشت با این تفاوت که من هم شلوارم رو باز کردم و کیرمو دادم دستش. هر دفعه بعد از سینما شق درد داشتم که میرفتم حموم و کف دستی می زدم. واسه قرار شیشم ازش خواستم بریم باغمون که توی روستا و خارج از شهر بود. روز قبل از رفتن به باغ رفتم داروخونه و با خجالت گفتم play safe دارید؟ که نسخه پیچ داروخونه با خنده گفت کاندوم میخوای و من گفتم بله. با فرشته سر ظهر رفتیم باغمون که خونه باغ کوچیکی توش بود. از قصد ظهر و روز غیر تعطیل رو انتخاب کرده بودم که کسی ما رو نبینه و کسی هم نباشه و همینطور هم بود. رفتیم داخل خونه باغ در رو قفل کردم و نوشیدنی و خوراکی هایی که گرفته بودم رو روی میز گذاشتم و فرشته مانتو و شالش رو درآورد. با تاپ و شلوار بود روی کاناپه نشستیم و بعد مشغول خوردن خوراکی هایی که گرفته بودم شدیم. بعد شروع به بوسیدن هم کردیم. رفتیم روی تخت اتاق خواب بازهم لبها و گردنش رو بوسیدم و سینه هاش رو می مالوندم لبای هم رو میخوردیم تاپش رو درآوردم و بعدسوتینش رو درآوردم و مشغول خوردن سینه هاش شدم. فرشته آه و ناله اش بلند شده بود. ازش خواستم شلوارش رو دربیاره و منم درآورده بودم دیگه هردوبا شرت بودیم و حسابی داغ کرده بودیم. شرتش رو هم در آوردم که کسی صورتی با لبهایی قرینه و خوشگل خودنمایی کرد. با دستم با کسش بازی کردم. انقدر داغ بودم که رفتم بین پاهاش و شروع به خوردن کسش کردم. کسش خیس بود و بوی ماهی میداد و البته مزه خوبی هم نداشت. بعد از خوردن کسش فرشته هم برام کمی ساک زد. که من کاندوم گذاشتم و بهش گفتم بیا از عقب سکس کنیم. که اول گفت نه درد داره و نمیشه که گفتم آروم انجام میدم با اصرارم راضی شد و با انگشت راستم داخل کونش کردم و بعد دو انگشت رو فرو کردم. سر کیرم رو تف زدم و خواستم فروکنم که فرشته میگفت درد داره و فرو نمیشه. فکری به ذهنم رسید رفتم دستم رو شستم و برکشتم گفتم لاپایی بریم و قبول کرد هر دو تو اوج لذت بودیم و من در حین لاپایی و مالش سینه اش لباشو می خوردم . بعد از چند دقیقه ارضا شدم و بعد استراحت بازم باهم سکس کردیم. چندبار دیگه هم به همین شکل خونه باغ اومدیم و سکس کردیم. تا این که من رفتم تهران امریه سربازی و بعد از اون رابطمون سر دوری و عجله فرشته برای ازدواج بهم خورد و دیگه سراغ فرشته رو نگرفتم. پایان

نوشته: مهران

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها