داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

سکس با دخترعمو توی پارکینگ

سلام مي خواهم يكي از خاطرات سكسي خودم را تعريف كنم من يكراست مي روم سراغ خاطره خودم من ١٧سالم ودختر عموم ١٥سالش يكروز ما ميهماني داشتيم كه دختر عموم سحر جان امدبود براي كمك به مادرم سحر هيكل فوق سكسي داره . ٣.٢ ساعتي بود كه سحر امدبود به من گفت على من مي خواهم دچرخه بخرم گفتم حالا كچي گفت تو كه دوچرخه ي٢٦ داري بده بمن تا امتحان كنم گفتم إشكالي نداره رفتيم پايين سوار دچرخه كه شد افتاد كفتم بيا پايين بينم كفت ايدفعه تو كمكم كن من از خدا خواسته چون مي تونستم دست بهش بزنم گفتم باشه سوار شد من وايسادم كنارش دستم از پشتش بردم گذاشتم روسينه هاي جانش تكون خورد ولي هـيچي نگفت راافتاد منم از قصد كه سنگينيش منع كرد زدمش زمين روي كير شق شده خودم نگاهي من كر د ومن يك چشمك دادم وبغلش كردم مقامت كرد ولي با اصرار بسيار من مواجه شد و از مقاومت دست برداشت.

پاركينگ ما شخصي بود وكسي جز ما حق ورود نداشت بابا م هم توي يك كارخانه كار مي كرد وتاساعت ٦سركاربود مادرم هم با پاركينگ كاري نداشت .من شروع كردم دراوردن لباس ها سحر وا واواواواواوي چه سينه اي داشت شروع كردم لب گرفتن از سحر امدم پايين تر سينه هاشو خور دن شلوارش دراوردم شرتش همين طور واواواواواواواواواواواواواوايييييييييييييييييي
كسش جاي يك تار مو نبود بهش گفتم با چي مو هاتو زدي؟ گفت خواهرم از ٨سالگي برام كرم موبر زد تا مو درنياد. گفتم واقعاًً اره شروع كردم به خوردن كسش حدوديربع كسش خوردم كير دراوردم كه برا م ساك بزنه ٥دقيقه اي گذشت ابم داشت ميامد كه كشيدم بيرن ٣،٢ دقيقه اي بگذره تا اب بره پايين كيرم گذاشتم لاش واواواواواوي چه گرماي داشت جلو عقب كردم وگذاشتم در كونش یه توفي كردم سر كير م كردم تو كونش ي آهي كشيد بزور رد کردم توش جيغي مي كشيد كه حد نداش دسم گذاشتم دم دهنش كه صدا نره بالا أروم تلمبه مي زدم ديگه كير جاباز كرده بود تلمبه هارو تند تر كر دم داشت ابم مي امد كه همش خالي كردم تو كونش يدفع ديدم دسم خيس شد ديدم كه اره بدبخت گريه كرده بود من سريع اشكاش پاك كردم وسريع يه لب مامان ازش گرفتم بهش گفتم ببخشيد گفت اشكالي نداره گفت هر چقدر دوست داري بكن بازم. بهش گفتم دفعه ي بعد حتماً.

لباسامون پوشيديم ورفتيم بالا مادرم گفت شما ها كجا بودين گفتم داشتم به سحر دوچرخه یاد مى دادم اين بود يكي از خاطرات سكسي من. من و سحر تاحالا چندين بار ديگه سكس داشتيم. اميدوارم خوشتون بياد نظر ياد تون نره

نوشته:‌ علی

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها