داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

یک بار اشتباه…پشیمونم

سلام
ارمانم یکم تپلم …از رابطه گی متنفررررم…سرتونو نمیخوام درد بیارم واسه همین خلاصه ش میکنم
چند سال پیش اواسط ترم بهار بود به گمونم به هوای اینکه دوستم که ماشین میاره و بعد کلاس میریم عشق وحال ماشین نبردم…رفتم دانشگاه دوستم زنگ زد که نمیتونه بیاد ما رو گذاشت لا کارو از اونجایی که موقع برگشت ماشین خیلی افتضاح گیر میومد مجبور شدم با یه نیسان عبوری حمل شیر برگردم…بارون میومد…راننده یه پیرمرد ۶۰ ساله زشتو بد تیپ بود…یه مقدار صحبت کردیم راجب دوست دخترای منو این حرفا تو راه…چند جا نگه داشت واسه بنزینو خرید سیگار…چشمامو بستم خوابم برد یه آن احساس کردم یه چیز اضافه ای روی بدنم داره تکون میخوره دیدم دکمه پیراهنم وا شده یا وا کرده دستشو گذاشته داره سینه چپمو میماله…شوک شدم گفتم چه غلطی میکنی پیری…دیدم زده بغل ماشینو منه اسکول نفهمیدم …داره کیرشم میماله…اومدم پیاده شم دیدم یه جای پرته نگه داشته داره بارونم میاد…گفتم زبونش بگیرم پیاده نشم تا یه جا برسونه منو…گفت چند ساله سکس نکردمو هیچکی بهم پا نمیده اینا…گفت یه حالی بده بهمو …نمیدونم چه حسی بود کنجکاوی بود دیدم من که قرار نیست اینو دیگه ببینم بعد چند دقیقه خر شدم در حد ور رفتن با سینه هامو کمرم اونم کیرشو بماله جلوم…سینمو میخورد دست منم گذاشته بود رو کیرش بمالم…همش با خودم میگفتم احمق این چه کاری بود اخه تو دوست دختر داری…کیرشو میمالیدم که گفت میخوری و قسم و ایه…به کیرش دقیق نگاه کردم دیدم پر پشمو پیله…ولی خب تا اینجا اومدم بقیشم باید میرفتم…سرمو گذاشتم لای پاش دو به شک بودم گفتم هر چی باداباد…کردم تو دهنم باورم نمیشد ولی چقدر داغ بود سرش کیرش تو دهنم بود بالا پایین میکردم…سعی داشت دستشو رد کنه زیز شلوارم انگشت بکنه تو سوراخم ولی دیگه اینو نذاشتم…دهنم درد گرفته بود زبون میزدم لیسش میزدم اصلا شده بودم یه جنده واقعی…بعد چند دقیقه سرمو فشار داد رو کیرش …رفت تو گلوم دیدم یه چیزی محکم پاچید ته گلوم ووووای دهنم پر اب شده بود در اوردم کیرشو ابشو خالی کردم بیرون…حس بدی داشتم اومدم تو ماشین گفت بریم خونم مشروبم دارم …گفتم خفه فقط منو از این جهنم دره در بیار برسون دم تاکسیی چیزی…اولین واخرین باری بود که انجام دادمش…الانم یادم میوفته اعصابم بهم میریزه…

نوشته: ارمان

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها