این داستان کاملا واقعیه
تجربه اولین سکسم را میخوان با شما در میان بزارم که برمیگرده به 5 روز پیش
خیلی هیجان دارم
ببخشید اگه خوب ننوشتم
من علی جون هستم و 23 سالمه و قدم 183 و وزنم 68
قیافم جذابه و موهام بوره و سفیدم
من بیش از حد خجالتیم
برای همین تا الان نتونستم دوست دختر داشته باشم
این موضوع برام شده حسرت تا همین الان
برای ارضا خودم یا جق میزدم و یا با پسر… که همسن خودم هست گاهی سکس داشتیم ولی هیچ وقت به لذتی که تو ذهنم بود نمی‌رسیدم
تا اینکه تصمیم گرفتم برای یکبار هم که شده حس دست گذاشتن به بدن یه زن را تجربه کنم
تازه رفته بودم سر کار و یکم پول تو دستم بود
توی اینستاگرام یه شماره خاله پیدا کردم که یه آدرس بهم داد و قیمتی که برام به صرفه بود
رفتم آدرسی که گفت و سر کوچه وایسادم که یه شماره کارت داد و گفت هزینه برنامه را بریز
منِ خَرَم ریختم و بعدش زنگ زدم به خود دختره که گفت 500 بریز برای امنیت که یه وقت نیای چاقو بکشی و اینا
من 500 نداشتم و بعد از کلی جر و بحث با دختره و خاله، کص نکرده برگشتم خونه و پولی که برای برنانه داده بودم هم نتونستم پس بگیرم
چند وقت بعد که وضعم بهتر بود دوباره به یه خاله دیگه زنگ زدم و همین داستان تکرار شد ولی ایندفعه من 500 حق امنیت هم ریختم ولی دختره گفت 1 میلیون دیگه بریز که فهمیدم این داستان کلاه برداریه
اعصابم به هم ریخته بود و برگشتم خونه
توی اینترنت زدم و فهمیدم این یه حقه و کلک قدیمی هست تا پول های کسایی مثل من را بخورن
دیگه تا مدت ها فکر جنده کردن از سرم افتاده بود تا اینکه تو اینترنت یه تحقیق کامل کردم و یه کانال تلگرام صیغه یابی را پیدا کردم که تموم راه های کلاه برداری را گفته بود و کیس های خوب برای شهر خودت داشت
مشکل اینجا بود که قیمت هاش گرون بود
این کانال تلگرام یه گروه برای چت کردن هم داشت
رفتم اونجا و چت های ملتو خوندم تا اینکه یکی گفت من شماره دارم ولی سن بالاس و ارزون میگیره
سریع رفتم پی وی و شماره را گرفتم و آدرسش پرسیدم
گفت یه زن حدودا 40 ساله هستش و به نسبت قیمتی که داره خوبه
فقط ساک نمیزنه، لب هم نمیده و از عقب هم نمیده
فقط کس میده و ممه
من که اصلا کص برام مهم نبود
فقط تو فکر ممه بودم
همش تو ذهنم میگفتم یعنی ممه چه مزه ای میده
چهارشنبه هفته قبلی بود که بهش زنگ زدم، یه زن با لحجه ناآشنا بود، گفتم شمارتون را از یکی توی تلگرام گرفتم و برنامه حضوری میخوام
اون زن بیچاره چون سن و سال بالایی نسبت به بقیه جنده ها داشت از خدا خواسته گفت همین فردا بیا
قرار گذاشتیم برای فردا 9 صبح
خونه ما وسط شهره و خونه اون سمت پایین شهر بود، یه خونه دیگه داشتیم طرفای خونه همون خانوم و من با موتور رفتم همون خونه و موتور و هر چی توی جیبم بود گذاشتم اونجا
فقط موبایلم و 200 تومان پول و کاندوم را گذاشتیم تو جیبم و پیاده رفتم سمت خونه جنده
همش میترسیدم که دوباره کلاه برداری باشه و یا برم تو یه خونه و چند نفر بریزن سرم
همش توی راه به این فکر می‌کردم که اگه بریزن سرم تو اون مکان چجور فنی بزنم که بتونم فرار کنم
نیم ساعت زودتر پیام داد که میشه زودتر بیای چون من جایی کار دارم
بهش گفتم نزدیکم
وقتی رسیدم سرآدرس بهش زنگ زدم
بهم گفت بیا چپ و بیا راست و زنگ فلان خونه را بزن
زنگ خونه را زدم و فهمیدم این دفعه کلاه برداری نیست
از پارکینگ رد شدم و رفتم پشت در و در را برام باز کرد
به زن حدودا 40 ساله لاغر اندام و تقریبا خوش قیافه با لحجه بختیاری بود
معذرت خواهی کرد که عجله کرده و گفت من باید برم جایی برای همین عجله کردم و ببخشید و اینا
یه تاپ تنش بود با یه شلوارک چسبون
من همش به اطراف خونه نگاه می دم که کسی اونجا قایم نشده باشه که ازم فیلم بگیره یا زورگیری کنه که دیدم واقعا از این خبرا نیست
به خاطر راهی که پیاده اومده بودم دستام یخ کرده بود و گرفته بودم روی بخاری
دوباره معذرت خواهی کرد که اونجا خونه خودش نیست و امکانات کمه
منم که اولین بارم بود گفتم هیچ اشکالی نداره و فدای سرت
من هنوزم خجالتی بودم با اینکه جلوی زنی بودم که تا چند دقیقه بعد قرار بود بکنمش
خیلی خوش اخلاق بود و محترم
با هم رفتیم توی اتاق و لباس هامون را در آوردیم که اون رفت بیرون و به دستش کرم زد و اومد
کیرم هنوز خواب بود که یکم شروع کرد به مالیدن تا راست بشه
وقتی راست شد کاندوم را کشیدم سرش و اونم وازلین آورد و مالید به کیرم
هنوز باورم نمیشد
مگه میشه آخه من با یه زن غریبه لخت مادر زاد
نکنه خوابم
نکنه توی تله باشم
سوتینش را هنوز باز نکرده بود که سینه هاش را مالیدم و گفتم میشه بازش کنی
گفت البته و بازش کرد و اومد
ممه هاش 75 بود به نسبت سنش یکم شل شده بود ولی نوکش سفت و قلمبه بود و افتادگی نداشت
همین طور که داشت به کیرم وازلین می‌مالید من دو تا دستام را گذاشتم رو ممه هاش که بمالم که یهو گفت واااای و خندید و رفت عقب و دستم را کشید و با خنده گفت چقدر دستات یخه
دلم از حال رفت
بعدش محکم بغلم کرد
بدنش خیلی داغ بود
هنوز تو ناباوری بودم که ممه چپش را گرفتم و آنچنان محکم مک زدم که دوباره خندید و رفت عقب و گفت کندیش مگه داری شیر میخوری
خیلی ازم خوشش اومده بود و مدام میگفت چه موهای قشنگی داری چه بدن سفیدی داری و چقد تو خوشگلی
مدام بغلم می‌کرد و میگفت من با هیشکی اینجوری حال نمیکنم
بعدش خم شد تا بزارم توش ولی بلد نبودم
خودش سر کیرم را گرفت و گذاشت دمش و من هل دادم تو
با اینکه سنش بالا بود ولی دهنه کسش خیلی تنگ بود
یه آه بلند کشید و تا ته کردم توش و شروع کردم به تلمبه زدن
هنوز باورم نمیشد
مگه میشه من دارم کس میکنم
دیدم سر پا حال نمیده بهش گفتم دراز بکش به کمر
اونم دراز کشید و بالشت را گذاشت زیر کمرش
کیرم را گذاشتم دم کسش و شروع کردم به تلمبه زدم که آه و نالش بلند شد و وسط کار هی من را بغل میرد و فشار میداد قربون صدقه میرفت که تو چقد خوشگلی
من عاشقت شدم و کاش همیشه مشتریام مثل تو باشن و با این حرفاش مدام منو حشری می‌کرد
من سرم را بردم تو کسش که براش بخورم ولی گفت نخور! گفتم چرا نخورم؟ گفت مگه عقلت کمه وقتی که میری برنامه هیچوقت براش نخور چون ممکنه مریض باشه و حالا من هر روز توش را با بتادین میشورم و بهداشتی هست ولی هیچ جا نخور
15 دیقه تو همین حالت تلمبه میزدم که احساس کردم کسش
لیز و خیس شد که آه کشید و گفت من شدم و تو هنوز نشدی
گفتم اجازه میدی کاندوم را در بیارم و ایستاده تلمبه بزنم که گفت باشه ولی من مریض نیستم
گفتم قبولت دارم و کاندوم را در آوردم و اونم کسش را که خیس شده بود را یکم خشک کرد و دولا شد و شروع کردم به تلمبه زدم که تازه فهمیدم کس کردن چه حس باحالی داره
همینطور دستم رو ممه هاش بود و تلمبه میزدم که احساس کردم آبم داره میاد و کشیدم بیرون و جق زدم که آبم نیومده برگشت
دوباره شروع کردم به تلمبه زدن و ایندفعه انقد محکم میزدم که آهش در اومده بود و میخواست جیغ بزنه ولی ایندفعه هم وقتی کشیدم بیرون آبم برگشت و اعصابم داشت خورد میشد که بهش گفتم یکم دیگه خم بشو ایندفعه دیگه تمومش میکنم
با عصبانیت کردم توش و انقد تلمبه زدم که دیدم داره جدی جدی آبم میاد
کشیدم بیرون و ریختم تو دستمال کاغذی و آنقدر زیاد بود که داشت سر میرفت
شاید به اندازه یه فنجون پُر آب ازم اومد که خودم تا حالا اینجوری نشده بودمم
خلاصه که مطمئنم بیشتر از این که من با اون حال کنم، اون با من حال کرد و نباید پول می‌گرفت ولی در هر حال سگ خور
مهم اینه که من به آرزوم که دست زدن به ممه بود رسیدم و دیگه برام مهم نیست
راستی زنه بچه مسجد سلیمان بود و تو شهر ما پرچم شهرش را آورد بالا
بعد که لباسامو را پوشیدیم بهم گفت بار اولت بود؟
منم که میخواستم شاخ بازی دربیارم گفتم نه ولی یه جوری بهم نگاه کرد که انگارمیگفت کسشر نگو بچه
ازش خدافظی کردم و اومدم خونه و موتور را برداشتم و به سمت خونه خودمون حرکت کردم و سر راه موز و آجیل گرفتم و رفتم خونه همش را خوردم ولی بازم تا 3 روز کمردرد داشتم
فکر کنم همه شیره وجودم را کشیده بود
الان 5 روز از اولین سکسم با یه جنس مخالف و لمس ممه هاش میگزره و من هر روز دارم بهش فکر میکنم و برنامه ریزی میکنم که دوباره چه وقتی برم و این حس بهشتی را تجربه کنم…
این داستان واقعیت داره و من نمیدونم که خوب نوشتم یا بد نوشتم
هر جور که نوشتم سعی کنین فحش ندین و حال کنین و برام دعا کنید که حسرت به دل از دنیا نرم
پایان
نوشته: علی حون