داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

بهترین سکس در عمرم

سلام دوستان گلم اسم من میلاد هست و میخوام خاطره یه سکس به یاد موندنی و براتون تعریف کنم سکس با زن پسر عموم جای شما خالی خیلی حال داد این جریان برمیگرده به سال ۸۹ پسر عموم و زنش امده بودن خونه ما مهمونی من اون موقعه مجرد بودم خونه پدریم اشپز خونه تو حیاته هفت متر طول یک و نیم متر عرض که ظرف شوی و یخچال و گاز اینارو حساب کنی دو نفر به زور رد میشه این زن پسر عموی ما که شام و خوردیم بلند شد ظرف هارو جمع کرد گفت من میشورم منم کمی بعد رفتم حیات یه سیگار روشن کنم که دیدم فندک و نیاوردم گفتم از اب گرم کن روشنش میکنم سینک ظرف شوی هم اون ته گذاشتیم که روشم اب گرم کن وصله رفتم تو دیدم محبوبه داره ظرف میشوره محبوبه هم میشه زن پسر عموی من تا اون لحظه که من رفتم سیگارو روشن کنم تو نخ اون نبودم داشتم سیگار رو روشن میکردم که کون خانوم خورد به کیر من احساس کردم تا اون لحظه کون به نرمی اون ندیده بودم اون شب تمام شد رفت هفته دیگه من رفتم خونه اینا سفید کاری کنم خودم گچ کارم پسر عموم هم تو صحرا کار میکنه باقلا و این جور چیزا میکاره هوا واقعا گرم بود منم که سفید کاری میکردم بد تر گرم شده بود خونه محبوبه هم برا من گچ اماده میکرد یه پیراهن زرد و یه شلوار و یه مانتو پوشیده بود که مانتو تا نصفه باز بود من هی نگاه میکردم به سینهاش اخه خیلی تو چشم بود یواش یواش جرعت به خودم دادم و سر حرف و باز کردم و از زندگی زن اشوی ازش پرسیدم که با شوهرش چه جوری اونم میگفت زندگی برام جهنم شده عرق میخوره میاد منو میزنه یواش یواش حرفای ما جاهای سکسی رسید که دو ماه میشه که نزدیک من نشده و از این جور حرفا یه دیوار سفید کاریش تمام شد میخواستم جاتابلو بزنم که گفتم بیا بالا از شمش نگه دار که منم میخ بزنم روش به بهانه جابه جا شدن هی بازوم و میزدم به سینش و وقتی میخواستم ردشم اون طرف از عقب ماس مالیش میکردم و رد میشدم اونم نیش لبخند میزد شمشو زدم و امدم پاین که محبوبه گفت من چه جور بیام حالا منم گفتم بپر من میگیرمت اقا اینم پرید من گرفتمش ولی باهام خوردیم زمین حالا این رو منه منم دستم و از کمر قفل کردم نمیزارم پاشه که لب و گذاشتم رولبش و خوردمش اولش میکشید که بعد همراهیم کرد بلندش کردم از عقب سینه هاشو گرفتم تو دستم هی میگفت علان میاد میبینه بردمش اشپزخونش از ترس که علان بیاد زود شلوارو دادم پاین کیرو گذاشتم دم کسش و فرستادم شو یه ۱۵ دیقی تلمبه زدم که ابم امدو ریختم توش از اون به بعد درسته باهم هستیم من خیلی کردمش ولی اولین سکس که باهاش داشتم بهترین سکس عمرم بود ممنونم که داستان منو خوندین این داستان واقعی هست بی کم و کاست

نوشته: میلاد

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها